اين طايفه كه به شدت مورد لطف وعنايت حضرت حق هشتند، از اعتقاد صحيح و متين، و از نيتى پاك و صادقانه و از عمل صالح و اخلاق حسنه و نيكى به ديگران برخوردارند، و در حقيقت رنگى از اخلاق حضرت حق را با خود دارند، و در همه زمينه هاى زندگى از تعادل و ميانه روى كمترين انحرافى ندارند.
علت رسيدن آنان به اين مقام والا و محقق شدن به عنوان محسن اين است كه با بهره گيرى از معرفت و آگاهى و رشد عقلى همه وجود خود را عاشقانه و صادقانه تسليم حضرت حق كردند.
به غير او دل ندادند، به غير او دل نبستند، جز در راه او كه صراط مستقيم است قدم ننهادند، و جز از خواسته هاى او پيروى ننمودند، و كسى را در تمام زمينه هاى زندگى و حياتشان بر او ترجيح ندادند، و در همه موارد نسبت به حضرت او ثابت قدم ماندند، و تحت تأثير غير او قرار نگرفتند، و هر چه انجام دادند محض جلب رضا و خوشنودى او انجام دادند و توحيد ناب را محور زندگى قرار داده و هر بت جاندار و بيجانى را از خود راندند و دفع كردند.
قرآن در اين زمينه مى فرمايد:
وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ:
و هر كس همه وجود خود را به سوى خدا كند و تسليم حق شود فقط او محسن است، با اين تسليم به محكم ترين دستگيره چنگ زده است و سرانجام همه كارها فقط به سوى خداست.
بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ:
آرى كسانى كه همه وجود خود را تسليم خدا كنند فقط آنان محسن هستند براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند.
قرآن مجيد كراراً محسنان را مورد عشق و محبت خدا قلمداد كرده مى فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ: *
بى ترديد خدا محسنين را دوست دارد.
قرآن مجيد به اين نكته بسيار مهم توجه مى دهد كه خدا با اهل تقوا كه متصف به صفت محسن هستند معيت دارد:
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ:
بى ترديد خدا همراه كسانى است كه پرهيزكارى پيشه كرده و همان كسانى كه به حقيقت محسن هستند.
خداوند در قرآن مجيد وعده قطعى داده كه به قدرت و قوت و عظمت و آبرو و پاداش محسنان بيفزايد:
وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ:
و يقيناً به محسنين مى افزائيم.
قرآن مجيد محسنان را متصف به انفاق در گشايش و تنگ دستى و آراسته به فرو خوردن خشم در پيش آمده هاى خشم برانگيز و اهل گذشت از همه مردم مى داند.
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ:
آنان كه در گشانش و تنگدستى انفاق مى كنند، و خشم خود را فرو ميبرند و از مردم گذشت مى نمايند محسن هستند و خدا محسنان را دوست دارد.
قرآن مجيد پاداش محسنان را بهشت ها مى داند و ابدى بودنشان را در آن مقام هاى بلند مرتبه اعلان مى كند.
فَأَثابَهُمُ اللَّهُ بِما قالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ:
پس خدا به پاس سخنان صادقانه آنان (كه نشان از عقايد پاكشان و اعمال صالحشان و تعهدهاى استوارشان دارد)
بهشت هائى به آنان پاداش داد كه از زير درختانش نهرها جارى است در آن جاودانه اند و اين است پاداشت نيكوكاران.
خداوند رحمت و مهر خود را به محسنان نزديك مى داند:
إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ.
بى ترديد رحمت خدا به محسنين نزديك است.
خداوند مهربان كراراً در قرآن مجيد پاداش محسنان را ضامن شده و اعلان داشته كه پاداش محسنان را ضايع نخواهم كرد:
فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ:
بى ترديد خدا پاداش محسنان را ضايع نخواهد كرد.
حضرت حق در قرآن مجيد محسنان را به بهشت و رضوان و عاقبت به خيرى و فرجام نيك بشارت داده است:
وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ:
اى رسول من محسنين را بشارت و مژده ده.
محسنان كه در همه زمينه هاى زندگى و حيات نسبت به خود و ديگران اهلى نيكى و خير هستند به تعريف و توصيف حق در شب معراج خطاب به رسول حق در آمده و درباره ى آنان گفته شده:
«يا احمد ان اهل الخير و اهل الآخرة رقيقة وجوههم، كثير حياؤهم، قليل حمقهم، كثير نفعهم، قليل مكرهم، الناس منهم فى راحة و انفسهم منهم فى تعب، كلامهم موزون، محاسبين لانفسهم، متعبين لها، تنام اعينهم و لا تنام قلوبهم، اعينهم باكية، و قلوبهم ذاكرة، اذا كتب الناس من الغافلين كتبوا من الذاكرين، فى اول النعمة يحمدون و فى آخرها يشكرون، دعاءهم عند الله مرفوع و كلامهم مسموع ...»
اى احمد بدرستى كه اهل خير و اهل آخرت چهره اى مهربان و نرم دارند، از حياء بسيار برخوردارند، فساد عقل و رأيشان فوق العاده اندك و مكرمشان بسيار كم و ناچيز است.
مردم از ناحيه آنان در راحت و خود آنان از ناحيه خودشان به خاطر عبادت رب و خدمت به خلق در زحمت و مشقت هستند، كلامشان با ارزش است، حسابگر وجود خويش اند، خود را براى هر كار مثبت و خيرى به زحمت مى اندازند، چشمانشان مى خوابد ولى دلهايشان نمى خوابد، ديدگانشان گريان است، دلهايشان غرق ذكر خدا و قيامت است، هنگامى كه مردم در پرونده غافلان نوشته مى شوند، آنان در پرونده ذاكران ثبت مى گردند، در ابتداى نعمت خدا را ستايش مى كنند و در پايان آن به شكر مى نشينند، دعايشان نزد خدا مرفوع و سخنشان مورد پذيرش است،.
منبع : پایگاه عرفان