لا صغيره مع الاصرار و لا كبيره مع الاستغفار.
(حضرت صادق عليهالسلام فرمود: با اصرار و پافشارى بر گناه صغيره معنا ندارد، و با طلب مغفرت از حضرت حق كبيرهاى بر جا نماند.)
كافى، ج 3، ص 395
«و لم يصروا على ما فعلوا و هم يعلمون» قال.
الاصرار هو ان يذنب الذنب فلا يستغفر الله و لا يحدث نفسه بتوبه، فذلك الاصرار.
(حضرت باقر عليهالسلام در توضيح كريمهى «و لم يصروا» در سورهى آل عمران آيهى 135 فرمودند: اصرار بر گناه اين است كه كسى گناهى كند و از خداوند آمرزش نخواهد و همچنين در انديشهى توبه و بازگشت به حق هم نباشد، اين است اصرار ورزيدن بر گناه.)
كافى، ج 3، ص 395
لا و الله لا يقبل الله شيئا من طاعته على الاصرار على شىء من معاصيه.
(ابوبصير مىگويد: از حضرت صادق عليهالسلام شنيدم: نه، به خدا سوگند كه خدا هيچ طاعتى را با اصرار بر هر گناهى كه باشد قبول نكند.)
كافى، ج 3، ص 395
ان آدم عليهالسلام قال: يا رب، سلطت على الشيطان و اجريته مجرى الدم منى، فاجعل لى شيئا اصرف كيده عنى. قال: يا آدم قد جعلت لك ان من هم من ذريتك بسيئه لم يكتب عليه، و من هم منهم بحسنه و لم يعملها كتبت له حسنه، فان عملها كتبت له عشره. قال: يا رب زدنى. قال: يا آدم، قد جعلت لك ان من عمل منهم بسيئه ثم استغفر غفرت له. قال: يا رب زدنى. قال: قد جعلت لهم التوبه- او بسطت لهم التوبه- حتى تبلغ النفس الحنجره. قال: يا رب حسبى.
(ابن ابىعمير از حضرت باقر يا امام صادق (عليهماالسلام) روايت مىكند: آدم به حضرت حق عرضه داشت: الهى، شيطان را به من راه دادى تا جائى كه همچون خون بتواند در تمام شئون حيات من جريان داشته باشد، چيزى براى من قرار ده كه بتوانم حيلهى او را از خود برطرف كنم. خطاب رسيد اين واقعيت را برايت قرار دادم كه اگر كسى از فرزندانت تصميم بر بدى گرفت در پروندهاش نوشته نشود، و چون بر خوبى نيت كرد و آن را به عمل نياورد يك حسنه برايش ثبت شود، و چون به اجرا گذاشت ده حسنه.
عرضه داشت: الهى بر من بيفزا. خطاب رسيد: اگر از ذريهات گناهى سر زد سپس توبه كرد او را مىبخشم. آدم درخواست عنايت بيشتر كرد، پاسخ آمد: براى تمام آنان توبه قرار دادم و وقت توبه را تا رسيدن جان به حنجره مقرر كردم. عرضه داشت: الهى مرا كفايت مىكند.)
كافى، ج 2، ص 440. بحارالانوار، ج 71، ص 248