
امتحانات الهى
- تاریخ انتشار: 9 دى 1391
- تعداد بازدید: 809
منابع مقاله:
کتاب : عرفان اسلامى جلد ششم
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
امام صادق عليه السلام در اين قسمت روايت به دو موضوع قابل توجه اشاره مىكنند و آن اين كه تمام مردم در اين حيات دنيا بين دو مرحله از جانب خداوند به عنوان ابتلا و آزمايش قرار دارند:
1- در نعمتاند، تا از پى آن شكر حق را آشكار كنند.
2- در شدت و رنجند، تا قدرت مقاومت و صبرشان ظاهر گردد.
انسان در ظرف خلقت و حياتش، از نيروها و استعدادها و قواى مرموزى برخوردار است كه وجود اين نيروها اولًا معلول محبت خدا به انسان و ثانياً براى رشد و تكامل انسان است.
اين نيروها در وجود انسان همانند دانهها و حبههاى نباتى است كه در ظرفى قرار داده و در جايى گذاشتهاند، اگر باغبان به سراغ اين حبهها و دانهها برود و آنها را در زمين مستعد بكارد، آن حبهها و دانهها با تمام قدرت شروع به فعاليت كرده و با عوامل مخالف به مبارزه برخاسته و در اين راه از هيچ كوشش و مقاومت و مجاهدتى كوتاهى نمىكنند تا به ثمر بنشينند و تمام منافع خود را آشكار كرده
و رشد و كمال خود را نشان دهند.
اما اگر اين دانهها در سرزمين مستعد قرار نگيرد و اين حبهها كاشته نشود، پس از مدتى مىپوسد و جز آن كه آنها را به عنوان دانهها و حبههاى فاسد كنار بريزند چارهاى نيست.
نيروها و استعدادهاى عالى انسانى حتماً و بدون شك در برخوردهاى انسان به حوادث و آلام و مصائب و شدتها و مجاهدتها و كوششها و زحمتها و نعمتها و نقمتها، شكوفا مىگردد و پس از اين شكوفايى به نتايج بسيار مثبت دنيايى و آخرتى مىرسد.
و چون راهى براى شكوفايى قواى روحى و عقلى و دفاعى و نفسى بشر جز با حوادث و رنجها و به فرموده قرآن ابتلا نيست، خداوند مهربان در قرآن مجيد ابتلا و امتحان را جهت انسان ضرورى و حياتى اعلام فرموده و احدى را از اين فضاى پرقيمت و پرسود استثنا ننموده است.
[أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ] «1».
آيا مردم گمان كردهاند، همين كه بگويند: ايمان آورديم، رها مىشوند و آنان [به وسيله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟* در حالى كه يقيناً كسانى را كه پيش از آنان بودند، آزمايش كردهايم [پس اينان هم بىترديد آزمايش مىشوند] و بىترديد خدا كسانى را كه [در ادعاى ايمان] راست گفتهاند مىشناسد و قطعاً دروغگويان را نيز مىشناسد.
ثمره امتحانات الهى
به اين نكته بايد توجه كنيد كه امتحان حضرت حق مانند امتحان مدارس در دنيا نيست كه براى معلم شاگردان درسخوان از تنبل معلوم شوند، خداى جهان بىامتحان به وضع ظاهر و باطن تمام هستى آگاه است، اين امتحان فقط براى خود انسان و جهت رشد و كمال و شكوفايى استعدادهاى اوست، چيزى كه هست انسان بايد با آشنايى و توجه به قواعد الهى و حلال و حرام خداوندى و روح خدايى و اخلاق حسنه با ابتلائات و آزمايشها برخورد كند، تا محور آزمايش را بر اثر اين معرفت و حوصله صد در صد به نفع خود برگرداند، در صورت جهل به معارف انسان در برخورد به حوادث چه نعمت چه شدت نه اين كه نمىتواند از حادثه استفاده كند، بلكه در برابر حادثه از پاى درآمده و به شكست مفتضحانه دچار خواهد شد، اگر حادثه نعمت است از پى نعمت مست شده و لا ابالى و بىدين و طاغى خواهد شد، اگر شدت است براى رفع آن ممكن است دچار دينفروشى، شرف فروشى و افتادن در دامن دشمن گردد.
در هر صورت انسان از حادثه و بلا و ابتلا و آزمايش چارهاى ندارد و فكر اين كه آزمايش نشود را از خود بايد جداً دور كند.
به فرموده امام على عليه السلام: در هنگام امتحان است كه آدمى سربلند يا سرافكنده مىشود «2».
[أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ] «3».
آيا نمىبينند كه در هر سال يك بار يا دو بار [به وسيله جهاد يا پيشآمدهاى ديگر] آزمايش مىشوند، ولى نه توبه مىكنند ونه پند مىگيرند.
در برخورد صحيح به ابتلائات الهى و آزمايشهاى ربانى، انسان داراى قدرت روحى و بينش عقلى و صفاى نفس و سلامت قلب و نفس مطمئنه و مالكيت بر هوا و نيز راهبر و راهنماى ديگران مىگردد.
[وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً] «4».
و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به امورى [دشوار و سخت] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگى ولياقت او] فرمود: من تو را براى همه مردم پيشوا و امام قرار دادم.
شيوه برخورد با امتحان
ما انسانها، از جانب خدا به عقل، نفس، قلب، نبوت انبيا، امامت امامان، فقاهت فقيهان، حوادث اجتماعى، طاغوت، ثروت، فقر، مرض و صحت، زن و فرزند، رفيق و دوست، اقوام و خويشان، نعمت و مصيبت و... امتحان مىشويم و از اين امتحانات و ابتلائات گريزى نداريم، تنها مسئلهاى كه در اين زمينهها بايد رعايت كنيم برخورد صحيح ما با امتحان است كه اين برخورد صحيح را مىتوان از قرآن و تعليمات اسلامى فرا گرفت و در برخورد صحيح است كه جزء نيكان قرار گرفته و در صف صابران و شاكران رفته و مفتخر به بشارتهاى عالى الهى خواهيم شد.
[وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ* الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ* أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ] «5».
و بىترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مىكنيم و صبركنندگان را بشارت ده.* همان كسانى كه چون بلا و آسيبى به آنان رسد گويند: ما مملوك خداييم و يقيناً به سوى او بازمىگرديم.* آنانند كه درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند كه هدايت يافتهاند.
آرى، سلامت انسان به فرموده حضرت صادق عليه السلام در برخورد به نعمت و شدت به عنوان ابتلا و كرامت آدمى در طاعت از خداست و به تعبير ديگر در برخورد صحيح به موارد ابتلا و خوارى و بدبختى و شقاوت انسان در برخورد به ابتلائات، در معصيت خدا و تخلف از مقررات الهى است.
مزد صبر بر امتحانات الهى
گذرگاهى خطرناكتر و در عين حال لطيفتر از گذرگاه امتحان و ابتلا نيست، انسان براى دست يافتن به قدرتهاى عالى معنوى امتحان مىشود و چون در اين امتحان پيروز و سربلند شد براى ورود به عالم آخرت با سرمايهاى سنگين و حالاتى ملكوتى و الهى آماده مىگردد و به وقت ورود مورد استقبال ارواح طيبه صالحان قرار گرفته و برزخ او شعبهاى از بهشت خدا خواهد بود.
چون قيامت گردد براى شركت در عالىترين مسابقه كه هدفش جنات الهى است وارد مىشود و در آنجا مورد استقبال ملائكه رحمت و خشنودى خداى مهربان قرار مىگيرد و در وقت ورود به بهشت مخاطب به اين خطاب عاشقانه مىگردد:
[وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ] «6».
نگهبانانش به آنان گويند: سلام بر شما، پاكيزه و نيكو شديد، پس وارد آن شويد كه [در آن] جاودانهايد.
آرى، بهشت و نعمت جاويد آن و تهنيت خزنه بهشت، مزد آن صبر و حوصله و برخورد صحيحى است كه به ابتلائات و آزمايشهاى الهى داشتند.
[وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ* سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ] «7».
و فرشتگان از هر درى بر آنان درآيند.* [و به آنان گويند:] سلام بر شما به پاس استقامت و صبرتان [در برابر عبادت، معصيت و مصيبت] پس نيكوست فرجام اين سراى.
مسئله حتميت امتحان و ابتلا بايد به طور دائم به وسيله پدران و مادران متعهد و معلمان دلسوز و به خصوص خطيبان و واعظان و ناصحان و پنددهندگان به فرزندان و جوانان و مردم گوشزد شود و به تمام عباد خدا براى برخورد صحيح با آزمايشهاى الهى و ابتلائات ربانى آمادگى داده شود.
رها گذاردن فرزندان و شاگردان كلاس و مردم از تعليم اين حقيقت دور از انصاف و مخالف با قواعد الهى است.
آنان كه در اين زمينه آمادگى لازم را ندارند، در برخورد به كمترين حادثه، محكوم حادثه مىگردند و نيروهاى الهى آنان در مدار برنامههاى ابليسى و شيطانى قرار مىگيرد، امتحان گذرگاه لطيف و در عين حال گذرگاه و عقبه بسيار پرخطرى است.
تا درين زندان فانى زندگانى باشدت |
كنج عزلت گير تا گنج معانى باشدت |
|
اين جهان را ترك كن تا چون گذشتى زين جهان |
اين جهانت گر نباشد آن جهانى باشدت |
|
كام و ناكام اين زمان در كام خود درهم شكن |
تا بكام خويش فردا كامرانى باشدت |
|
روزكى چندى چو مردان صبر كن در رنج و غم |
تا كه بعد از رنج گنج شايگانى باشدت |
|
روى خود را زعفرانى كن به بيدارى شب |
تا به روز حشر روى ارغوانى باشدت |
|
گر بميرى در ميان زندگى عطاروار |
چون درآيد مرگ عين زندگانى باشدت «8» |
|
[وَلا سَبيلَ إلى رِضْوانِهِ بِفَضْلِهِ وَلا سَبيلَ إلى طاعَتِهِ إلّا بِتَوفيقِهِ وَلا شَفيعَ إلَيهِ إلّابِإذْنِهِ وَرَحْمَتِهِ]
راه تحصيل رضاى الهى
در پايان اين بخش امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
هيچ وسيلهاى براى تحصيل رضاى الهى مگر توسل به فضل و كرم وى نيست و هيچ راهى براى راه بردن به طاعت حضرتش جز توفيق او و مهيا شدن وسايل معرفت و عبادت از طرف او نمىباشد و براى ما ناقصان و بدكاران و گنهكاران تائب، راه فرارى از عذاب و جريمه جز شفاعت انبيا و ائمه عليهم السلام آنهم به اذن و اجازه خود او و رحمت بىمنتهايش وجود ندارد.
خداوندا! به عزتت، تكبيرةالاحرام ما و حمد و سوره و ركوع و سجود و تشهّد و سلام ما را به همان صورتى كه مىپسندى قرار بده و ما را از سستى و كسالت و تنبلى در فراگيرى معرفت و انجام عبادت و اطاعت نجات بده كه اگر لطف تو نباشد هيچ عمل و سخن مثبتى از ما سر نمىزند و اگر عنايت و رحمت تو نباشد، هيچ راه نجاتى براى ما از عذاب دوزخ وجود ندارد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- عنكبوت (29): 2- 3.
(2)- غرر الحكم: 100، حديث 1746.
(3)- توبه (9): 126.
(4)- بقره (2): 124.
(5)- بقره (2): 155- 157.
(6)- زمر (39): 73.
(7)- رعد (13): 23- 24.
- (8) عطار نيشابورى.