فارسی
سه شنبه 18 دى 1403 - الثلاثاء 6 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حبیب در شب عاشورا

حبیب در شب عاشورا

در شب عاشورا، حبیب چون «بُریر» شادمان و خرسند بود. به گونه‌ای که «یزید بن حصین» به او خرده گرفت: ای برادر! این ساعت زمان شوخی نیست. «حبیب» در پاسخ گفت: کجا از این جا سزاوارتر برای سرور خواهد بود؟ در حالی که تنها فاصله ما با حورالعین، حمله این قوم بر ماست تا که شمشیرها را از نیام برکشند.(1)
قدری از شب عاشورا گذشت، «نافع» می‌گوید: امام وارد خیمه خواهرشان زینب(سلام الله علیها) شدند. من در برابر خیمه به انتظار امام بودم که شنیدم حضرت زینب(سلام الله علیها) به امام عرض کرد: آیا شما نیّات یارانتان را امتحان کرده‌اید؟ من نگران آنم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند. امام در پاسخ فرمودند: به خدا سوگند اینها را امتحان کرده‌ام؛ پس آنها را مردانی یافتم که سینه سپر کرده‌اند، به گونه‌ای که به مرگ زیرچشمی می‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند. (2)
نافع می‌گوید: چون این گفتار امام را شنیدم، گریه‌ام گرفت و نزد حبیب بن مظاهر رفتم و داستان گفت و گوی امام و خواهرش را بازگو کردم.(3) حبیب گفت: به خدا سوگند، اگر انتظار امر امام نبود در همین شب با این شمشیرم به آنها حمله‌ور می‌شدم. نافع می‌گوید: به حبیب گفتم: من نزد خواهرشان بوده‌ام؛ گمان می‌کنم باید زن‌ها را تسکین خاطری داد. آیا می‌توانی یارانت را جمع کنی تا نزد آنها رفته خاطرشان را آسوده کنیم؟
«حبیب» از جای برخاست و فرمود: ای یاران مردانگی! ای شیران! چون شیران وحشی از آشیانه‌های خود به در آیید. سپس به بنی‌هاشم گفت: به خیمه‌های خویش بازگردید(امیدوارم که) چشمانتان بیدار مباد. بعد از آن به اصحاب خود نظر کرد و آن چه خود دیده بود یا از نافع شنیده بود بازگو کرد و همگی گفتند: به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر انتظار فرمان حسین نبود، اکنون با شتاب بر آنان حمله می‌کردیم تا که نفس خویش را پاک و چشم را روشن سازیم. حبیب از خداوند بر آنان طلب خیر کرد و گفت همراه من بیایید تا که نزد زن‌های حرم رویم و خاطرشان را آسوده سازیم. او خود به راه افتاد و یاران، او را همراهی کردند. حبیب به نزدیک حرم اهل‌بیت رسیده و فریاد زد: ای حریم رسول خدا! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواه شما را بزند. این نیزه‌های پسران شماست، سوگند یاد کرده‌اند که تنها بر سینه جدا شده از دعوتتان فرو روند. در این هنگام زن‌های حرم از خیمه‌ها به گریه خارج شدند و گفتند: ای پاکان! از دختران رسول الله و ناموس امیر مومنان حمایت کنید.» در آن حال همه منقلب و گریان شده بودند، گویا زمین هم با آنها زار می‌گریست. (4)

پی نوشت:

1- مقتل الحسین مقرم، ص ۲۶۳ .
2- مقتل الحسین مقرم، ص ۲۶۵ .
3- مقتل الحسین مقرم، ص ۲۴۶ .
4- مقتل الحسین مقرم، ص۲۶۶

 



منبع : سبطین
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

یادگار غریب مدینه در کربلا
زیارت حضرت علی اكبر (ع)
فرزندان امام حسین(ع)
نظر امام‌ سجاد(ع) درباره مختار و قيام او چه بود؟
ديدن مادر در خواب در شام غريبان
الگوهای رفتاری و اخلاقی حضرت سیّدالشهدا(ع)  
جعفر بن محمّد بن عقيل عليه السلام‏
سعيد بن عبداللَّه حنفى
مالك بن اوس‏
امام سجاد( علیه السلام ) سرچشمه كمالات انسانى

بیشترین بازدید این مجموعه

مالك بن اوس‏
سعيد بن عبداللَّه حنفى
جُريْرِ بن يزيد رياحى
فرزندان امام حسین(ع)
تعداد فرزندان امام حسين(ع) و حضور آن‌ها در ...
زينب كبرى (سلام الله علیها) الگوى صابران
امام سجاد( علیه السلام ) سرچشمه كمالات انسانى
زينب در مجلس ابن زياد
ديدن مادر در خواب در شام غريبان
حضرت ام کلثوم علیهاالسلام هنگام حرکت از مدینه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^