فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قاريان باصلابت و شجاع‏

تعدادى از نمايندگان قبائل اطراف مدينه براى تضعيف و كم كردن نيروى اسلام و انتقام گرفتن از مسلمانان به حيله و خدعه وارد شهر شده به محضر پيامبر اسلام مشرف گشته و گفتند: اى پيامبر حق دلهاى ما مجذوب اسلام شده و محيط ما براى قبول اسلام مهياست، ضرورت دارد عده اى از اصحاب خود را همراه ما بفرستيد كه در ميان قبائل تبليغ دين كنند، قرآن به ما بياموزند و ما را با حلال و حرام خدا آشنا سازند.

پيامبر از نظر ظاهر مسئوليت داشت به دعوت اين گروه كه نمايندگان قبائل بزرگ بودند پاسخ دهد به اين خاطر دسته اى را به فرماندهى (مرئد) همراه نمايندگان قبائل به آن نقاط مورد نظر فرستاد.

اين گروه تبليغى همراه نمايندگان قبائل از مدينه بيرون رفتند و به تدريج از قلمرو قدرت و حكومت مسلمانان دور شدند تا به نقطه اى معروف به رجيع رسيدند در آنجا نمايندگان قبائل نيات پليد خود را آشكار نموده و به كمك قبيله هذيل تصميم گرفتند كه افراد اعزامى را دستگير و سپس نابود كنند!

گروه تبليغى در آن نقطه در حالى كه دسته هاى مسلح خائن آنان را محاصره كرده بودند، پناهگاهى جز قبضه هاى شمشير خود نداشتند، از اين جهت دست به قبضه هاى شمشير برده آماده دفاع شدند ولى دشمنان سوگند ياد كردند كه ما قصدى جز دستگيرى شما نداريم و منظور ما اين است كه شما را زنده به مقامات قريش تحويل دهيم و در برابر آن مبلغى پول از آنان بگيريم.

مبلغان به يكديگر نگريستند و بيشتر آنان تصميم گرفتند كه با دشمن به جنگ برخيزند و به آنان اعلام داشتند: ما از مشرك و بت پرست پيمان نمى پذيريم، سپس دست به اسلحه بردند و مردانه در راه دفاع از اسلام و تبليغ فرهنگ حق نبرد كردند و جان خود را در راه خداوند فدا كردند.

تنها سه نفر به نام هاى زيدبن دثنه، خبيب عدّى و طارق شمشيرها را غلاف و تسليم شدند، طارق در نيمه راه از تسليم شدنش پشيمان شد، دست از بند رها كرد و به سوى دشمن حمله برد، دشمنان عقب نشستند و با پرتاب سنگ او را از پا در آورده همانجا به خاك سپردند.

ولى دو اسير ديگر به مقامات رسمى كفار مكه سپرده شدند تا در برابر آنان دو اسيرى كه از قبيله اسير كنندگان بودند آزاد شوند.

صفوان بن اميه كه پدرش در جنگ بدر به قتل رسيده بود زيدبن دثنه را خريدارى كرد تا انتقام پدر را با كشتن يك مبلغ اسلامى بگيرد، قرار بر اين شد كه در يك اجتماع با عظمت زيد را به دار بياويزند، چوبه دار، در تنعيم محل مقدس كه براى عمره مفرده احرام مى بندند نصب شد، قريش و هم پيمانان آنان آمدند و در آن نقطه جمع شدند، محكوم كنار چوبه دار ايستاده و دقايقى بيشتر از عمرش باقى نمانده بود، ابوسفيان فرعون مكه كه دست پليدش پشت پرده همه حوادث كار مى كرد رو به زيد نمود و گفت: تو را به خدائى كه به او ايمان دارى سوگند مى دهم آيا مى خواهى محمد به جاى تو كشته شود و تو آزاد شده به خانه و كاشانه نزد اهل و عيالت برگردى؟

زيد با كمال شجاعت و صلابت گفت: من هرگز راضى نمى شوم خارى به پاى پيامبر فرو رود گرچه به بهاى آزادى من تمام شود.

پاسخ زيد حال ابوسفيان را منقلب ساخت و از كثرت عشق ياران پيامبر به آن انسان والا شگفت زده شد و گفت در همه عمرم ياران كسى را مانند محمد نيافتم كه تا اين اندازه فداكار و عاشق باشند.

چيزى نگذشت كه زيد بالاى دار رفت و مرغ روحش به سوى حريم قرب دوست به پرواز آمد و در راه دفاع از كيان اسلام به خاطر و مشت زدن به دهن دشمن و مبارزه با شرك و بت پرستى به شرف شهادت رسيد.

نفر دوم خبيب مدت ها در بازداشتگاه اسير بود، شوراى مكه تصميم گرفت كه او را نيز در تنعيم به دار بزند، مراسم به دار آويختن آماده شد، خبيب در كنار چوبه دار از قاتلان مهلت خواست كه دو ركعت نماز بخواند، دو ركعت را در كمال اختصار به جاى آورد، سپس رو به سران مكه كرد و گفت: اگر نبود كه گمان كنيد من از مرگ بيم و هراس دارم بيش از اين نماز مى خواندم و ركوع و سجده نمازم را طولانى مى كردم، آنگاه رو به جانب حق كرد و گفت: خدايا ما به مأموريتى كه از سوى پيامبر داشتيم عمل كرديم، فرمان به دار كشيدنش صادر شد چون بر سر دار قرار گرفت گفت: خدايا شاهدى كه يك دوست در اطراف من نيست كه سلامم را به پيامبر برساند، خدايا تو سلام مرا به او برسان، حالات اين انسان ملكوتى و فداكار ابوعقبه را كه از سران شرك بود خشمگين ساخت تا جائى كه از جاى برخاست و ضربتى به پيكر خبيب زد و او را شهيد كرد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

علت گرفتاری ما چیست؟
متوقف و متحرک
علی تنهاست بر مومن، امیر اول و آخر
رسیدن به مقام انسانیت
حرف مردم را زود باور نکن
علت‏هاى اعراض از حق‏
حضرت ام البنین سلام الله علیها
تهجّد و عبادت نيمه شب‏
بذل خالصانه جان در راه خدا
جهاد اکبر

بیشترین بازدید این مجموعه

جهاد اکبر
ایمان به غیب
معانى مختلف اسارت‏
روايات ابتلا و امتحان‏
بذل خالصانه جان در راه خدا
متوقف و متحرک
مقام معنوی حضرت زهرا(س)
بدهکار نباشید
قرآن مجید در بیان امیرالمؤمنین(ع)
علت گرفتاری ما چیست؟

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^