يكى پرسيد از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه رستگارى چيست ؟ گفت : اندر آن كه طاعت خداى تعالى كنى و رياى مردمان نكنى و گفت : روز قيامت يكى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : جان خود اندر راه حق تعالى فدا كرده ام تا اندر غزا مرا بكشتند ، گويند :
دروغ گويى براى آن كردى تا گويند : فلان مرد مردانه است ، بگيريد و وى را به دوزخ بريد .
ديگرى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : هر چه داشتم به صدقه بدادم ، گويد : دروغ گويى براى آن بكردى تا بگويند : فلان مرد سخى است ، بگيريد وى را به دوزخ بريد . ديگرى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : علم و قرآن بياموختم و رنج بسيار بردم ، گويند : دروغگويى ، براى آن آموختى تا گويند : فلان مرد عالم است ، بگيريد وى را به دوزخ ببريد .
منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان