فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اسلام در روايات‏

 

منابع مقاله:

کتاب : عرفان اسلامی  جلد هفتم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

در اينجا لازم است كه خوانندگان عزيز را به يك نكته مهم توجه دهم كه غفلت از آن، باعث دورى از مقام قرب و ذلت دنيا و گرفتارى در آخرت است و آن اين است كه مطابق روايات صد در صد صحيح و اصيل، اسلام واقعى عبارت از قرآن و امامت امامان معصوم است كه عدد آنان دوازده نفر، اول آنان اميرالمؤمنين على عليه السلام و آخر آنان حضرت صاحب الزمان، ولى عصر است و پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به نقل بسيارى از كتب اهل سنت و شيعه در زمان خودش به نام آن بزرگواران تصريح فرموده و امت را امر فرموده كه پس از خودش، مفاهيم بلند قرآن و احكام اسلام را در تمام جهات زندگى از آن بزرگواران اخذ كنند.

فقاهت در شيعه، در طول تاريخى كه بر اسلام گذشته، نگهبان چنين حقيقتى بوده و در اين راه از بذل مال و جان تا كنون دريغ نكرده و تا ظهور امام دوازدهم نيز دريغ نخواهد كرد؛ زيرا راه حق تنها همين راه است و اسلام واقعى تنها همين اسلامى است كه از قرآن و اهل بيت، يعنى دوازده امام عليهم السلام به ما رسيده است.

 

تصريح پيامبر صلى الله عليه و آله به اسامى امامان

در موضوع تصريحى پيامبر صلى الله عليه و آله به اسامى دوازده امام روايات مهمى به خصوص در كتب اهل سنت ذكر شده كه از باب تبرك به يك روايت اشاره مى شود:

ابوالمؤيد موفق بن احمد اخطب الخطباى خوارزمى در كتاب «المناقب» به سند خود از ابو سليمان راعى نقل مى كند كه گفت:

شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود:

در شب معراج خداى متعال به من وحى فرمود كه: يا محمد! نظر كردم به سوى اهل زمين و ترا از ميان ايشان برگزيدم و نامى از نام هاى خود براى تو جدا كردم.

در جايى ياد نشوم، مگر اين كه تو با من ياد شوى، من محمودم و تو محمد، بعد از تو على را از ميان اهل زمين برگزيدم و نامى از نام هاى خود براى او جدا كردم، منم اعلى و اوست على، يا محمد! تو و على و فاطمه و حسن و حسين و امامان از اولاد حسين را آفريدم از نور خود و ولايت شما را بر آسمان ها و زمين ها عرض كردم، پس هر كس قبول كرد از مؤمنان است و هر كس انكار كرد از كافران است، يا محمد! مى خواهى ايشان را ببينى؟ عرض كردم: بلى، خطاب فرمود:

انْظُرْ إلى يَمينِ الْعَرْشِ، فَنَظَرْتُ فَإذاً: عَلىٌّ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَعَلِىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ وَجَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَمُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ وَعَلىُّ بْن مُوسى وَمُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ وَعَلِىُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ وَمُحَمَّدٌ الْمَهْدىُّ ابْنُ الْحَسَنِ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرّىٌّ.

به طرف راست عرش بنگر، چون نظر كردم، ناگهان على و حسن و حسين و على بن حسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و محمد مهدى بن الحسن [عليهم السلام ] را هم چون ستاره درخشان ديدم.

آن گاه خطاب الهى رسيد:

يا مُحَمَّدُ! هؤُلاءِ حُجَجى عَلى عِبادى وَهُمْ أوْصِياءُكَ «1».

اى محمد! اينان حجج من بربندگان و جانشينان بعد از تو هستند.

نه تنها در مواقع حساس رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اسامى دوازده امام و وجوب متابعت از آنان اشاره فرموده، بلكه به نقل بسيارى از علماى بزرگ اهل سنت مانند ابواسحاق حموينى در كتاب «فرائد السمطين» و عيسى بن يوسف همدانى از ابى الحسن و از سليم بن قيس از على عليه السلام و محمد بن مؤمن شيرازى در رساله «اعتقادات» و خواجه كلان شيخ سليمان بلخى حنفى در باب سى و هشتم «ينابيع المودة»، پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله همه جا و همه وقت، جمله [وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ] «2» قرآن را به دوازده امام معصوم كه اول آنان على عليه السلام و آخرشان مهدى عليه السلام است تفسير فرموده و در اين زمينه جاى هيچ گونه شك و ريبى براى اهل انصاف و وجدان باقى نگذاشته است و اتفاقاً شيخ سليمان بلخى كه مورد قبول تمام علماى اهل سنت است، روايات باب سى و هشتم خود را با ذكر اسامى دوازده امام تفسير آيه اولوا الأمر قرار داده است «3».

 

ائمه عليهم السلام مصاديق بسيارى از آيات

روايات بسيار مفصلى در كتب شيعه و سنى، گاهى در حد تواتر و گاهى در حد استفاضه و گاهى در حد تواتر معنوى و گاهى به صورت خبر واحدى كه قرآن مؤيد آن است، وارد شده كه اين بزرگواران از مصاديق اتم و اكمل عناوين الهى و معنوى آيات قرآن مجيدند و نظر حضرت حق از ذكر آن عناوين ملكوتى و مثبت در درجه اول، آن بزرگواران هستند كه اگر آنان نباشند، به طور يقين براى بسيارى از آيات، مصداق نخواهد ماند و بى مصداق بودن قرآن از حريم قرآن به دور و ممتنع است.

عناوينى كه در آيات قرآن در شأن آنان يا درباره ولايت و محبت آمده به طور مختصر به قرار زير است:

1- ابرار

2- متقون

3- سابقون

4- مقربون

5- سبيل

6- صراط

7- صدق

8- صادقون

9- صديقين

10- شهدا

11- صالحون

12- حسنة

13- حسنى

14- نعمة اللّه

15- فضل اللّه

16- رحمة اللّه

17- نعيم

18- نجوم

19- علامات

20- حبل اللّه

21- عروة الوثقى

22- حكمت

23- صافون

24- مسبحون

25- مقام معلوم

26- حمله عرش

27- سفرة الكرام البررة

28- رضوان

29- درجات

30- الناس

31- بحر

32- لؤلؤ

33- مرجان

34- ماء معين

35- بئر معطله

36- قصد مشيد

37- سحاب

38- مطر

39- ظل

40- فواكه

41- نحل

42- سبع المثانى

43- أولوا النهى

44- عبادالرحمان

45- شجره طيبه

46- هدايت

47- هدا

48- هادون

49- خير امت

50- سلم

51- كلمات اللّه

52- عدل

53- معروف

54- احسان

55- قسط

56- ميزان

57- جنب اللّه

58- وجه اللّه

59- يد اللّه

60- حزب اللّه

61- حق

62- صبر

63- رباط

64- ايام

65- شهور

66- اعراف

67- صلاة

68- زكات

69- حج

70- صيام «4» تمام اين هفتاد كلمه مبارك در رواياتى كه از كثرت و زيادى در جامع احاديث اهل سنت و شيعه هم چون دريا موج مى زند، تأويل به اين بزرگواران شده و به آنان توضيح و تفسير و تشريح نموده اند، آرى حقيقت اسلام و واقعيت دين، قرآن و پيامبر و دوازده امام معصومند و ديندار كسى است كه در حد خودش، داراى معرفت به قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام باشد و بر اساس معرفتش به طور جدى و عاشقانه عمل كند.

البته چنين دينى كه مورد پسند و رضاى خداست و ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان است، ارزشش براى احدى معلوم نيست و بايد گفت تنها آگاه به ارزش اين چنين دين، خداى عالم است و بس و در جنب اين دين سزاوار بود كه حضرت صادق عليه السلام به مؤمنان و پيروانش سفارش اكيد كند كه هر جا هستيد و در هر حالى كه هستيد سلامت دين خود را كه ارزان نيست و ارزان به دست نيامده حفظ كنيد.

 

سلامت دين اميرالمؤمنين عليه السلام

مسئله حفظ سلامت دين و پابرجا ماندن اين سلامت آن قدر مهم است كه اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

به وقت خطبه خواندن رسول اسلام صلى الله عليه و آله در جهت معرفى عظمت ماه مبارك رمضان از جاى برخاستم و عرضه داشتم:

يا رَسُولَ اللّهِ! ما أفْضَلُ الْأعْمالِ فى هذا الشَّهْرِ؟ فَقالَ: يا أبا الْحَسَنْ! أفْضَلُ الأعْمالِ فى هذا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، ثُمَّ بَكى ، فَقُلْتُ: يا رَسُولَ اللّهِ ما يُبْكيكَ فَقالَ: يا عَلىُّ ابْكى لِما يُسْتَحَلُّ مِنْكَ فى هذَا الشَّهْرِ كَأَنّى بِكَ وَانْتَ تُصَلَّى لِرَبِّكَ وَقَدْ انْبَعَثَ اشْقَى الأَوَّلينَ وَأَشْقَى الآخرينَ شَقيقُ عاقِرِ ناقَةِ ثَمُودُ فَضَرَبَكَ ضَرْبَةً عَلى قَرَنِكَ فَخَضَبَ مِنها لِحْيَتِكَ... «5»؟

اى رسول خدا! بهترين عمل در اين ايام چيست؟ فرمود: اى اباالحسن! بهترين عمل در اين ماه ورع از محرمات الهى است، سپس پيامبر اسلام گريه كرد، گفتم: يارسول اللّه! علت گريه شما چيست؟

فرمود: براى اين است كه در اين ماه تو را در حال نماز در پيشگاه پروردگارت مى بينم، در حالى كه شقى ترين اولين و آخرين، رفيق پى كننده ناقه ثمود، پشت سرت ايستاده و شمشيرى بر فرقت مى زند كه محاسن تو به خون آن رنگين مى شود.

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: عرضه داشتم:

يا رَسُولَ اللّهِ! وَذلِكَ فى سَلامَةٍ مِنْ دينى؟ فَقالَ: فى سَلامَةٍ مِنْ دينِكَ «6».

اى رسول خدا! كشته شدنم در حال سالم بودن دينم انجام مى گيرد؟ فرمود:

آرى، در عين سلامت دينت از دنيا مى روى.

 

اساس و اصول دين

دين بر پايه هاى بسيار محكم و غير قابل تغييرى قرار گرفته كه آن پايه هاى تجلى حكمت و علم و عدل و احسان و محبت و لطف خداست.

تحقق آن اساس و اصول، ضامن سلامت انسان در همه شؤون حيات در دنيا و آخرت است.

انسان، چون توفيق آراسته شدن به مكتب الهى و دين خدا را پيدا كرد و در حقيقت به منطقه سلامتى همه جانبه وارد شد، بر او واجب شرعى و عقلى و طبيعى است كه اين سلامت را كه مافوق تمام نعمت هاى خداست، حفظ كند.

دين، براى سلامت قلب در جهت عقايد و براى سلامت نفس در جهت اخلاق و براى سلامت اعضا و جوارح در جهت عمل، عالى ترين احكام و محكم ترين قواعد را دارد و بعد از به دست آمدن آن حقايق، ارزش دارد كه انسان با تمام قوا، گرچه به قيمت از دست دادن جانش تمام شود به حفظ آن حقايق اقدام كند.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- شب هاى پيشاور: 994.

(2)- نساء (4): 59.

(3)- در اين زمينه به كتاب هاى پر قيمت عبقات، الغدير، احقاق الحق، المراجعات، مراجعه كنيد.

(4)- توضيح مفصل اين عناوين و رواياتش را در بحار الأنوار: 24/ ابواب 50 و 51 و 52 و 53 و... و كتب روايى اهل سنت ملاحظه كنيد.

(5)- بحار الأنوار: 42/ 190، باب 126، حديث 1.

(6)- الأمالى، صدوق: 93، المجلس العشرون، حديث 4؛ روضة الواعظين: 2/ 345؛ بحار الأنوار: 42/ 190، باب 126، حديث 1.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حيات مادى و معنوى در نظر حضرت زهرا عليها السلام‏
حرارت شور حسینی در جان شیعیان    
رخدادهای بد به خیر و صلاح انسانهاست؟
 اصل عظيم تقيه‏  
حرمت شكنى‏
اقداماتی برای ریشه کنی فقر
به بعضی کم و به برخی زیاد روزی می دهند!
قرآن و شب قدر
نقش و تاریخ زنان در بقیع
اهمّیت همسایه داری

بیشترین بازدید این مجموعه

حقیقت ایمان
آثار یاد خدا در زندگی
حقيقت دعا
مراتب و درجات توحید
تبديل خواسته حق به خواسته ديگر
چهار مرغ نفسانیت  
تنها گناه نابخشودنی
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
خدایا با فضلت با ما رفتار کن نه عدلت!
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^