از حقايقى كه تجربه حيات انسان ثابت كرده است و آيات قرآن و روايات اهل بيت قدس سرهما هم آن را جزء مسلّمات غير قابل ترديد مى داند ، عكس العمل دنيايى و آخرتى نسبت به هر عمل ظاهرى و باطنى است . بدون شك اگر عمل انسان چه كوچك و چه بزرگ مثبت باشد ، عكس العمل و پاسخ آن نيز مثبت است و اگر عمل منفى باشد عكس العمل و پاسخ آن منفى است مگر اين كه آن عمل منفى را توبه واقعى از عهده انسان برطرف كند و جاى پايى از آن برجاى نماند .
در اين زمينه در ادبيات پارسى قطعه اى جالب بر اساس اين حقيقت كه در تاريخ تحقق يافته ، سروده شده كه ثبتش در اين دفتر خالى از لطف نيست ،
نادره مردى زعرب هوشمند گفت به عبدالملك از راه پند
روى همين مسند و اين تكيه گاه زير همين قبّه و اين بارگاه
بودم و ديدم بر ابن زياد آه چه ديدم كه دو چشمم مباد
تازه سرى چون سپر آسمان طلعت خورشيد زِ رويش نهان
بعد زِ چندى سر آن خيره سر بُد بر مختار به روى سپر
بعد كه مصعب سر و سردار شد دستكش او سر مختار شد
نك سر مصعب به تقاضاى كار تا چه كند با تو دگر روزگار
از جمله حالات باطنى و حقايق معنوى كه در همه انسان ها به صورت مايه فطرى و سرمايه معنوى قرار داده شده و راه هزينه آن هم از سوى آفريننده آن و فرستادگانش تعيين گشته ، حالت مهر و محبّت و عاطفه و علاقه است كه اهل دل مى گويند : وقتى اين حالت كامل گردد و اوج يابد تبديل به عشق مى شود . عشق و محبّت اگر در مسير مثبت هزينه شود ، عكس العمل نيز مثبت و در آخرت به صورت پاداش پر ارزش ابدى است و اگر منفى و شيطانى مصرف گردد عكس العملش نيز منفى و در آخرت به شكل كيفر ابدى و آتش دوزخ است . اين حقيقتى است كه قرآن مجيد و روايات ، ناطق به آن هستند و در زندگى اقوام و ملت ها و خانواده ها و افراد هم به اثبات رسيده است . عكس العمل هر عملى در دايره هستى به طور مستقيم به صاحب عمل مى رسد و در اين برنامه هيچ اشتباهى وجود ندارد ،
وَأَن لَّيْسَ لِلاْءِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى .
و اين كه براى انسان جز آنچه تلاش كرده [ هيچ نصيب و بهره اى ] نيست .
. . . وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى . . ..
. . . و هيچ سنگين بارى بار گناه ديگرى را بر نمى دارد . . .
در اين جا حقيقت بسيار مهمى را نانوشته نگذارم و آن اين كه در آيات قرآن و روايات به اين مطلب هشدار داده شده كه اگر كسى ميل قلبى و رضايت به عمل مثبت ديگران يا كار منفى و شيطانى افراد داشته باشد ، به خاطر آن ميل قلبى جزء آنان محسوب خواهد شد و از عكس العمل آن ميل در امان نخواهد ماند ، وَلاَ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمْ النَّارُ . . ..
و به كسانى كه [ به آيات خدا ، پيامبر و مردم مؤمن ] ستم كرده اند ، تمايل و اطمينان نداشته باشيد و تكيه مكنيد كه آتش [ دوزخ ] به شما خواهد رسيد . . .
صالح هروى مى گويد : به حضرت امام رضا عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا ! در حديثى كه از حضرت امام صادق عليه السلام روايت مى كنند كه آن حضرت فرمود : هنگامى كه قائم خروج كند نسل قاتلان حضرت امام حسين عليه السلام را به خاطر كار پدرانشان به قتل مى رساند ، حضرت امام رضا عليه السلام فرمود : همين طور است ، گفتم : پس معناى آيه : وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى.
كه گفتار خداست چيست ؟ حضرت فرمود : خدا در همه گفتارش صدق و راستى دارد ولى به اين حقيقت هم توجه داشته باش كه نسل و ذريه قاتلان حضرت امام حسين عليه السلام به كار پدران و گذشتگان خويش خشنودند و به آن افتخار مى كنند و هركس راضى و مايل به كارى باشد مانند كننده آن است ، اگر مردى در مشرق كشته شود و مردى در مغرب به كشته شدنش ميل و رضايت داشته باشد ، آن مرد راضى به قتل نزد خدا شريك قاتل محسوب مى شود ، پس قائم زمانى كه خروج كند آن نسلى كه از كشندگان حسين بر جاى مانده ، به خاطر رضايتشان به كار پدرانشان از ميان برمى دارد .
منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان