
آغاز و انجام قرآن ، نمودار محبّت
نزول قرآن مجيد بر قلب ملكوتى پيامبر با آيه شريفه بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ كه نمودار مهر و محبّت و عشق و رحمت خداست ، شروع شد و در آن آيه شريفه سخن از رحمانيّت خداست كه همه هستى رشحهاى از ظهور آن است : الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى * لَهُ مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاْءَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَرَى
[ خداى ] رحمان بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلّط است . * آنچه در آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير زمين است ، فقط در سيطره مالكيّت و فرمانروايى اوست .
و بهشت جلوهاى تام از آن حقيقت مىباشد : إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ شَيْئاً * جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِى وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيّاً
مگر آنان كه توبه كرده و ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند ، پس آنان به بهشت درآيند و ذرّهاى مورد ستم قرار نمىگيرند . * بهشتهاى جاويدى كه [ خداى ] رحمان به بندگانش وعده داده در حالى كه اكنون از نظرها پنهان است ، يقيناً وعده خدا آمدنى است . و بازگشت اهل تقوا در محشر به آن است :
يَوْمَ نحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً
[ ياد كن ] روزى را كه پرهيزكاران را به ضيافت و ميهمانى [ خداى [ رحمان گرد مىآوريم .
و پديده با عظمت شفاعت ظهورى از آن واقعيت است : يَوْمَئِذٍ لاَّ تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَرَضِى لَهُ قَوْلاً
در آن روز شفاعت كسى سودى ندهد مگر آن كه [ خداى [رحمان به او اذن دهد و گفتارش را [ در مورد شفاعت از ديگران ] بپسندد . همچنين در آيه شريفه بِسْمِ اللّهِ سخن از رحيميت خداست كه هر رزق حلالى و هر گذشت و لطفى جلوهاى از آن است : فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّباً وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
آنچه از غنيمت [ در ميدان جنگ ] گرفتهايد ، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا پروا كنيد ؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است . . . . مَا عَلَى الُْمحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
. . . بر نيكوكاران [ معذور ] هيچ مؤاخذه و سرزنشى نيست ، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است .
و راه ورود به رحمت خاص الهى است :
. . . سَيُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِى رَحْمَتِهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ.
. . . به زودى خدا آنان را در رحمتش در آورد ؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است .
و موجب پذيرش توبه و پذيرش صدقات است : أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الْصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.
آيا نداستهاند كه فقط خداست كه از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را دريافت مىكند ؟ و يقيناً خداست كه بسيار توبهپذير و مهربان است . و همچنين راه نجات از نفس اماره مىباشد :
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِى إِنَّ النَّفْسَ لاَءَمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّى إِنَّ رَبِّى غَفُورٌ رَّحِيمٌ .
من خود را از گناه تبرئه نمىكنم ؛ زيرا نفس طغيان گر بسيار به بدى فرمان مىدهد مگر زمانى كه پروردگارم رحم كند ؛ زيرا پروردگارم بسيار آمرزنده و مهربان است . و موجب آفرينش ابزار زندگى است :
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الاْءَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ .
و بارهاى سنگين شما را تا شهرى كه جز با دشوارى و مشقت به آن نمىرسيد ، حمل مىكنند ؛ يقيناً پروردگارتان رئوف و بسيار مهربان است . و نعمتهاى بىشمار و نزول قرآن جلوهاى از آن است :
وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهَ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ .
و اگر نعمت هاى خدا را شماره كنيد ، هرگز نمىتوانيد آنها را به شمار آوريد ؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است . تَنزِيلَ الْعَزِيْزِ الرَّحِيمِ . [ قرآن ] نازل شده تواناى شكستناپذير و مهربان است .
پايان قرآن مجيد هم با سورهاى است كه ابتدايش آيه بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ و محتوايش دعوت مردم براى پناه بردن به رب ناس ، پادشاه ناس و معبود ناس است كه لطف و مهر و رحمتش نسبت به ناس بىنهايت و بىپايان است . اگر انسان به وسيله قرآن تربيت شود و قلبش جلوهگاه آيات كتاب خدا گردد ، بىترديد منبعى از مهر و محبّت و عاطفه و دل سوزى مىشود . نكتهاى كه بسيار مهم است و در اين بخش شايسته است مورد توجه قرار گيرد ، اين است كه ما اهل ايمان شبانه روز در ده ركعت نماز از نمازهاى يوميه بيست بار حضرت حق را به دو صفت رحمن و رحيم به صورت فريضهاى شرعى مىخوانيم ، اين دو صفت فقط براى قرائت با زبان مقرّر نشده است ، بلكه نمازگزار با تكيه به عنايت و لطف حق بايد قلب خود را از طريق نماز كه منبع فيض و انرژى است به مهر و رحمت بيارايد و آن را در همه امور مثبت براى ديگران به خاطر خدا و جلب خشنودى او هزينه كند تا از اين راه به پاداش و ثواب دنيايى و آخرتى برسد و درونش همچون درون پيامبر صلي الله عليه و آله ـ كه در سوره مباركه توبه به رئوف و رحيم بودن بر اهل ايمان وصف شده25
ـ آراسته شود و نهايتاً متخلق به اخلاق حق گردد .
بر گويندگان و نويسندگان كتابهاى دينى است كه مردم را با محبّت و عشق پروردگار به بندگان آشنا كنند و درباره حضرت حق به صورتى سخن و قلم نرانند كه مردم را به خصوص گناهكارى كه علاقه دارد از گناهش برگردد و توبه كند ، از او برانند و نااميد كنند . پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مىفرمايد :
« إنَّ رَجُلاً قَالَ يَوماً : وَاللّهِ لاَ يَغفِرُ اللّهُ لِفُلانٍ قَاَلَ اللّهَُ عَزَّوَجَلَّ : مَنْ ذَالَّذى تَألَّى عَلَىَّ أن لاَ أغفِرَ لِفُلانٍ ؟ فَإنِّى قَدْ غَفَرْتُ لِفُلانٍ وَأحبَطْتُ عَمَلَ المُتَأَلِّى بِقَولِهِ : لاَ يَغْفِرُ اللّهُ لِفُلانٍ ».
روزى مردى گفت : به خدا سوگند خدا فلانى را نمىآمرزد ، خداى عزّوجلّ فرمود : كيست آن كه سوگند خورد من فلانى را نمىآمرزم ، بىترديد فلانى را آمرزيدم و عمل سوگند خورده را به خاطر افترايى كه به من بست كه خدا فلانى را نمىآمرزد نابود كردم ! !
آرى ؛ كسى كه خدا را نسبت به بندهاش بىمهر و محبّت نشان دهد و راه رحمت او را بسته انگارد ، جريمهاش نابودى اعمال اوست .