بهتان و افتراء عبارتست از اینكه انسان در حق غیر به چیزی كه راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی كه مرتكب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم كند و یا عیب و نقصی را كه در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست كه این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب.
بهتان و تهمت از گناهان كبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذكر گردیده كه به آن اشاره خواهد شد.
در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار میآید و انسان در واقع مرتكب دو گناه شده است یكی دورغ و دیگری غیبت و بزرگترین ظلم در حق برادر مؤمن آنست كه او را متهم به ارتكاب گناهی كنی كه هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است كه متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است.
آثار سوء اجتماعی:
نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست كه نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برو.د حق باطل و باطل حق جلوه كند، بیگناهان متهم و گرفتار، و گناهكاران تبرئه و آزاد باشند، حسن ظن به سوء ظن نسبت بكدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یكدیگر سلب شود و زمینهی هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد، دوستی و صمیمیت جایش را به كینه و عداوت بدهد، مردم پراكنده و متفرق و بدون ارتباط با یكدیگر زندگی كنند و از تجمع و تشكل و انسجام خبری نباشد. بدون شك چنین جامعهای نمیتواند دوام و بقاء داشته باشد بلكه بزودی سقوط خواهد كرد و مردم آن هلاك و گرفتار انواع مشكلات و بلایا خواهند شد. و لذا امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو میشود همچنانكه نمك در آب ذوب میگردد.[1] و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانكه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود[2]: هر كس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا دربارهی كسی چیزی بگوید كه در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار میدهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهدهی گفتهی خود بیرون آید.
در قرآن كریم بیش از چهل آیه درباره تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده كه چند نمونه مهم آن ذكر میشود.
چند نكته مهم:
1- تهمت دو صورت دارد:
الف ـ افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت میدهد یعنی میداند كه آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است مع الوصف آن را به او نسبت میدهد و حتی گاهی خود او مرتكب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت میدهد، كه در اصطلاح به آن افتراء گویند.
ب ـ بهتان: تهمت زننده بدون علم بلكه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت میدهد مانند نمونهی اول و دوم كه در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشهی صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است كه موجب میشود هر كاری كه از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی كند. و اكثر تهمتها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است، و لذا خداوند در قرآن میفرماید: ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است.[3]
البته كاملاً روشن است كه پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال در ذهن امری غیر اختیاری میباشد و حسن و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستكه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از كسانی كه بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل میكنند مرتكب گناه و معصیت میشوند. چنانچه در آیه دیگر فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مكن[4] و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینكه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش میكند و میفرماید: شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا كردید و بر اساس آن عمل كردید پس هلاك و تباه گشتید.[5] و نیز میفرماید: مشركان پیروی نمیكنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.[6]
2ـ حمل فعل مسلمان بر صحت:
مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلكه باید عمل او را حمل بر صحت كند و بكوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در این رابطه می فرماید: باید گفتار و كردار برادر دینی خود را به بهترین وجه قرار دهی مگر اینكه یقین پیدا كنی و راه توجیه (حمل بر صحت) بر تو بسته باشد. و نباید به سخن برادرت بد گمان باشی در حالیكه تو محمل خوبی برای توجیه كلام او مییابی.[7]
همچنین محمد بن فضیل میگوید[8] به امام هفتم عرض كردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند كه یكی از برادران دینی دربارهی من مطلبی گفته كه آنرا نمیپسندم از او در این باره سؤال كردم، او انكار نمود تكلیف من چیست؟ حضرت فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تكذیب كن بطوریكه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند كه فلانی دربارهی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تكذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق كنی و آنچه را كه باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی كه در غیر این صورت از مصادیق آیهی: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود.
بنابراین مادامی كه میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه كنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوء ظن پیدا كنی كه او شراب خورده، و مرتكب فعل حرام گشته، بلكه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی كه شاید طبق تجویز پزشك به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر كردهاند و یا اشتباها بجای شیشهی سركه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی كه متوجه شده كه شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطرهای هم فرو نبرده است.
3ـ فرار از موضع تهمت:
اسلام از طرفی تهمت را حرام دانسته و از مؤمنان خواسته تا از سوء ظن به یكدیگر اجتناب ورزند و در صورت پیدایش سوء ظن به آن اعتنا نكنند و ترتیب اثر ندهند بلكه گفتار و كردار مؤمن را بر صحت و خوبی حمل نمایند و از طرف دیگر به مؤمنان دستور داده تا خود را در معرض تهمت قرار ندهند و از گفتن سخنان و اعمالی كه موجب سوء ظن میشود پرهیز كنند تا مورد تهمت و افترا قرار نگیرند.
چنانكه امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: كسی كه خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید كسی را كه به او بد گمان میشود ملامت و نكوهش كند.[9]
همچنین امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: كسی كه به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت كند.[10] و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری كن، همچنین از مجلسی كه به آن گمان بد برده میشود.[11] و به همین جهت است كه در اخبار و روایات تأكید شده كه مؤمنان باید از دوستی و هم نشینی با فساق و گناهكاران بپرهیزند زیرا رابطه داشتن با آنان موجب میشود كه مردم نسبت به مؤمنان بدبین و در نتیجه به آنها تهمت بزنند.
و نیز پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: از مواضع تهمت بپرهیزید[12] و خود هنگامی كه در مسجد معتكف بود و صفیه یكی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو میكرد یكی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.
4 ـ افتراء به خدا و رسول و ائمه:
تاكنون بحث دربارهی تهمت به مؤمنان بود و گفته شد كه تهمت به مؤمن حرام است اما بدتر از آن اینست كه انسان به خدا، قرآن،[13] رسول و ائمه اطهار تهمت بزند مثل اینكه برای خدا شریك قائل شود[14] و یا منكر معاد باشد[15] یا چیزی را كه ائمه نگفتهاند به آنان نسبت بدهد، احادیث جعلی و دروغین بسازد و یا رسالت پیامبر را دروغ پندارد و بگوید كه او از طرف خدا مبعوث نشده و بدروغ ادعا نبوت نموده و یا بگوید پیامبر و ائمه به چیزی امر كردهاند كه خدا به آن امر نكرده و چیزی را واجب دانستهاند كه خدا آنرا واجب ندانسته است، و شكی نیست كه دروغ پنداشتن رسالت پیامبر و تكذیب آن و نفی دعوت او، به انكار خدا و كفر برمیگردد و كسی كه به پیغمبر نسبت دروغ بدهد و تهمت بزند و حكمی كه در اسلام نیست به آن، نسبت دهد در واقع به خدا نسبت دروغ داده زیرا تكذیب رسول و ائمه و آیات الهی تكذیب خدا است و افتراء بر كسی كه جز از طرف خدا سخن نمیگوید،[16] افتراء به ذات الهی محسوب میشود چنانكه در روایتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ به مردی از اهالی شام فرمود: سخن ما را بشنو و بر ما دروغ مبند زیرا كسی كه بر ما دربارهی چیزی دروغ بگوید بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دروغ بسته و كسی كه بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دروغ ببندد به خدا دروغ بسته و خداوند چنین شخصی را عذاب میكند.[17][1] . اذا اتهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه كما ینماث الملح فی الماء (كافی، ج2، ص361؛ البرهان، 4/208).
[2] . من بهت مؤمنا او مؤمنه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تل من نار حتی یخرج مما قال فیه (وسائل الشیعه، ج8، ص603؛ عیون اخبار الرضا، ب 30).
[3] . یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا كثیراً من الظن ان بعض الظن اثم. (حجرات/12).
[4] . ولاتقف ما لیس لك به علم. (اسراء/36).
[5] . فظننتم ظن السوء و كنتم قوماً بوراً. (فتح/12).
[6] . ان یتبعون الا الظنّ و ان هم الایخرصون. (یونس/66).
[7] . ضع امر اخیك علی احسنه حتی یاتیك ما یغلبك منه ولاتظنن بكلمه خرجت من اخیك سوء و انت تجدلها فی الخیر محملاً (البرهان، ج4، ص209؛ كافی، ج2، ص362؛ امالی، م50، ص304).
[8] . البرهان، ج3، ص128.
[9] . من عرض نفسه للتهمه فلا یلومن من اساء به الظن (امالی، م50، ص304؛ وسائل، ج8، ص422؛ تحف العقول، ص387.
[10] . من دخل موضعاً من مواضع التهمه فاتهم فلا یلومن الانفسه. (وسائل الشیعه، ج8، ص422؛ امالی، م75، ص497).
[11] . ایاك و مواطن التهمته و المجلس المظنون به السوء. (وسائل الشیعه، ج8. ص423).
[12] . اتقوا من مواضع التهمه.
[13] . و ان منهم لفریقا یلون السنتهم بالكتاب لتحسبوه من الكتاب و ما هو من الكتاب و یقولون هو من عندالله و ما هو من عندالله و یقولون علی الله الكذب و هم یعلمون. (آلعمران/78).
[14] . و من یشرك بالله فقد افتری اثما عظیماً. (نساء/48).
[15] . ان هی الاحیاتنا الدنیا و نموت و نحیا و ما نحن بمبعوثین ان هو الارجل افتری علی الله كذباً. (مؤمنون/37ـ38).
[16] . و ما ینطق عن الهوی، ان هو الاوحی یوحی. (نجم/3ـ4).
[17] . اسمع حدیثنا ولا تكذب علینا فانه من كذب علینا فی شییء فقد كذب علی رسول الله و من كذب علی رسول الله فقد كذب علی الله و من كذب علی الله عذبه الله عز و جل. (وسائل الشیعه، ج8، ص576).
منبع : پایگاه اندیشه قم