بارالها! اين مقام جانشينان و جايگاه برگزيدگان و امناى توست، و اى مرتبهى والايى است كه به آنان اختصاص دادهاى و اينك مورد غضب و دستبرد (راهزنان) قرار گرفته (و اهريمن به جاى سليمان تكيه زده است)، و اين امرى است كه خود مقدر فرمودهاى و كسى را بر فرمان تو چيرگى نيست، و اين (همان) تدبير قطعى و حتمى توست كه از آن نمىتوان در گذشت، تو هرگونه كه پسندى و هر نوع كه خواهى همان خواهد شد (و لاغير)، چرا كه به (حكمت) آن چه مقدر ساخته (و تدبرى كردهاى) داناترى (و انديشه را در بارگاه حكمت تو بار نيست)، و تويى (آن خداوند توانايى) كه در آفرينش و مشيت خود (مختارى و مورد سؤال قرار نمىگيرى و) اتهامى متوجه تو نيست، (و پس از غصب خلافت، سرانجام) برگزيدگان و جانشينان تو (از غاصبان به ظاهر) شكست خوردند و مورد قهر و خشم آنان قرار گرفتند، و حق (مسلم) آنان از دست رفت (و به چشم خود) مىبينند كه حكم تو را تغيير داده و كتاب تو (قرآن) را ترك كردهاند، و (مسير) واجبات تو را از راههاى شريعت منحرف ساخته و سنتهاى رسول تو را رها كردهاند.