
مقام عابدان حقيقى
گويا اوصاف چهارگانهاى كه در آيه شريفه آمده، اشاره به مقامات و مراتبى است كه ابراهيم پيموده، همين كه براى سالك اين مسير، در حريم اين عبادات خالص حق تجلى نمود، اراده و انديشه او را كه پيوسته به منافع و شهوات فردى است به حق مىپيوندد، و مانند اجزاى ريز و درشت جهان به گرد مركز حق و سود عموم مىگرداند.
اين حقيقت در عالم صورت، به صورت طواف پيرامون خانهى منسوب به دست ابراهيم، و منسوب و مضاف به خدا در مىآيد، چون طواف كننده به دور خانه خدا بر اثر توجه به حقيقت مسئله و كشش روح خانه، از جواذب نفسانى و شخصى يك سره آزاد شد و با حركات دايرهاى، حق را در هر جانب و هر جهت مشاهده كرد ملازم و معتكف به آن مىشود.
العاكفين
يا بنا بر آنچه در سوره حج آمد، الْقائِمِينَ گويا اشاره به قيام به حق و وظيفه پس از طواف است، آنگاه عاكف يا قائم از نيم يا بيشتر وجود خود و جهان چشم مىپوشد و فانى در پرتو عظمت و قدرت مىگردد و در برابر آن خم شده و براى قرب به آن به صورت ركوع در مىآيد وَ الرُّكَّعِ پس از آن كه در انوار عظمت فرو رفت و يكسره فانى شد، به صورت سجده چشم از همه چيز برداشته و سر به خاك مىنهد و هستى خود را در برابر ارادهى ازلى از دست مىدهد السُّجُودِ راستى عبادت و بندگى چه لذتبخش است براى كسى كه شيرينى شربت توحيد را چشيده باشد، و از تلخى زهر شرك و ريا مصون بوده، و از خلوص و اخلاص بهرهمند گشته، و كعبه را سنگ نشانى به هنگام عبادتش به سوى معبود بداند، و درون و برونش آراسته به انواع طهارت باشد، و لحظه به لحظه عمرش و همه حركاتش و سكناتش جز عبادت خالصانه، و بندگى مشتاقانه نباشد.
خوشا آنان كه الله يارشان بى كه حمد و قل هو الله كارشان بى
خوشا آنان كه دائم با تو باشند بهشت جاودان بازارشان بى