خدايا كسى كه زيباييهايش زشتى بوده،پس چگونه زشتيهايش زشتى نباشد،و كسى كه حقيقت گوييهايش ادعاى خالى بوده،چگونه ادعاهايش ادعا نباشد؟خدايا دستور نافذت،و مشيت چيره ات،براى صاحب سخن سخنى،و براى صاحب حال حالى نگذشته،خدايا چه بسيار طاعتى كه بنا كردم،و چه بسيار حالتى كه استوار نمودم.عدالتت اعتمادم را بر آنها ويران كرد،ولى فضل تو عذر مرا از آنها پذيراست.خدايا همانا مى دانى هرچند طاعت از جانب من،به صورت كار جدّى ادامه نداشته،ولى به صورت محبّت و اراده ادامه داشته.خدايا چگونه تصميم بگيرم و حال آنكه تو چيره اى؛و چگونه تصميم نگيرم درحالى كه تودستوردهنده اى،
منبع : پایگاه عرفان