توبه و بازگشت و روى برگرداندن از هواى نفس و شيطان و روى آوردن به خدا، و جبران گذشته حقيقتى است كه حضرت ربّ العزه براساس مهروزى و محبت به بندگان و ملاحظه مصلحت دنيا و آخرت آنان نسبت به آن فرمان واجب داده است، كه اجراى اين فرمان واجب از اعظم عبادات بلكه مايه و ريشه عبادات و تركش از اعظم گناهان و محرمات است.
وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ:
و شما اى گروه اهل ايمان همگى به سوى خدا بازگرديد تا پيروز و رستگار شويد.
هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ:
صالح به قومش گفت: او شما را از زمين به وجود آورد، و از شما خواست كه در آن آبادانى كنيد، بنابراين از گناهان و آلودگيها دست برداريد و از حضرتش آمرزش بخواهيد آنگاه به سوى او توبه كنيد و به جناب او باز گرديد زيرا پروردگارم به بندگانش نزديك و اجابتكننده دعاى آنان است.
جمله توبوا در آيات قرآن امر واجب به همگان است و اطاعت از امر واجب بر همگان ضرورى و لازم است، و اجرايش موجب ثواب و پاداش، و عصيان و سرپيچى از آن گناه و سبب كيفر و آتش است.
وجود مقدس او كه به توبه فرمان داده پذيرش آن را هم ضمانت فرموده و به توبه كنندگان در قرآن مجيد وعده داده كه آنان را مورد عفو قرار دهد و توبه بازگشتشان را بپذيرد و خود را قابل التوب و تواب معرفى كرده و كراراً در آيات كتابش به اين حقيقت توجه داده است.
غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ:
او آمرزنده گناه و قبولكننده توبه است.
إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً:
به يقين خدا همواره بسيار توبهپذير و مهربان است.
وجود مبارك او اهل توبه را محبوب خود دانسته و به اين حقيقت در قرآن مجيد اشاره ميكند:
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ:
يقيناً خدا دوستدار تائبان و محبّ پاكيزه شوندگان از آلودگى هاست.
هيچ زمانى نيست كه در صورت تحقق توبه واقعى از پذيرفتن توبه امتناع ورزد چنان كه در قرآن مجيد ميفرمايد:
وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ:
و اوست كسى كه همواره از بندگانش توبه را ميپذيرد و از بديها گذشت ميكند.
محدث خبير فيلسوف كبيرفيض كاشانى در كتاب شريف محجة البيضاء كه تصفيه احياء علوم الدين از مسائل غيرعقلى و غيرشرعى است ميفرمايد: توبه عبارت از حقيقتى است كه از سه واقعيت مترتب بر يكديگر منظم شده و پيوند و گره خورده: علم و آگاهى، حال درونى و كوشش و عمل، علم و آگاهى اول و حال درونى دوم و كوشش و عمل سوم است، مرحله اول سبب تحقق مرتبه دوم و مرتبه دوم سبب تحقق مرتبه سوم است، سببى كه اقتضاى جريان سنت حق را در ملك و ملكوت دارد اما علم و آگاهى عبارت است از معرفت و توجه به سنگينى زيان گناه و اين معصيت حجاب ميان انسان و هر محبوب مثبتى است، چون اين توجه و عرفان به او دست دهد و يقينى چيره بر قلب او گردد از اين توجه به خاطر اين كه گناه عامل از دست رفتن محبوب شده درد پشيمانى و الم حيا و شرمسارى از قلب سر ميزند، و قلب به اين معنا توجه ميكند كه اين تيره بختى و تيره روزى معلول از دست رفتن عمل صالح است، اين الم و درد قلبى به حالت ديگر كه عبارت از اراده و قصد به جانب فعل و عمل است ظهور ميكند كه گرهى به گذشته و حال و آينده دارد، گره و تعلّقش به حال به صورت ترك گناه كه فعلًا آلوده به آن است خودنمائى ميكند، و نسبت به آينده به صورت عزم جدى بر ترك گناه خود را نشان ميدهد و نسبت به گذشته در چهره تلافى و جبران گذشتهها از قضاى واجب و پر كردن خلأ كارهاى خير تحقق مييابد.
چون علم و حال و عمل از افق وجود انسان نسبت به نواقص و ناپاكيها و آلودگى هايش طلوع ميكند، توبه تحقق مييابد و گناه آمرزيده ميشود، و گذشتهها جبران ميگردد و آينده در گردونه سلامت قرار ميگيرد، و مغفرت و رحمت شامل انسان ميشود، و ظلمت به نور تغيير مييابد، و باطل ميرود و حق به جاى آن قرار ميگيرد و سعادت دنيا و آخرت انسان تضمين ميگردد.
و از آنجا كه گناه و معصيت يقيناً مهلك ترين سم، و مخرب دين، و بر باد دهنده دنيا و آخرت است وجوب توبه از آن فورى است و نسبت به انجام آن درنگ و وقت گذرانى و وعده دادن بخود براى توبه در آينده ابداً جايز نيست و بلكه تأخير آن به هر علّتى معصيتى ديگر و گناهى زشت است و چه بسا كه در تأخير آن آفاتى گريبانگير انسان شود و از همه آفات زيانبارتر تنگى وقت و از دست رفتن مهلت و رسيدن لحظه مرگ كه همه و همه موجب تحقق نيافتن اين حقيقت عظيمه و مايه الهيه و ملكوتيه است.
قرآن مجيد در اين زمينه هشدار كمرشكنى ميدهد كه واجب است هر معصيت كارى به اين هشدار با همه وجود توجه كند:
وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً:
و براى كسانى كه پيوسته كارهاى زشت مرتكب ميشوند تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد و در آن لحظه كه همه فرصتها از دست رفته گويد: اكنون توبه كردم، و نيز براى آنان كه در حال كفر از دنيا ميروند توبهاى نيست، اينانند كه عذابى دردناك براى آنان آماده كرده ايم.
منبع : پایگاه عرفان