فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سلامت دين‏

 

منابع مقاله:

کتاب : عرفان اسلامی  جلد هفتم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

در اين كلمات نورانى و فرامين حكيمانه و سخنان الهى و آسمانى سخن از مسئله مهم سلامت است، آن هم سلامت در جهت معنويت انسان، معنويتى كه ضامن خير دنيا و آخرت مردم است.

سخن از مسئله با اهميتى است كه در طول تاريخ كمتر به آن توجه شده، مسئله اى كه اگر به آن توجه مى شد، سراسر حيات انسانى از طراوت و شادابى و فضيلت و حقيقت و درستى و پاكى و صفا و صميميت، برخوردار بود.

مشكلات گوناگون، مفاسد، معايب، كينه توزى ها، تعصبات بى جا، تبعيض نژادى، ستمگرى ها، نادرستى ها، ناجوانمردى ها، تجاوزات، جنايات، خيانت ها، عصيان ها، گناهان و معاصى گوناگون، شرك و نفاق و آنچه از شيطان و هواست همه و همه محصول عدم توجه انسان به سلامت معنوى است.

اكثر مردم در طول تاريخ به بهداشت جسم و سلامت بدن، با رعايت آب و هوا و خوراك و پوشاك اهميت مى دادند و اكنون هم اهميت مى دهند، ولى به سلامت روح و قلب و عقل و نفس در تمام تاريخ كمتر بها داده و امروز هم كمتر بها مى دهند.

 

غفلت از سلامتى دين

غفلت از سلامت روح و قلب كه در حقيقت غفلت از حق و ايمان و روز قيامت است و محصول آن خزى دنيا و عذاب آخرت است، از اعظم گناهان و از بدترين عيوب است.

شيخ بهايى، آن عالم عارف در باب غفلت از حق و بى توجهى به سلامت دين و روح و قلب در كتاب «سوانح» مى گويد:

«غَفْلَةُ الْقَلْبِ عَنِ الْحَقِّ مِنْ أعْظَمِ الْعُيُوبِ وَأكْبَرِ الذُّنُوبِ وَلَوْ كانَتْ آنا مِنَ الْأناتِ أوْ لَمْحَةٌ مِنَ اللَّمَحاتِ حَتّى أنَّ أهْلَ القُلُوبِ عَدوُّ الغافِلِ فى آنِ الغَفْلَةِ مِنْ جُمْلَةِ الكُفّار»:

بى توجهى دل، نسبت به حق خدا، انبيا، امامان، حلال و حرام و معارف و حقايق از بزرگ ترين عيوب و گناهان است، گرچه اين غفلت آنى از آنات، يا لمحه اى از لمحات باشد.

مسئله غفلت به اندازه اى قبيح است كه اهل دل، غافل را به وقت غفلت، گرچه يك لحظه باشد از جمله كفار شمرده اند.

غفلت از امور معنوى و عدم توجه به سلامت باطن، به اندازه اى خطرناك است كه پس از مدتى انسان غافل آن چنان محجوب از حقايق مى شود كه سنگينى محجوب بودن را، با آن كه از تمام كوه هاى سر به فلك كشيده سنگين تر است حس نمى كند.

در معارف الهيه آمده:

مردى به موسى گفت: تو مى گويى در اثر گناه قلب آدمى سياه مى شود، پس چرا من هر اندازه گناه مى كنم قلبم سياه نمى شود؟

موسى گفت: سياهى و تيره گى دل از اين بالاتر چيست كه سياهى و تيرگى قلب خود را درك نمى كنى!

انبياى الهى و امامان بزرگوار و عاشقان و عارفان، تا لحظه مرگ از غفلت و لغزش در دين و از خطراتى كه متوجه قلب است، به حضرت عزت جل شأنه پناه مى برند، چرا كه خسارتى اعظم از به خطر افتادن سلامت دين و عقل و جان نيست.

يارب از ما چه فلاح آيد اگر تو نپذيرى

 

بخداوندى و لطفت كه نظر باز نگيرى

درد پنهان به تو گويم كه خداوند كريمى

 

يا نگويم كه تو خود واقف اسرار ضميرى

گر برانى به گناهان قبيح از در خويشم

 

هم به درگاه تو آيم كه لطيفى و خبيرى

ور بنوميدى از اين در برود بنده عاجز

 

ديگرش جاى نباشد كه تو بى شبه و نظيرى

دست در دامن عفوت زنم و باك ندارم

 

كه كريمى و عظيمى و قديمى و قديرى «1»

     
 

 

 

دين و رابطه آن با انسان

دين يعنى: رابطه فطرى و عقلى و روحى انسان با صاحب خلقت و آفرينش و عشق ورزيدن به حضرت حق.

دين يعنى: عالى ترين جذبه اى كه بر اثر آن انسان با تمام شؤونش به جانب حضرت اللّه كشيده مى شود و در كنار اين كشش جان ناقابل را نثار تجلى او مى كند.

دين يعنى: مجموعه اى از عقايد و آرا و افكار پاك و آسمانى و اخلاق پسنديده و اعمال صالحه.

دين يعنى: حقيقتى كه در پرتو آن خير دنيا و آخرت انسان تأمين است و براى نجات از خزى دنيا و عذاب آخرت، راهى جز پيمودن راه آن نيست.

دين يعنى: مجموعه مقرراتى كه براى ايجاد سلامتى در تمام شؤون حيات، از جانب حضرت حق، براى انسان مقرر شده و عمر پاك صد و بيست و چهار هزار پيامبر صلى الله عليه و آله و دوازده امام و اوليا و عاشقان و صالحان و عارفان و پاكان و نيكان و عالمان و عاملان، صرف تبليغ آن گرديده است.

دين يعنى: راهى كه، براى برپايى آن، صابران به انواع رنج ها مبتلا شدند و مجاهدان فى سبيل اللّه، جان شيرين خود را در راه آن نثار كردند و پاكان امم براى برقرارى آن چه رنج ها كه نكشيدند!

دين يعنى: نورى كه در پرتو آن گذشته و آينده جهان به آن معنايى كه هست ديده مى شود و روان انسان در سايه آن به امنيت مى رسد و نفس آدمى در پرتو آن تزكيه مى شود و عقل انسان از بركت آن رشد مى يابد و جان در كنار آن ملكوتى مى گردد.

دين ، اوامر و فرامين و دستورهاى الهى است و حقيقتى است كه ارزش خود را از شارعش يعنى حضرت اللّه كسب مى كند و اين ارزش، ارزشى است كه اگر از طرف دشمنان تهديد به خطر شود، بر همه متدينين به آن اعم از پيامبر صلى الله عليه و آله و امام و فقيه و امت، واجب است براى دفع خطر از آن قيام كنند گرچه، بر سر اين معركه تمام آنان به خون سرخ خود در افتند.

ارزش دين، ارزش خداست و روگردان از دين در حقيقت روگردان از خداست و روگردان از خدا، دچار پستى و زبونى و ذلت دنيا و عذاب آخرت است.

اميرالمؤمنين عليه السلام در باب حفظ دين، تا مرحله سرباختن و به خون گرم خود آغشته شدن به يارانش، در وصيتى مى فرمايند:

إعْلَمُوا أنَّ الْقُرانَ هُدَى اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَنُورُ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ عَلى ما كانَ مِنْ جُهْدِ وَفاقَةٍ فَإذا حَضَرَتْ بَلِيَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوالَكُمْ دُونَ أنْفُسِكُمْ وَإذا نَزَلَتْ نازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أنْفُسَكُمْ دُونَ دينكُمْ.

فاعْلَمُوا أنَّ الْهالِكَ مَنْ هَلَكَ دينُهُ وَالْحَريبَ مَنْ حُرِبَ دينُهُ ألا وَإنَّهُ لا فَقْرَ بَعْدَ الْجَنَّةِ ألا وَإنَّهُ لا غِنى بَعْدَ النّارِ لا يَفُكُّ أسيرُها وَلا يَبْرَأُ ضَريرُها «2».

آگاه باشيد! قرآن بيانگر باطل و حق و چراغ شب و روز شماست و در شب تاريك شدت و رنج و فقر و فاقه نور راه شماست.

چون بلايى متوجه هدايت و دين شما شود، تا ممكن است با مال خود دفع خطر كنيد و جان خويش را حفظ نماييد و اگر بلا و خطر با مال قابل دفع نبود، از جان مايه بگذاريد تا دين شما براى شما بماند كه چيزى با دين قابل معامله نيست.

بدانيد كه هلاك شونده كسى است كه دينش نابود شده و مال از دست رفته، شخصى است كه دينش از دست رفته.

آگاه باشيد: آن كس كه از بركت دين اهل بهشت مى شود، پس از بهشت روى فقر و بدبختى نخواهد ديد.

و هر كس به خاطر نداشتن دين دچار عذاب جهنم شود، پس از جهنم روى غنى و خوشبختى نمى بيند كه گرفتار جهنم آزادى ندارد و دردمند عذاب علاجى برايش نيست.

از آنجايى كه دين خدا كه حقايق آن منعكس در قرآن و روايات صحيحه است، مكتبى به تمام معنى سالم و خالى از هر عيب و نقص است و در وجود هر كس تجلى كند او را به وادى سلم و سلامت خواهد برد، سلامت در عقايد، سلامت در اخلاق، سلامت در اعمال، سلامت به وقت مرگ، سلامت در برزخ، سلامت در قيامت، سلامت در بهشت، از اين جهت اسلام ناميده شده و نتيجه آن به عنوان سلم اعلام شده است و خداوند عزيز چون راه به دست آوردن سلامت در همه شؤون را در اسلام قرار داده و مكاتب ديگر از تحقق حقيقت سلامت در انسان عاجزند، اسلام را به عنوان دين، براى انسان پسنديده و در دنيا و آخرت هم جز اسلام سرمايه اى از انسان قبول نخواهد كرد.

 

اسلام در قرآن

در اين زمينه به گوشه اى از آيات قرآن مجيد توجه كنيد:

[إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ ] «3».

مسلماً دينِ [واقعى كه همه پيامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا، اسلام است.

 [وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ ] «4».

و هركه جز اسلام، دينى طلب كند، هرگز از او پذيرفته نمى شود و او در آخرت از زيانكاران است.

[الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً] «5».

امروز [با نصبِ على بن ابى طالب به ولايت، امامت، حكومت و فرمانروايى بر امت ] دينتان را براى شما كامل، و نعمتم را بر شما تمام كردم، و اسلام را برايتان به عنوان دين پسنديدم.

[فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ ] «6».

پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه اش را براى [پذيرفتن ] اسلام مى گشايد.

[أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ] «7».

آيا كسى كه خدا سينه اش را براى [پذيرفتن ] اسلام گشاده است، و بهره مند از نورى از سوى پروردگار خويش است.

[فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ] «8».

پس اگر تسليم شوند، قطعاً هدايت يافته اند، و اگر روى گرداندند [برتو دشوار و سخت نيايد] كه آنچه بر عهده توست فقط ابلاغ [پيام خدا] ست و خدا به بندگان بيناست.

[يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ] «9».

اى اهل ايمان! همگى در عرصه تسليم و فرمان برى [از خدا] در آييد، و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد كه او نسبت به شما دشمنى آشكار است.

 

پی نوشت ها:

______________________________

(1)- سعدى شيرازى: (مواعظ).

(2)- الكافى: 2/ 216، باب سلامة الدين، حديث 2؛ بحار الأنوار: 65/ 212، باب 23، حديث 2.

(3)- آل عمران (3): 19.

(4)- آل عمران (3): 85.

(5)- مائده (5): 3.

(6)- انعام (6): 125.

(7)- زمر (39): 22.

(8)- آل عمران (3): 20.

(9)- بقره (2): 208.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عوامل درون دینی دین گریزی
سند استخاره کجاست؟
دفاع عقلانی از ارزش های دینی
امام حسین علیه السلام، آموزگار آزادگی!
تفاوت نعمت و رزق و برکت
مسلم بن عقیل بن ابیطالب (علیه السلام)
منتقم آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم)
کارون عترت، زير سايه قران
مقتل امام حسین(ع)
تدبر در قرآن

بیشترین بازدید این مجموعه

آداب ولادت کودک
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
ازدواج در اسلام‏
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
تفاوت نعمت و رزق و برکت
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^