بیمار گناه به وقت ظهور بیماری باید به طبیب حقیقی رجوع کند
در سطور گذشته به این معنا اشاره شد که بر اساس آیات قرآن و معارف الهیه ، گناه بیمارى است ، آن هم بیمارى قابل علاج ، و براى علاج این بیمارى طبیبانى چون خداوند کریم ، پیامبران و امامان و عالمان ربانى است که بیمار براى درمان خود باید به این طبیبان مراجعه نماید و به نسخه ى آنان عمل کند تا از بیمارى شفا گرفته به عرصه ى باعظمت صحت و سلامت باز گردد ، و در کاروان عباد شایسته ى حق قرار گیرد .بیمار گناه باید به این حقیقت توجه داشته باشد ، همانگونه که به وقت ظهور بیمارى تن باشتاب و عجله براى درمان بیمارى به طبیب مراجعه مى کند ، تا علاوه بر اینکه از درد رهایى یابد ، بیمارى ریشه در بدن ندواند و مزمن و غیرقابل علاج نشود ، نسبت به درمان بیمارى گناه هم باید عجله و شتاب به خرج دهد ، و به سرعت بر اساس نسخه ى حق وارد مدار نورانى توبه و انابه شود ، تا سایه ى شوم گناه و ظلمت معصیت ، و شر شیطان و هواى نفس از خیمه ى حیات رخت بربندد ، و نور قبولى توبه و انابه ، و ضیاء رحمت و مغفرت ، و روشنایى صحت و سلامت بر فضاى زندگى بتابد .گنهکار به محض بیرون آمدن از چاه غفلت ، و توجه به وضع ناهنجار خویش ، و احساس این معنا که در برابر آن همه لطف و احسان و کرم و نعمت هاى حق ، عمر خود را در شبانه روز به جاى منور نمودن به نور طاعت و عبادت و خدمت و محبت به خلق ، به تاریکى و سیاهى معصیت و خطا و گناه آلوده نموده ، واجب است با تمام گناهان درونى و برونى ، ترک رابطه کند ، و از بندگى شیطان و هوا دست بردارد ، و به حضرت حق رجوع نموده ، با قرار گرفتن در صراط مستقیم حیا و شرمندگى و عبادت و بندگى و خدمت به عباد خدا ، گذشته ى خود را جبران نماید .این واجب از نظر فقهى و شرعى واجب فورى است ، یعنى همان لحظه توجه گنهکار به گناه ، و اینکه با چه وجود مقدسى به مخالفت برخاسته ، و نعمت چه منعمى را تبدیل به گناه و معصیت کرده ، و در برابر چه مولاى کریمى به مبارزه و جنگ برخاسته ، و رو در رو با چه وجود مهربانى شده ، بدون معطلى و وقفه ، و منهاى به تاخیر انداختن درمان درد ، باید توبه کند ، و ریشه ى گناه را در سرزمین وجود خود ، با حرارت ندامت و آتش حسرت بسوزاند و زباله ى فحشا و منکرات را از صفحه ى جان و تن ، و قلب و روح پاک نماید ، و از این راه مغفرت و رحمت حضرت محبوب را از افق وجود خود طلوع دهد ، که به تاخیر انداختن توبه به امید آینده بدون شک نوعى گناه ، و صورتى از معصیت ، و امن از مکر الهى است ، و ماندن در این حالت از گناهان کبیره است .حضرت عبد العظیم حسنى از حضرت جواد (علیه السلام) از حضرت رضا (علیه السلام) از موسى بن جعفر (علیه السلام) از حضرت صادق (علیه السلام) روایت مى کند که در پاسخ عمرو بن عُبَید که از حضرت پرسید : گناهان کبیره کدام است ؟ و امام تمام گناهان کبیره را از قرآن مجید براى او بیان کرد ، از جمله ى کبائر فرمود : امن از مکر الله است .گنهکار براى توبه و انابه حق ندارد تعیین زمان کند ، و برنامه ى رجوع به حق را موکول به آینده نماید ، و علاج درد و درمان بیمارى را در ایام پیرى و سستى به خود نوید دهد .چه ضمانتى براى اهل گناه وجود دارد که به آینده اى که به آن چشم دوخته اند برسند ؟ چه کسى به شخص جوان تعهد داده که جوانى را پشت سر گذاشته به پیرى برسد ؟ از کجا که به هنگام غفلت از حق ، و آلوده بودن به گناه ، و غرق بودن در شهوات ناگهان مرگ در نرسد ؟چه بسیار گنهکارانى که به خود نوید توبه و رجوع در آینده دادند ، ولى به آینده نرسیدند .چه بسیار جوانان آلوده دامنى که به خود گفتند : فعلا تا جوانیم از شهوات و لذایذ بهره مند شویم و به وقت پیرى توبه کنیم ، ولى مرگ در همان زمان جوانى گریبان آنان را گرفت .چه بسیار گنهکارانى که به خود نوید توبه و بازگشت به حق دادند ولى تکرار گناه و ادامه ى معصیت ، نفس آنان را به اسارت هوا و شیطان برد ، و روح گنهکارى در آنان ثابت و پابرجا گشت ، و قدرت و قوت توبه از دست آنان رفت ، و هرگز موفق به انابه و رجوع به حضرت محبوب نشدند ، علاوه بر آن بر اثر کثرت گناه و تداوم معصیت ، و تراکم خطا ، و سنگینى ظلمت ، و دورى شدید از حق ، و جدایى و فراق از طاعت ، دچار تکذیب علایم و نشانه هاى حق ، و انکار عذاب و عقوبت شدند ، و آیات الهى را به مسخره گرفتند ، و با دست خود ، درب رحمت و مغفرت و توبه و انابه را به روى خود بستند !
ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ اَسَاءُوا السُّوءى اَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِوُونَ .
آنگاه عاقبت کسانى که کارهاى زشت انجام دادند ، به جایى رسید که به تکذیب آیات حق برخاستند و دچار مسخره کردن آن آیات شدند !گناه ، جذام وار ایمان و عقیده ، اخلاق و شخصیت ، کرامت و انسانیت گنهکار را مى خورد ، و برنامه ى حیات آدمى را به جایى مى رساند که آلوده به تکذیب آیات خدا شود ، و سر از مسخره کردن انبیا و امامان و قرآن مجید درآورد ، و موعظه و پند و اندرز را از هر که باشد بى اثر نماید .بنابراین بر اساس آیه ى شریفه ى :
وَسَارِعُوا اِلَى مَغْفِرَه مِن رَبِّکُمْ وَجَنَّه عَرْضُهَا السَّماوَاتُ وَالاَْرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ .
به جانب مغفرت پروردگارتان و بهشتى که عرض آن عرض آسمانها و زمین است و براى اهل تقوا آماده شده بشتابید .واجب است براى شستشوى برون و درون از گناه ، به خاطر دست یافتن به مغفرت و بهشت اقدام فورى نمود ، و براى تحقق توبه و انابه ، شتاب و عجله به خرج داد ، که تاخیر توبه حتى در یک لحظه روا نیست ، زیرا با توجه به آیات قرآن مجید واگذاردن توبه به هر علتى که باشد ستم و ظلم است ، و این ستم و ظلم بدون تردید گناهى علاوه بر گناهان دیگر است . . . . وَمَن لَمْ یَتُبْ فَاُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ .
گنهکار باید به این حقیقت واقف باشد ، که ترک توبه ، او را در کاروان ستمکاران قرار مى دهد ، و ستمکاران طایفه اى هستند که خداوند آنان را دوست ندارد .
وَاللهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ .
گنهکار باید بداند ، اهل گناه به شدت مورد نفرت و خشم و غضب خداوند و انبیا و اولیاى الهى هستند تا جاییکه حضرت مسیح به حواریون خود هشدار مى دهد :
اِلَى اللهِ بِبُغْضِ اَهْلِ الْمَعاصِى ، وَتَقَرَّبُوا اِلَى اللهِ بِالتَّباعُدِ مِنْهُم وَالْتَمِسُوا رِضاهُ بِسَخَطِهِمْ .
اى یاران ! به دشمنى و کینه نسبت به اهل گناه ، خود را محبوب خدا نمایید ، و به دورى جستن از آلودگان به خداوند نزدیک شوید ، و خشنودى حق را از خشم و غضب نسبت به گنهکاران بجویید !گنهکار باید توجه داشته باشد که با ارتکاب هر یک گناه از ارزش و کرامت و شخصیت و والایى او در پیشگاه خداوند کم مى شود و تا پایه ى حیوانات ، بلکه پست تر از آنان سقوط مى کند ، و در قیامت به صورت غیر انسان وارد محشر مى شود .امیر المومنین (علیه السلام) به براء بن عازب فرمودند : دین را چگونه دیدى ؟ عرضه داشت : پیش از آنکه به تو برسیم ، و دست به دامن امامت و ولایت تو بزنیم ، و از تو متابعت و پیروى کنیم مانند یهود بودیم . عبادت و بندگى ، و طاعت و خدمت براى ما کم ارزش و سبک بود . با تجلى حقایق ایمان در قلوبمان و پیروى از حضرت تو ، ارزش عبادت و بندگى را یافتیم . حضرت به او فرمودند : دیگران در قیامت به ارزش الاغ محشور مى شوند ، و هر یک از شما با ورود به محشر به سوى بهشت حرکت خواهد کرد .
برگرفته از کتاب توبه آغوش رحمت