حسين عليه السلام در برابر كعبه تعظيم كرد و آنچنانكه شايسته بود به خانه خدا به خاطر خدا، احترام كرد و خداوند به پاداش آن ، ويژگيها و ارزشهاى كعبه را بدو كه خانه حقيقى خداست ، ارزانى داشت.
آن حضرت ، در روز جمعه سوّم شعبان وارد مكّه شد. و تا ايّام حجّ درآنجا سكونت گزيد، براى اداى حجّ يا عمره تمتّع احرام بست ؛ امّا هنگامى كه دريافت از يك سو سى نفر از شياطين بنى اميّه براى ترور آن حضرت در خانه خدا و در لباس احرام گسيل داشته شده اند و از سوى ديگر سپاهى گران ، به فرماندهى عمربن سعد، براى دستگيرى او بسيج شده اند. به فرمان خدا حجّ خويش را به عمره مفرده تبديل و در آستانه روز عرفه از خانه خدا وداع كرد و خارج شد تا حرمت آنجا حفظ شود و حكومت سياهكار استبدادى ، حرمت او را در خانه خدا نشكند كه در نتيجه شكوه و احترام كعبه نيز شكسته شود.
برادرش محمّد، در شب حركت از مكّه ، به حضورش شرفياب شد و ضمن ارزيابى اوضاع ، خاطر نشان ساخت كه :
شما پيمان شكنى مردم كوفه را در مورد پدر و برادر گرانقدرتان ، نيك مى دانيد، من از آن نگرانم كه آنان چون گذشته عمل كنند و با شما نيز پيمان شكنى نمايند؛ از اين رو اگر در مكّه بمانيد، عزيزترين و تسخيرناپذيرترين ساكنان حرم هستيد.
آن حضرت فرمود: از آن نگرانم كه به دستور يزيد در حرم الهى ترور شوم و با ريخته شدن خون پسر پيامبر در كعبه ، حرمت آن شكسته شود.
محمّد گفت : اگر چنين است به سوى يمن يا برخى مناطق كوهستانى برويد كه در اين صورت توان دستگيرى و بيداد در حق شما را نخواهند داشت .
آن حضرت فرمود: در اين مورد خواهم انديشيد.
امّا، هنگامى كه سحرگاه كاروان حسين عليه السلام كوچ كرد و خبر حركت آن به گوش محمّد رسيد، خود را رسانيد و زمام مركب حسين عليه السلام را گرفت و از دليل حركت كاروان پرسيد كه فرمود:
پس از ديدار تو شامگاه گذشته ، پيامبر را در خواب ديدم كه فرمود: حركت كن چرا كه خداوند مى خواهد تو را در شهادتگاهت ، شهيدبنگرد.
محمّد ضمن بيان
انّا للّه وانّا اليه راجعون
بانوان حرم ، چرا؟
فرمود: خداوند مى خواهد آنان را نيز اسير بنگرد.
و فرمود: اگر من در لانه جنبنده اى از جنبندگان زمين باشم مرا درخواهند آورد تا با كشتن من ، به اهداف شيطانى خويش دست يابند.
پس از ديدار محمّد با برادر گرانقدرش حسين عليه السلام ، عبداللّه بن زبير، عبداللّه بن عباس و عبداللّه بن عمر، شرفياب حضورش شدند و اين سه شخصيّت سرشناس ، او را از رفتن به سوى كوفه برحذر داشتند، امّا آن حضرت به نخستين آنان فرمود: من دوست ندارم حرمت خانه خدا شكسته شود و در حرم امن الهى خونم را بريزند.
به سوّمين آنان از بى وفايى دنيا و ارزشهاى مادّى و شقاوت دنياپرستان و كشته شدن يحيى پيامبر و نيز شقاوت بنى اسرائيل ، كه هفتادپيامبر خدا را در يك روز ميان طلوع فجر تا خورشيد كشتند ... سخن گفت .
به ابن عباس فرمود: پيامبر خدا، مرا بدين قيام عدالت خواهانه دستور داده است و من براى انجام فرمان او خواهم شتافت .
بدينگونه آن سه نفر بر او درود گفتند و با گريه او را وداع كردند و عبداللّه بن عمر تقاضا كرد كه آن حضرت لباس خويش را كنار زند تا او جايگاه بوسه هاى پيامبر بر سينه او را، ببوسد ....
آرى ! خواننده انديشمند! شما در كار بزرگ اين پيشواى شكوهمند، تدبّر كن و به گفتار پرمحتوا و بلند او بينديش كه مى فرمايد:
من از آن مى ترسم كه رژيم فريبكار اموى ، به بهانه هاى پوچ سياسى و دروغهاى رايج خويش ، با ريختن خون من در خانه خدا، حرمت اين خانه پرشكوه را بشكند؛ از اين جهت كوچ مى كنم ....
آرى ! بينديش كه چگونه آن حضرت كه خود بزرگتر و پرشكوه تر از خانه خداست ، برشهادت و اسارت خود و خاندانش رضايت مى دهد؛ امّا حرمت و شكوه خانه خدا و دين خدا و مقرّرات او را پاس مى دارد و اجازه نمى دهد اين قانون شكنى و شقاوت رژيم ، در كنار حرم و داخل خانه خدا، صورت گيرد و احترام خانه در ديدگاه جهانيان شكسته شود؛ به همين دليل است كه خداوند در روز عرفه ، نخست به شيفتگان كوى او نظرلطف مى كند آنگاه به آنانكه در عرفات گرد آمده اند. و نيز به خاطر تجليل و بزرگداشت حرم از سوى اوست كه خداوند همه ويژگيها و ارزشها و شرافتى را كه به كعبه بخشيده است ، بدو ارزانى مى دارد.
اينك ، به يارى خداى بزرگ و با ستايش او بر اين الهام قلبى ، حدود پنجاه امتيازى را كه براى كعبه برشمرده ايم به صورت مقايسه اى فشرده با عظمت خانه حقيقى خدا، ترسيم خواهيم كرد.
منبع : تبیان