كلمه نعمت از نظر ادبى به ياء متكلم اضافه شده و به اين حقيقت اشعار مى دهد كه نعمت فقط آفريده خداست و دهنده و عطا كننده آن به انسان هم فقط خداست و احدى در ساخت و پرداخت آن سهم و نصيب مستقلى ندارد.
ياد نعمت اگر يادى با دقت عقلى و يادى همراه با انصاف باشد، بى ترديد انسان را به ياد منعم و احسان و لطف و محبت او مى اندازد، و ياد منعم آدمى را به فضاى يا عظمت سپاسگزارى سوق مى دهد و در اين صورت است كه انسان چون در همه لحظات غرق انواع نعمت هاست با همه وجود ياد منعم است و از طريق قدرت اين ياد به سپاس گزارى كه در حقيقت هزينه كردن نعمت ها در عبادت رب و خدمت به خلق است اشتغال مى يابد نعمت در اين آيه شريفه شامل نعمت هاى مادى حق از قبيل من و سلوى و نعمت هاى معنوى حق از قبيل نبوت موسى، نزول تورات و آزادى از فراعنه و ستم هاى جانكاه آنان است.
نعمت هائى كه سبب وحدت و عزت و كرامت و فضيلت اين قوم شد، و ياد اين نعمت ها و آثارش براى اين است كه اين لجبازان و ستمكاران وضع فعلى خود را كه وضعى ذلت بار و ناامن، و فضاى بدبينى و كينه جهانيان به آنان است با روزگار ايمان و عزت و وحدت و كرامتشان مقايسه كنند و با اين مقايسه علل آن عزت و خوشبختى و اين نكبت و ذلت را در يابند.
منبع : پایگاه عرفان