مسألهى ديگر، مسألهى روضههاست. روضهخوانى و سينهزنى بايد باشد؛ اما نه در هر عزايى. اين را بدانيد كه روضه خواندن و گريه كردن - آن سنت سنيه - مربوط به همهى ائمه نيست؛ متعلق به بعضى از ائمه است.
حالا يك وقت در جمع و مجلسى كسى روضهيى مىخواند، عدهيى دلشان نرم مىشود و گريه مىكنند؛ اين عيبى ندارد. اصلا عزادارى كردن يك حرف است، روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن يك حرف ديگر است.
روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسين است؛ حداكثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به اين وسعت. مثلا در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بيستويكم ماه رمضان، سينهزنى و عزادارى و برپايى جلسات خوب است؛ ولى مثلا در مورد حضرت موسىبنجعفر (عليهالسلام) - با اينكه وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضهخوانى است - من لزومى نمىبينم كه سينهزنى بشود؛ يا مثلا در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعليها) مناسبتى ندارد كه ما بياييم نوحهخوانى و سينهزنى كنيم؛ بهتر اين است كه در آن موارد، شرح مصايبشان گفته بشود. شرح مصايب، گريهآور است.
منبع : منبع:بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با اعضاى «گروه ويژه» و «گروه معارف اسلامى» صداى جمهورى اسلامى ايران 13/12/1370.