الهى ما هماكنون سوى تو باز
كه روز تازهاى را كرده آغاز
و خلق از اين تمتع زيستن را
ز حاجت هر چه شد ارضاء تن را
و ما امروز هم چون روز ديگر
به شب خواهد رسيد و شب شود سر
كه ما اين روز را نيكو بدانيم
براى طاعتت تا شب كشانيم
و خورشيد شبانگاهى به هنگام
وداعمان بگويد او ز ايام
اگر با تهنيت گفته است بدرود
مسلم كار ما بر طاعتت بود
اگر كه روز ما اندر معاصى
در آن سر شد و ما بوديم عاصى
به ما آن روز نفرين شد سزاوار
كه قدرش را ندانستيم در كار
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.