اين لغت به معناى لغزاندن است كه شيطان آن را براى زايل كردن كمال يا كمالات انسان به كار ميگيرد و براى اين كه او را از حق منحرف نمايد، و ثبات و استوارى را از او بگيرد و زمينه فرود افتادن او را از مرتبه و منزلت و درجات عالى به هبوط و سقوط فراهم نمايد.
در آيه شريفه ازلال كه مايه از حسادت و دشمنى شيطان نسبت به انسان ميگيرد به شيطان نسبت داده شده، و او را عامل ازلال معرفى كرده است، زيرا ساحت مقدس حضرت حق از اينگونه امور پاك است و جناب او براى انسان جز علم و آگاهى، و تعقل و خردورزى و شرف و كمال و شرافت و كرامت، و عبادت و خدمت به خلق، و درستى و فضيلت، و ايمان و عدالت، و شجاعت و حريت و نهايتاً سعادت و سلامت و ابدى شدن در بهشت عنبر سرشت را نمى خواهد، چنان كه در آيات گذشته ملاحظه شد كه آدم را به علم اسماء آراسته نمود، و فرشتگان را در برابر عظمتش به سجود انداخت، و همسرى براى آرامشش در زندگى مادى و معنوى آفريد و هر دو را در بهشت معهود سكونت داد و از افتادن در خطر و زيان با خوردن ميوه ممنوعه بر حذر داشت.
حضرت او جز خير و خوبى و پيروزى و خوشبختى و رسيدن به اوج انسانيت و اتصال به خير دنيا و آخرت براى انسان نمى خواهد، و هر كس در حق او انديشه و فكرى جز اين داشته باشد بى ترديد به دام شيطان افتاده و دچار وسوسه و ازلال او گشته و از حق منحرف شده، و زمينه تيره بختى خود را فراهم آورده است.
منبع : پايگاه عرفان