قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاي بنيادي و اساسي در جامعه اسلامي داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامي از مسير اصلي خود از سقيفه به بعد بود.
قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاي بنيادي و اساسي در جامعه اسلامي داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامي از مسير اصلي خود از سقيفه به بعد بود. كه پس از شهادت علي(ع)كلا به دست سلسله سفياني و حزب ضد اسلامي اموي افتاد. به گواهي اسناد تاريخي، سران اين حزب هيچ اعتقادي به اسلام و اصول آن نداشتند (1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)را،جلوه اي از پيروزي تيره بني هاشم بر تيره بني اميه، در جريان كشمكش قبيلگي در درون طايفه بزرگ قريش مي دانستند (2). و با يك حركت خزنده، به تدريج در پوشش اسلام به مناصب كليدي دست يافتندو سرانجام از سال چهلم هجري، حكومت اسلامي و سرنوشت ومقدرات امت اسلامي به دست اين حزب افتاد و پس از بيست سال حكومت معاويه، و به دنبال مرگ وي، پسرش يزيد به قدرت رسيد كه اوج انحراف بنيادي، و جلوه اي آشكار از ظهور «جاهليت نو» در پوشش ظاهري اسلام بود (3).امام حسين(ع)نمي توانست در برابر چنين فاجعه اي سكوت كند و احساس وظيفه مي كرد كه در برابر اين وضع،اعتراض و مخالفت كند. سخنان، نامه ها و ساير اسنادي كه از امام حسين(ع) به دست ما رسيده، به روشني گوياي اين مطلب است. اين اسناد بيانگر آن است كه از نظر امام، پيشوا و رهبر مسلمانان شرائط و ويژگي هايي دارد كه امويان فاقد آنها بودند و اساس انحراف ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق، تكيه برمسند خلافت اسلامي و جايگاه والاي پيامبر زده بودند و حاكميت وزمامداري آنها، آثار و نتائج بسيار تلخ و ويرانگري به دنبال آورده بود.
چند نمونه از تاكيدهاي امام در اين باره يادآوري مي شود:
ويژگي هاي پيشواي مسلمانان
1 - در نخستين روزهايي كه امام حسين(ع)در مدينه، براي بيعت جهت يزيد، در فشار بود، در پاسخ وليد كه پيشنهاد بيعت با يزيدرا مطرح كرد، فرمود: اينك كه مسلمانان به فرمانروايي ماننديزيد گرفتار شده اند، بايد فاتحه اسلام را خواند (4).
2 - امام ضمن پاسخ نامه هاي كوفيان، نوشت:
... امام و پيشواي مسلمانان كسي است كه به كتاب خدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پيش گيرد و از حق پيروي كرده باتمام وجود خويش مطيع فرمان خدا باشد (5).
3 - امام حسين(ع)هنگام عزيمت به سوي عراق در منزلي بنام «بيضه » خطاب به «حر» خطبه اي ايراد كرد و طي آن انگيزه قيام خود را چنين شرح داد:
«مردم! پيامبر خدا(ص)فرمود: هر مسلماني با حكومت ستمگري مواجه گردد كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان الهي را درهم مي شكند، با سنت و قانون پيامبر از در مخالفت درآمده در ميان بندگان خدا راه گناه و معصيت و تجاوزگري و دشمني در پيش مي گيرد، ولي او در مقابل چنين حكومتي، با عمل و يا با گفتاراظهار مخالفت نكند، برخداوند است كه آن فرد(ساكت)را به كيفرهمان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد.
مردم! آگاه باشيد اينان(بني اميه)اطاعت خدا را ترك و پيروي ازشيطان را بر خود فرض نموده اند، فساد را ترويج و حدود الهي راتعطيل نموده في را(كه مخصوص به خاندان پيامبر است)به خوداختصاص داده اند و من به هدايت و رهبري جامعه مسلمانان و قيام بر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير داده اند، ازديگران شايسته ترم ...» (6).
حاكميت بني اميه كه امام در اين سخنان به گوشه هايي از آثارسوء آن اشاره نموده، در شوون مختلف جامعه اسلامي اثر گذاشته وفساد و آلودگي و گمراهي را گسترده و عمومي ساخته بود. امام حسين(ع)در موارد متعددي انگشت روي اين عواقب سوء گذاشته و به مردم هشدار داده است كه به چند نمونه آن اشاره مي شود:
محو سنتها و رواج بدعتها
آن حضرت پس از ورود به مكه، نامه اي به سران قبائل بصره فرستاد و طي آن چنين نوشت:
«...اينك پيك خود را با اين نامه به سوي شما مي فرستم، شمارا به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مي كنم، زيرا در شرائطي قرارگرفته ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعتها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت خواهم كرد...» (7).
ديگر به حق عمل نمي شود
حسين بن علي(ع)در راه عراق در منزلي به نام «ذي حسم » درميان ياران خود به پا خاست و خطبه اي بدين شرح ايراد نمود:
پيشامدها همين است كه مي بينيد، جدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتيها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت بر بسته است واز فضيلتها جز اندكي مانند قطرات ته مانده ظرف آب باقي نمانده است. مردم در زندگي پست و ذلتباري به سر مي برند و صحنه زندگي،همچون چراگاهي سنگلاخ، و كم علف، به جايگاه سخت و دشواري تبديل شده است.
آيا نمي بينيد كه ديگر به حق عمل نمي شود، و از باطل خودداري نمي شود؟! در چنين وضعي جا دارد كه شخص با ايمان(از جان خودگذشته)مشتاق ديدار پروردگار باشد. در چنين محيط ذلتبار وآلوده اي، مرگ را جز سعادت; و زندگي با ستمگران را جز رنج وآزردگي و ملال نمي دانم...» (8).
مسخ هويت ديني مردم
حاكميت زمامداران اموي و اجراي سياست هاي ضد اسلامي توسط آنان،هويت ديني مردم را مسخ كرده ارزشهاي معنوي را در جامعه از بين برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل «ذي حسم » فرمود:
«...مردم بندگان دنيايند، دين به صورت ظاهري و در حد حرف وسخن در زبانشان مطرح مي شود، تا زماني كه معاش و زندگي ماديشان رونق دارد، در اطراف دين گرد مي آيند، اما زماني كه با بلا وگرفتاري آزمايش شوند، دينداران در اقليت هستند.
پيام جاويد قيام امام حسين(ع)
پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست، بلكه اين پيام پيامي جاويد و ابدي است و فراتر از محدوده زمان ومكان است، هرجا و در هر جامعه اي كه به حق عمل نشود، و از باطل خودداري نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابود شود، هرجا كه احكام خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران با زور و ستمگري با مردم رفتار كنند، در هر جامعه اي كه ويژگي هاي جاهليت راداشته باشد آن جامعه، جامعه اي يزيدي بوده، و مبارزه و مخالفت با مفاسد و آلودگي ها و آمران و عاملان آنها، كاري حسيني خواهدبود.
پاورقيها:
1 - سيدعليخان مدني، الدرجات الرفيعه، ص 243، ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 8، ص 257 - مسعودي، مروج الذهب، ج 3، ص 454 ضمن شرح حال مامون عباسي.
2 - ابن ابي الحديد، همان كتاب، ج 9، ص 53(خطبه 139)و نيز ج 2،ص 44 - 45 - ابن عبدالبر، الاستيعاب في معرفه الاصحاب(در حاشيه الاصابه)ج 4، ص 87.
×- اين حركت از اواخر خلافت خليفه دوم آغاز گرديد كه معاويه ازطرف وي به حكمراني شام منصوب شد و مدت پنج سال در اين سمت باقي بود و در تمام مدت خلافت عثمان نيز(12 سال)در اين منصب ابقاگرديد و از همان سالها روياي خلافت آينده خود را مي ديد وپايه هاي آن را مي ريخت و در اواخر خلافت عثمان، در واقع وي درمدينه خليفه تشريفاتي بود و تصميم گيرنده اصلي، حاكم مقتدر شام بود.
3 - نگاه كنيد به: امام حسين(ع)و جاهليت نو، جواد سليماني،قم، انتشارات يمين.
4 - سيد بن طاووس، اللهوف في قتلي الطفوف، ص 11.
5 - طبري، تاريخ الامم والملوك، ج 6، ص 196 - شيخ مفيد،الارشاد، ص 204.
6 - طبري، همان كتاب، ص 229 - ابن اثير، الكامل في التاريخ،ج 4، ص 48.
7 - طبري، همان كتاب، ص 200.
8 - حسن بن علي بن شعبه، تحف العقول، ص 245 - طبري، همان كتاب، ص 239.
منبع : تبیان زنجان