فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آيينه عفاف در مجلس ابن زياد

آيينه عفاف در مجلس ابن زياد

اسيران آل پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) را به مجلس ‍ پسر زياد وارد كردند. در ميان اسيران ، زينب كبرى يا آيينه عفت و پاكدامنى و فصاحت على (ع ) كه سخت اندوهناك بود و كهنه ترين جامه ها را پوشيده بود، به طور ناشناس در يك طرف مجلس قرار گرفت و كنيزان اطرافش را احاطه كردند.
ابن زياد پرسيد: اين زدن كه از برابر ما گذشت بو در يك طرف مجلس قرار گرفت و زنان اطراف او را گرفتند كيست ؟
زينب (س ) پاسخ او را نداد.
پسر زياد بار ديگر همان سؤ ال را مكرر كرد. يكى از كنيزان او را معرفى كرده و گفت : اين زن ، يادگار زهرا دختر رسول خداست .
ابن زاد كه او را شناخته ، مخاطب ساخته و گفت : ستايش خدا را كه شما را رسوا كرد و از دم تيغ گذرانيد و دروغ شما را آشكار نمود.
زينب (س )، در اين جا طاقت نياورده و فرمود: ستايش خدا را كه ما را به بركت پيمبر بزرگوارش گرامى داشته و از پليدى پاك و پاكيزه نموده و همانا آدم بدكار رسوا مى شد و دروغ مى گويد و او هم غير از ماست .
پسر زياد پرسيد: چگونه يافتى كارى كه خدا با خاندان تو به انجام آورد؟
زينب (س ) فرمود: خداى متعال كشتن در راه خودش را براى آنان مقدر فرموده بود و آنها به طورى كه او اراده كرده بود كشته شدند و به آرامگاههاى هميشگى خود رهسپار شدند و به زودى خدا ميان تو و ايشان گرد خواهد آورد و در پيشگاه داد او حجت خواهند كرد و با شما دشمنى خواهند نمود.
از اين سخنان كه بر خلاف انتظار پسر زياد بود و نمى خواست در چنان محفلى با اين گونه سخنان رو به رو شود، آتش خشمش شعله ور شد و خواست او را سياست كند.
عمروبن حرث به شفاعت برخاسته ، اظهار داشت : اى پسر زياد، گوينده اين سخنان زن است و زن را نمى توان در برابر گفته هايش ‍ مؤ اخذه كرد و از او خرده گيرى نمود.

نمى شايد زنان را سخت گفتن

 

به بد گفتن جزاى بد شنفتن

پسر زياد كه پاسخ صحيحى نداشت ، دهان نحس خود را گشوده و گفت : خداى متعال دل مرا از كشتن سركشان و عاصيان خاندان تو شفا داد.
زينب (س ) از شنيدن اين گفته سخت ناراحت شد، چنان كه سراپاى او را آتش زد و شروع كرد به گريستن و فرمود:
اى بى حيا! به جان خودم سوگند، بزرگ مرا شهيد كردى و پرده عزت و آرزوى مرا دريدى و شاخه بارور مرا جدا نمودى و اصل مرا از بن برانداختى و هر گاه از چنين امر خيرى كه اساس آسمان و زمين را به لرزه در آورد شفا پيدا كردى ، چنان است كه مى گويى شفا يافته .
پسر زياد كه اين بار هم با سخنان درشت و در عين حال اندوه آور رو به رو شد، گفت : اين زن سخن پرداز است و پدر او هم سراينده سخن پردازى بود.
زينب (س ) فرمود: زن را با سخن پردازى چه مناسبت ! من علاوه بر اين ماءموريت ، كار ديگرى دارم كه بايد به انجام آن بپردازم :

زنان با با سخن سنجى چه كار است

 

مرا اين سان سخن گفتن شعار است

 

 

 ليكن بى حيايى و خونريزى تو كار مرا به جايى رسانيد كه بايد آتش درونى خود را بدين وسيله خاموش بسازم.


نویسنده: عباس عزيزى


منبع : 200 داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام سجاد ( عليه السلام ) و عبادت
مسیری که بر اهل بیت خیلی سخت گذشت
افشاگری های امام سجاد(علیه السلام)
شبيب بن عبداللَّه نهشلى‏
حُجَيْر بن جندب
سليمان بن عوف حَضْرَمى
امام سجاد(علیه السلام) میراث دار قافله عشق و حماسه
واقعه حرّه و اهل بيت ( عليه‌السّلام )
مقام حضرت عباس (ع)
تعداد فرزندان امام حسين(ع) و حضور آن‌ها در ...

بیشترین بازدید این مجموعه

محمد بن مسلم بن عقيل‏
حُجَيْر بن جندب
بشر بن عبداللَّه حضرمى‏
مقام حضرت عباس (ع)
حضرت اباالفضل (ع)؛ پدر فضيلت ها و نيكي ها
زیارت حضرت علی اكبر (ع)
واقعه حرّه و اهل بيت ( عليه‌السّلام )
امام سجاد ( عليه السلام ) و عبادت
صبر و بردباری اباالفضل علیه السلام
دعاي حضرت امام سجاد (ع) براي پدر و مادر خويش(1)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^