فارسی
چهارشنبه 10 مرداد 1403 - الاربعاء 23 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

عبدالمطّلب جد اول پیامبر (ص)

و علّت اینکه به او عبدالمطّلب گفتند این است که : پدرش هاشم با کاروان تجارتی خود عازم شام بود ، در مسیر راه به مدینه رفت ، در مدینه به خانه عمرو بن ولبید خزرجی وارد گردید ، پدر سَلمی با هاشم شرط کرد که دخترم را همسر تو می گردانم مظروط بر اینکه وقتی حامله شد ، در مدینه نزد ما وضع حمل کند ، هاشم این شرط را پذیرفت .
عبدالمطّلب جد اول پیامبر (ص)

نام او ( شَیبَهُ الحَمد » بود ، از این جهت او را به این نام ، نامیدند که وقتی متولد شد در سر او ، مقداری موی سفید بود ، و به او « شَیبَه » ( که به معنی پیری است ) گفتند .
مادر عبدالمطّلب ، « سلمی » دختر « عمرو » از دودمان خزرج و از تیره بنی النّجار بود .
و علّت اینکه به او عبدالمطّلب گفتند این است که : پدرش هاشم با کاروان تجارتی خود عازم شام بود ، در مسیر راه به مدینه رفت ، در مدینه به خانه عمرو بن ولبید خزرجی وارد گردید ، پدر سَلمی با هاشم شرط کرد که دخترم را همسر تو می گردانم مظروط بر اینکه وقتی حامله شد ، در مدینه نزد ما وضع حمل کند ، هاشم این شرط را پذیرفت .
هاشم برای تجارت به سوی شام رفت ، و هنگام مراجعت از شام ، به مدینه آمد و سلمی را به مکه اورد ، و پس از مدتی سلمی حامله شد ، وقتی که وضع حملش نزدیک گردید، هاشم بر اساس عهدی که با پدر او نموده بود ، سلمی را به مدینه آورد ، و خودش به سوس شام رهسپار شذ ، ولی در این سفر در سرزمین « غَزَّه » از دنیا رفت .
سَلمی در مدینه وضع حمل کرد ، و عبدالمطّلب از او به دنیا آمد ، عبدالمطّلب هفت سال در نزد مادر بود ، تا اینکه عمویش « مُطّلِب » از نکه به مدینه آمد و او را همراه خود به نکه برد .
مُطّلب در پاسخ می گفت : این عبد (بنده) من است ، تا اینکه مطّلب او را به خانه خود برد ، لباس زیبا و نیکی برای او خرید و در تن او کرد ، سپس شامگاه همراه برادر زاده خود از خانه بیرون آمد و نزد قریشیان رفت و به آنها خبر داد که این آقا زاده ، پسر برادرم هاشم است ، و پس از این ، هرکس آن آقازاده را در مکه می دید می گفت : این عبدالمطّلب است، چرا که مطّلب در اولین ملاقات به آنها گفته بودک این عبده من است (و مردم خیال می کردند مطّلب به مدینه رفته و آن آقازاده را به عنوان برده خریده و به مکه آورده است).
کم کم عبدالمطّلب بزرگ شد ، مُطّلب او را سرپرست ملک پدرش هاشم نمود ، و پس از مدتی عهداه دار مقام ارجمند سقایت و پرده برداری کعبه شد ، و عظمت چشمگیری در میان خاندان خود یافت .


منبع : بر گرفته از کتاب سیرت پیامبر اعظم و مهربان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قالبی جدید برای فریب !!
شعارهای عاشورا (2)
خورشيد ولايت از شهيد سيد محمود سيدي علوي
برابرى زيارت قبر حسين (ع) با حج
امام سجاد علیه السلام در زمان عبدالملك بن مروان
بی‌تفاوتی مصداق بی‌دینی است
وداع با ماه مبارک رمضان
چگونه مرگ را یاد کنیم؟
آیا حسین زمانه را یاری می کنیم؟!
سالگرد سوگ حسین

بیشترین بازدید این مجموعه

عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز
برنج عالم برزخ در دنيا
مهارت هاي ارتباطي امام حسن(عليه السلام)
وداع با ماه مبارک رمضان
به یاد آخرین نماز حسین، در اولین وقت ظهر عاشورا
شعارهای عاشورا (2)
صحابه‌ی راوی حدیث‌های امام مهدی (علیه السلام)
چگونه مرگ را یاد کنیم؟
فضيلت رمضان در كلام اهل‌بیت(ع)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^