
عمران كلبى
- تاریخ انتشار: 30 دى 1389
- تعداد بازدید: 279
نويسنده تذكرة الشهدا از ابومخنف نقل كرده كه پس از شهادت عمير بن مطاع، از شهداى كربلا، جوانى كه او و مادرش توسط امام حسين عليه السلام مسلمان شده بودند، به ميدان رفت. او نقل كرده كه نام اين جوان عمران كلبى بود و اين رجز را خواند:
انْ تنْكِرُونى فَانَا ابْنُ الكَلْبِ عَبْلُ الذِّراعَيْنِ شَديدُ الضَّربِ
لا ارْهَبُ الْمَوْتَ بِدار الْحَرْبِ افُوزُ بِالْجَنَّةِ يَوْمَ الْكَرْبِ
انّى غُلامٌ واثِقٌ بِرَبّى حَسَبى بِهِ مَوْلاىَ فَهُوَ حَسْبى
اگر مرا نمىشناسيد من فرزند كلبم با بازوانى قوى و ضربتى سخت؛
در ميدان جنگ، از مرگ نمىهراسم [و] با رفتن به بهشت، در روز سخت، رستگار خواهم شد؛
من جوانى هستم كه به خداى خويش اعتماد دارم او مولاى من است و مرا كفايت مىكند.
سپس بر لشكر ابنسعد حمله كرد و جنگيد تا چهل تن از نيروهاى دشمن را به هلاكت رساند و خود نيز شهيد شد. دشمن سَرش را از تن جدا كرد و به سوى سپاه حسين عليه السلام پرتاب نمود.