به لغزش درافتادهام گر به سر
به احسان خدايا ز من درگذر
درآيم خدايا به آن بارگاه
گنهكار و مسكين ولى عذرخواه
گناهان كه روح مرا خستهاند
همه راهها را به من بستهاند
از آنها گريزم به درگاه تو
كه باز است تنها به من راه تو
كنم توبه دانم تو را نيست دير
به من لطف كن توبهام درپذير
چو خود آمدم تا به اين بارگاه
به احسان بيفزاى و در ده پناه
چو خود آمدستم به زنهار تو
نشايد كه گردم دگر خوار تو
به تو دست يازيدم اى كردگار
به الطاف خود دست از من مدار
كنون كامدم من به اميد و درد
اميدم مگير و مگو بازگرد
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.