فارسی
يكشنبه 31 تير 1403 - الاحد 13 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

نثار دوست‏ از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏

وا حسرتا که یافت بمن روزگار، دست 

وز من گرفت دشمن کافر شعار، دست  

 

بیدست و، فرق منشق و، در دیده تیر کین 

دیدی چگونه یافت بمن روزگار، دست  

 

ای پای، استوار بمان بر سر وفا 

در پیکرم کنون که ندارد قرار، دست  

 

چون در طریق اوست چه با اعتبار پای 

چون شد نثار دوست چه با افتخار، دست  

 

ناچار سر نهم بسر زین که کار، زار 

گردد، بود ضرور پی کارزار، دست  

 

با صورت او فتم بر روی خاک رزمگاه 

زیرا بود ستون تن هر سوار، دست  

 

دارم دو دست تا که بگیرم ز عاصیان 

در روز حرب با مدد کردگار، دست  

 

او جای دست مشک بدندان گرفت و داد 

در حفظ آب و آبرو این شاهکار، دست  

 

«خوشدل» دو دست در ره یکتا خدا چو داد 

از چارسو بود بسویش صد هزار دست  


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

لب باز‌کن که زخم مکرّر رسیده‌ است از محسن حسن ...
تودیع‏ از صابر همدانی
و من از کربلا تا شام را غار حرا دیدم ازعلیرضا قزوه
سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی
نذر بی بی زینب سلام الله
زینب و سکینه را یک طرف روانه کن از آرش پور علیزاده
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
تشنه ‏ترین عاشق‏ از عبدالرضا رادفر
كشتي نجات از شهيد اسماعيل مؤذني
هشت رباعی عاشورایی از هادی محمد زاده

بیشترین بازدید این مجموعه

تودیع‏ از صابر همدانی
نذر بی بی زینب سلام الله
و من از کربلا تا شام را غار حرا دیدم ازعلیرضا قزوه
لب باز‌کن که زخم مکرّر رسیده‌ است از محسن حسن ...
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
اشعار اقبال لاهوری در مدح امام حسین(ع)
سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^