پروردگار عالم دست اجبار روی کسی ندارد و این حسن و کرامت است که می خواهد من با اختیار خودم مؤمن، اهل عمل صالح و اخلاق حسنه بشوم، حسابی به من پاداش بدهد چون اگر دست فشار روی کسی بگذارد و با فشار به مسائل مثبت وادار کند، ثواب و پاداش، رحمت و مغفرت ندارد.
یکی می گوید من نماز را دوست ندارم و خوشم نمی آید؛ وقتی خوشش نمی آید، حالا یکی هفت تیرش را پر بکند و دستش را هم روی ماشه بگذارد، نشانش هم بدهد و بگوید این هفت تیر پر است، یا با من به مسجد می آیی و به آقا اقتدا می کنی و نمازت را می خوانی یا ماشه را می زنم و تو را می کشم! او هم می گوید می آیم و نماز می خوانم؛ ولی این نماز را نمی خواهد و خوشش نمی آید. این نمازی که می خواند، یک جو ارزش ندارد؛ چون این نماز را نمی خواهد.