شايد با توجه به آياتى كه سرگذشت پر از حادثه و پر از عصيان و طغيان اكثر بنى اسرائيل را بيان مى كند و نيز دقت در ترتيب حوادث زندگى اين قوم بتوان گفت: زمانى كه جمعيت كثير و پر نفرات يهود كه بنا به گفته مفسران و تاريخ نويسان در آن زمان حدود هفتاد هزار نفر بوده پس از ورود به قريه اى كه در آيات گذشته به آن اشاره شد به خاطر كثرت قوم و نياز فراوان آنان، با كم آبى مواجه شدند و نسبت به خود و حيوانات و احشام و مركب هاى سوارى شان از نظر آب اين ماده حياتى و برترين نعمت دنيا و آخرت دچار مضيقه و سختى شدند، و از آنجا كه مى دانستند به خاطر كثرت گناهان و تجاوزات و ستم كارى هايشان آبروئى در پيشگاه خدا ندارند و دعايشان مستجاب نمى گردد و رجزى كه بر آنان نازل شده نتيجه شوم طغيان و عصيانشان مى باشد دست تمنا به سوى عبدصالح خدا و بنده خالص حضرت رب پيامبر عظيم الشأن حضرت موسى دراز كردند و ملتمسانه از او خواستند كه از خدا بخواهد مشكل كم آبى آنان را حل كند و آنان را از مضيقه و سختى برهاند، البته آنان فراوانى آب را با توجه به رفتار و منششان به هدف رنگين تر كردن سفره زندگى و پر كردن شكم، و رفاه و عيش و نوش مى خواستند، لذا در آيه شريفه درخواست آب به موسى نسبت داده شده كه درخواستش جنبه عبادت و معنويت داشت و دعايش از باب دلسوزى و ترحم به تشنگان و مهرورزى به حيواناتشان بود و نيز به خاطر اين كه شايد با دعايش و مستجاب شدنش از بيمارى حس گرائى بنى اسرائيل بكاهد و آنان را از طريق سيراب كردنشان به وسيله معجزه از شك و ترديد نسبت به قدرت حق و نبوت خود نجات دهد و برايمان و اعتقادشان به حقايق بيفزايد.
لذا با خلوصى كامل و قلبى پاك، خضوع و خشوعى عارفانه و با صدق نيت و به عنوان عبادت كه همه و همه بخشى از شرايط دعاست دست نياز به درگاه بى نياز برداشت و از حضرت ارحم الراحمين كه مى دانست دعاى دعا كننده واجد شرايط را برنمى گرداند درخواست آب كرد.
از جانب حضرت حق به موسى فرمان داده شد كه با عصايش همان عصائى كه به اذن خدا تبديل به مار عظيم مى شد و بر صدق نبوت او دلالت داشت به تخته سنگى معين كه به اراده خدا مى توانست از دل آن دوازده چشمه جارى شود و دوازده قبيله و احشامشان را از تشنگى نجات دهد بزند.
موسى با دست موسوى اش كه نور و قدرت از قلب پر از ايمانش مى گرفت و كاربرد آن عصا به خاطر اتصال به آن دست مخصوص بود عصا را بلند كرد و بر تخته سنگ زد و بدون معطلى «فَانْفَجَرَتْ » دوازده چشمه همسان و هم اندازه آب جوشيد تا دوازده قبيله هر يك به طور مساوى از چشمه مربوط به خود كه به آن آگاهى داشت استفاده كند.
زده شدن عصا بر تخته سنگ و جوشيدن دوازده رشته آب كه از معجزات ويژه موسى به حساب مى آيد نعمتى بود كه حضرت حق به بنى اسرائيل ارزانى داشت تا با دقت در آن و تعقل و انديشه نسبت به آن از غفلت و بيتوجهى به حقايق بدرآيند و در مرحله اول قدرت بى نهايت حضرت حق را درك كنند، و در مرحله دوم نبوت موسى را تصديق نمايند و اگر نسبت به قدرت حق و نبوت موسى ترديد و شكى دارند از بركت اين معجزه ترديد و شكشان زدوده شود، و قلبى پر از ايمان و اعتقاد و يقين پيدا كنند، و از پرتو آن ايمان و يقين به عمل صالح و اخلاق حسنه و رفتارى مناسب انسانيت دسترسى پيدا كنند، تا سعادت دنيا و آخرتشان تأمين گردد و به رضا و لقاى حق و بهشت جاويد برسند، آيا بنى اسرائيل با ديدن اين معجزه كه تحولى عجيب در زندگى مادى آنان ايجاد كرد و با ديدن معجزات پيش از اين معجزه به حضرت حق و اوصاف جمال و جلالش و به نبوت موسى بن عمران و به تورات ايمان آوردند؟ پاسخ اين پرسش را بايد در آيات بعد مورد دقت قرار دهيد.
منبع : پایگاه عرفان