فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مثل یک دجله تشنگی، جاری ام در دل سراب از جلیل واقع طلب

مثل یک دجله تشنگی، جاری ام در دل سراب

مشک بی شبنمت کجاست، ای عطش نوش آفتاب

می رود چشمه چشمه درد، می خزد سینه سینه داغ

بازهم خیمه خیمه سوز، بازهم ضجه ضجه آب

مثل آیینه ها شکست، نغمه سهمگین بغض

زیر آوارهای های، در کمرگاه اضطراب

یک غزل شعر فصل سبز، قسمت دفترم نبود

سفره عاشقت تهی ست، از دو انگشت شعر ناب

ما و پرواز و آفتاب، خواب خوش دیده ای، به خیر!

لحن من لحن ساده ای ست، ای سوالات بی جواب!

سوز باران شنیدنی ست، در دو دستم نگاه کن

چشمه ای از زلال زخم، رودی از آتش مذاب


منبع : جلیل واقع طلب
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
عباس حداد کاشانی ساقی حرم
درس وفا
داغ از حسین عبدی
ای علی اصغر چشم خود وا کن از سید حبیب حبیب پور
چشمه خشکیده‏ی شعر مرا پر آب کن ازپروانه بهزادی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^