الهى مسئلت بر تو سزاوار
و من موجود بيچاره گرفتار
به سختى در پريشانى ز هر سو
و كاهش يافته بر تن ز نيرو
گناهان شد فزون غم شد فراوان
كه جز آن كردگار حى سبحان
شناسا نيستم كس را ز فضلش
كه دست يوزگى برده به نزدش
سئوال ناتوانى بر توانا
بجز تو كس نمىبيند توانا
گنهكارى است جز بر تو گناهش
ندارد كس كه گيرد در پناهش
ز تو خواهان بود بر مغفرت را
تمنا از تو دارد مرحمت را
الهى بر جلال و بر كرامت
ز تو خواهم كه توفيقى عنايت
كه تا در پيشگاهت بر اطاعت
ز جا خيزم كنم بر تو عبادت
عبادت را كه تا جلب محبت
ز حقى بر يقينى سوى رحمت
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.