فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 4 از دعای 53 ( اعتراف به خطاها در درگاه الهی )

مَوْلَايَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي ، وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي ، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي ، الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي ، وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي ، أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي ، ارْحَمْ شَيْبَتِي ، وَ نَفَادَ أَيَّامِي ، وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي .
اى مولاى من، مرا به خاطر لغزش و روآوردنم به گناه، ببخش و به من رحمت فرما. مرا به خاطر بدى و جهل و نادانيم به صبر و شكيبت، به نيكى و كرمت ببخش. زيرا كه اينك به گناه خويش اعتراف مى‌كنم. زيرا كه اينك به خطاى خويش اقرار مى‌كنم. قادرا، اينك اين دست و سر من در كف تو! اينك مى‌گريم و مى‌نالم و خود را در كيفرم تسليم تو مى‌كنم! مهربانا، تو به خاطر اينكه پيرم و سالخورده‌ام، براى اينكه عمر و روزگار خويش بسر آورده‌ام و رو به مرگ نهاده‌ام، به خاطر اينكه ناتوانم و نيازمندم، به خاطر اينكه ديگر مرا علاج و چاره‌اى نيست، به من رحمت آور و مهربانى كن.

جز حديث تو من نمى‌دانم‌

خامشى از سخن نمى‌دانم‌

در كمند غم تو پا بستم‌

وز مى‌اشتياق تو مستم‌

ديده ما اگر چه بى نورست‌

ليك نزديك بين هر دورست‌

ساكن است او مگر تو بشتابى‌

درنيابد مگر تو دريابى‌

گرچه ما خود نه مرد عشق توييم‌

ليك جوياى درد عشق توييم‌

طالبان را ره طلب بگشاى‌

راه مقصود را به ما بنماى‌

دل و دنياى خويش در كويت‌

همه دادم به ديدن رويت‌

(فخرالدين عراقى)


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^