در اواخر زندان، بشدت در شکنجه و سخت گیری قرار گرفتند تا تسلیم حکومت ستم قرار گیرند. سختگیری ها به جایی رسید تا حضرت آزادی خود را از زندان خواست.
سندی بن شاهک به دستور هارون به حضرت(ع) زهر داد.
در نوجوانی از یکی از علمای منطقه اصفهان شنیدم که می گفت، حضرت به زندان بان فرمود من را به حیاط زندان آورید سپس به کربلا رو کرد و سلام گفت و با زیارت اباعبدالله(ع) جان به جان آفرین تسلیم کرد.