مختار فرزند ابو عبید بن مسعود ثقفی بود و در سال اول هجرت متولد شد. پدرش ابو عبید از اجله اصحاب رسول خدا بود که در سال سیزدهم هجرت والی عراق شد. اصبغ بن نباته از اصحاب وفادار علی (ع) می گوید: «روزی امیرالمومنین (ع) را دیدم که مختار را که طفل کوچکی بود روی زانوی خود نشانیده و با نوازش و محبت دست بر سر او می کشید و می فرمود یا کیس یا کیس: «ای هوشمند و زیرک». به همین مناسبت پیروان او را کیسانیه خواندند، ولی ساحت مختار از انتساب به این فرقه، دور است و او به امامت معصومین (علیهم السلام) اقرار داشت که در ادامه خواهد آمد. مادر مختار دومه بنت وهب از زنان با شخصیت تاریخ اسلام است و درباره او گفته اند: وی از زنان سخنور و با تدبیر و عاقله بود.
مختار، در۱۳ سالگی در جنگ بزرگی شرکت کرد. هنگامی که ارتش اسلام برای جنگ با ارتش کسری از مدینه به طرف عراق و ایران حرکت کرد، فرماندهی این لشکر از طرف خلیفه دوم به ابوعبید، پدر مختار واگذار شده بود. ابوعبید، مختار را نیز برای جهاد در این بسیج شرکت داد و بدین وسیله مختار ۱۳ ساله از جمله رزمندگان شد که برای اولین بار در جنگی عظیم شرکت می کرد.
ویژگی های فردی
مختار مردی شجاع بود که از چیزی نمی هراسید. او بسیار عاقل و در پاسخ دادن حاضر جواب بود، خصلتهای پسندیده داشت، بسیار با سخاوت بود و امور را با فراست و زیرکی به آسانی درک می کرد و دارای همتی بلند و همچنین تیزبین بود. درجنگها محکم و استوار بود و در دوستی با اهل بیت و دشمنی با دشمنانشان زبانزد خاص و عام بود. بعد از واقعه عاشورا و مسلط شدن ابن زیاد بر کوفه طرفداران اهل بیت پیامبر (ص) قلع و قمع شدند و ابن زیاد بر فراز منبر مسجد کوفه به امیر مومنان و اولاد حضرت اهانت کرد. بخاطر شهادت بعضی از متعرضین در روزهای قبل کسی جرات پاسخگویی ابن زیاد را نداشت. سکوت همه جا حکمفرما بود که ناگهان فریاد خشم آلود مختار از گوشه مسجد قلب ابن زیاد را لرزاند و مانند شیری که از قفس آزاد شده باشد بر سر فرزند «سمیه» فریاد برآورد: «وای بر تو، ابن زیاد! آیا به علی و حسین اهانت می کنی؟ دهانت بشکند! تو اصلا کیستی؟ تهمتهایی که زدی برای تو و امیرت یزید است، نه حسین و خاندان پیامبر».
مختار مردی مخلص بود. او در ایام حکومت خود به شکر قلع و قمع قاتلان امام حسین (ع) بیشتر روزها را روزه می گرفت و می گفت: این روزه ها برای شکر است. وی پس از اعدام حرمله، قاتل طفل شیرخوار امام حسین (ع) از اسب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجده طولانی نمود. شخصیت مختار از دیدگاه ائمه (علیهم السلام) با مراجعه به روایات ائمه (علیهم السلام) و در برخوردها و سؤال و جوابها که از معصومین در خصوص مختار شده است، این واقعیت نمایان است که مختار مورد توجه و علاقه اهل بیت بوده است که ما بعضی از این روایات را ذکر می کنیم:
۱- مقدس اردبیلی روایت زیر را از حضرت علی (ع) نقل می کند که حضرتش فرمود: «بزودی فرزندم حسین کشته خواهد شد؛ ولی دیری نخواهد گذشت که جوانی از قبیله ثقیف قیام خواهد کرد و از این ستمکاران انتقام خواهد گرفت ..».
۲- عمر بن علی بن الحسین (علیهما السلام) (فرزند گرامی امام سجاد(ع) می گوید: چون سر عبیدالله و عمر سعد را نزد امام سجاد (ع) آوردند آن حضرت به سجده افتاد و فرمود: خدا را حمد می کنم که از دشمنانم انتقام گرفت و مختار را دعا کرد و فرمود: خداوند مختار را جزای خیر دهد.
۳- عبدالله بن شریک گوید: من در روز عید اضحی پیش امام باقر (ع) رفتم در حالی که تکیه کرده بود رو به روی حضرت نشستم. در این هنگام مردی از اهل کوفه وارد شد و خواست دست امام باقر (ع) را ببوسد، حضرت اجازه نداد. سپس به آن شخص فرمود: کیستی؟عرض کرد: من ابومحمد حکم ابن مختار هستم و در مجلس از حضرت باقر دور نشسته بود، پس امام (ع) دستش را به سوی او دراز کرد و او را نزدیک خود نشانید. آن مرد (یعنی فرزند مختار) به امام باقر (ع) عرض کرد: مردم درباره پدرم سخن بسیار گویند؛ ولی به خدا سوگند آنچه شما درباره پدرم بفرمایید، همان حق است و مردم هر چه می خواهند بگویند. حضرت فرمود: چه می گویند؟ گفت: می گویند پدرم مختار کذاب بوده است؛ ولی شما هر چه فرمان دهید آن را پذیرا باشم.
امام باقر (ع) فرمود: سبحان الله! پدرم مرا خبر داد که صداق مادرم را مختار نزد او فرستاده است. آیا مختار نبود که خانه های ما را بنا کرد و کشندگان ما را کشت و خونخواهی ما را نمود؟
منبع : سبطین