بارالها! مرا بيامرز كه بندهاى كوچك و ناچيزم با قدر و منزلتى اندك، و عذاب (بنده ناچيزى چون) من، ذرهاى به سلطنت (و قدرت نامتناهى) تو نيفزايد، و اگر كيفر من به (سلطه و سيطرهى) پادشاهى تو مىافزود، مسلما بردبارى و تحمل كيفر تو را از درگاهت آرزو مىكردم چرا كه فزونى (قدرت و) سلطنت تو در دوست دارم ولى (قدرت كبريايى تو را حد و مرزى نيست و ميزان سلطه و سيطرهى تو رااندازهاى نه)، بارالها! (گسترهى) سلطنت تو بزرگتر و (اساس) پادشاهى تو بادوامتر از آن است كه فرمانبرى اهل طاعت بر آن بيفزايد و يا نافرمانى اهل عصيان از آن بكاهد.