چو مخلوق را مرگ تقدير بود
ز كافر ز مؤمن چه تدبير بود
از اين جام نوشند هر مرد و زن
نيابند تأخير يك دم زدن
بنوشند و آيند تا درگهت
چنين است و پويند بايد رهت
تا جاويدى و جمله اهل فنا
نباشد به غير از خدا را بقا
خدايا تو را هيچ انباز نيست
جهان را فراتر از اين راز نيست
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.