فارسی
سه شنبه 18 دى 1403 - الثلاثاء 6 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آزادى غلام به واسطه مهرورزى

 از عبداللّه بن جعفر برادرزاده اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده است كه روزى در مسير مسافرتش به مقصدى در نخلستان قومى فرود آمده بود ، غلامى سياه چهره نگهبان آن نخلستان بود ، عبداللّه مشاهده كرد سه قرص نان براى غلام آوردند تا به عنوان غذا از آن استفاده كند ، سگى آن جا حاضر شد ، غلام يكى از سه قرص نان را نزد سگ انداخت ، سگ آن قرص نان را خورد ، غلام قرص ديگر را انداخت ، آن را نيز خورد ، پس قرص سوّم را هم پيش انداخت ، آن را هم خورد .
عبداللّه از او پرسيد كه هر روز جيره تو چيست ؟ گفت : آنچه ديدى ، گفت : چرا خود از آن استفاده نكردى ؟ گفت : اين سگ در اين سرزمين غريب است ، گمان مى كنم از مسافتى دور آمده و گرسنه است ، نخواستم اين حيوان رنج گرسنگى را تحمّل كند ! عبداللّه گفت : پس امروز چه خواهى خورد ؟ گفت : روزه خواهم داشت ، عبداللّه گفت : همه مردم مرا در كثرت سخاوت ملامت و سرزنش مى كنند در حاليكه اين غلام از من سخى تر است ! عبداللّه آن غلام و نخلستان و هرچه در آن جا بود همه را خريد ، آنگاه غلام را آزاد كرد و آنچه را خريده بود به او بخشيد  .


منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ان لا تشركوا به شيئا
در عظمت نماز شب
مخالفت با خدا
سه رکعت آخر نماز شب
زدست ديده و دل هر دو فرياد
رفتار با آسيب ديدگان از جذام
رفتار زشت
دلیل مستجاب نشدن دعا
عظمت آية الكرسى‏
مصارف زكات‏

بیشترین بازدید این مجموعه

احسان به مساکین
سبّ و ناسزا
مصارف زكات‏
عظمت آية الكرسى‏
تفسير خير دركلام امام صادق عليه السلام‏
بخشش در عید فطر
جشن بندگی
مخالفت با خدا
مقام انسانیت
اهل دعا باشید

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^