منابع مقاله:
کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد پنجم
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
مكاره اى كه بر اثر گناه و معصيت به انسان هجوم مى كند گره اش با توبه و انابه و توجه به حضرت حق بدون شك قابل گشوده شدن است.
قُلْ يا عِبادِىَ الَّذينَ أسْرَفُوا عَلى أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ» «1»
«بگو: اى بندگان من كه [با ارتكاب گناه ] بر خود زياده روى كرديد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا همه گناهان را مى آمرزد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.»
توبه علاج سختى ها و بلاها
در تايخ آمده است كه:
بعضى از گناه كاران مانند متخلفان و فراريان از جنگ تبوك به پيامبر صلى الله عليه و آله اصرار داشتند كه توبه آنها را بپذيرد ولى خداوند اشاره مى فرمايد كه پذيرش توبه مخصوص ماست:
أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» «2»
آيا ندانسته اند كه فقط خداست كه از بندگانش توبه را مى پذيرد و صدقات را دريافت مى كند؟ و يقيناً خداست كه بسيار توبه پذير و مهربان است.
نه تنها پذيرنده توبه اوست، بلكه زكات يا صدقات ديگرى كه به عنوان كفّاره گناه و تقرب به پروردگار مى دهند را نيز خدا دريافت مى كند. پوزش خواهى از خدا تنها پشيمانى از گناه نيست بلكه بايد همراه با اصلاح و جبران گذشته نيز باشد و روح از آلودگى به گناه و فساد با عمل صالح و خير شستشو شود تا پاكى نخستين و فطرى خود را بازيابد.
وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بَايتِنَا فَقُلْ سَلمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءَاً بِجَهلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» «3»
و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان مى آورند به نزد تو آيند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر كرده؛ بنابراين هر كس از شما به نادانى كار زشتى مرتكب شود، سپس بعد از آن توبه كند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايد [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود]؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
برخى از بلاهايى كه به سوى انسان مى آيد در اثر ستم به نفس خود يا به ديگران است و گاهى اين حالت انتقال از وضعيت قبل نياز به تحوّل زياد دارد كه بايد زمينه دگرگونى در نفس و دل فراهم شود تا موفق به توبه شود.
فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» «4»
پس كسى كه بعد از ستم كردنش توبه كند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايد، يقيناً خدا توبه اش را مى پذيرد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد:
روزى حضرت موسى عليه السلام از كنار يكى از ياران خود مى گذشت وى را به حال سجده ديد؛ پس از مدتى كه از آن راه باز مى گشت ديد او هنوز در سجده است.
موسى نزد خود گفت: اگر حاجتش به دست من بود آن را برآورده مى ساختم. وحى آمد اى موسى! اگر او آن قدر سجده كند كه گردنش قطع شود از او نپذيرم تا گاهى كه وى از حالى كه نزد من ناپسند است به حالى برگردد كه من آن را مى پسندم. «5» بنابراين هر گناهى كه بنده مى كند؛ هرچند آگاه باشد كه قصد معصيت كند جاهل است. همان گونه كه خداوند در حكايت حضرت يوسف عليه السلام با برادرانش كه در دوره قحطى مصر به نزد يوسف آمدند گفت: «آيا زمانى كه نادان بوديد، دانستيد با يوسف و برادرش چه كرديد؟» يوسف به آنها نسبت جهل داده چون نيّت عصيان كرده بودند. اما چرا اين حالت پيش مى آيد بايد به وضعيت درونى انسان بنگريم:
علّت وجوب توبه در كلام غزالى
«ابوحامد غزالى در علّت وجوب توبه براى همگان و در همه حال مى نويسد:
«و امّابيان وجوب توبه به طور مستمر و هميشگى اين است كه هيچ بشرى خالى از معصيت نيست، يا با اعضا و جوارح خود نافرمانى خدا مى كند، يا اگر در برخى حالات از معصيت با جوارح خالى باشد؛ نيت گناه در دل او راه پيدا مى كند و اگر از آهنگ گناه خالى باشد از وسوسه هاى شيطان كه افكار گوناگون و غافل كننده از ياد خدا در دل او مى افكند، به دور نيست و اگر از اين هم به دور باشد از غفلت و قصور در شناخت و صفات و افعال او خالى نيست؛ اينها همه نقص است. و اين نقص اسبابى دارد و رها كردن اين اسباب با پرداختن به عوامل ضد آنها و بازگشت از يك راه است به راهى مخالف آن و مراد از توبه بازگشت است.
به هر حال خالى بودن آدمى از اين نقص قابل تصوّر نيست ولى اندازه اين نقص در انسان ها تفاوت مى كند ولى اصل آن گريزناپذير است.
به همين دليل پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرموده است:
گاه دلم را غبارى مى گيرد تا جايى كه در شبانه روز هفتاد مرتبه از خدا آمرزش مى طلبم. «6» و خداوند آن حضرت را گرامى داشته است به آيه:
لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ» «7»
تا خدا [با اين پيروزى آشكار] آنچه را [به وسيله دشمنان از توطئه ها و موانع و مشكلات در راه پيشرفت دعوتت به اسلام ] در گذشته پيش آمده و آينده پيش خواهد آمد از ميان بردارد.
تا خداوند گناهان قبل و بعد تو را ببخشايد. وقتى پيامبر خدا چنين حالى داشته باشد، ديگران چه حالى خواهند داشت؟!» «8» به اين جهت اميدوارى به توفيق توبه هم انگيزه اى براى توبه كردن است.
اقسام گناه در كلام امام على عليه السلام
امام على عليه السلام مى فرمايد:
گناهان سه دسته اند: گناهى كه آمرزيده مى شود، گناهى كه آمرزيده نمى شود، گناهى كه براى مرتكب آنهم اميدواريم و هم بيمناك هستيم ... و اما گناه سوم گناهى است كه خداوند آن را از بندگانش پوشيده داشته و توبه از آن را نصيب گنهكار كرده است و لذا از گناه خويش ترسناك و به پروردگارش اميدوار گشته است. ما نسبت به اين شخص همان حالى را داريم كه او نسبت به خود دارد. «9» پس با هجوم اقسام بلاها و گرفتارى ها به سوى مؤمن بايد به آغوش خداوند پناه برد تا محبت الهى او را فرا گيرد و از درياى لطف او سيراب گردد.
مولاى عارفان حضرت اميرمؤمنان عليه السلام مى فرمايد:
تُوبُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ادْخُلُوا فى مَحَبَّتِهِ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ وَ الْمُؤْمِنُ تَوَّابٌ. «10»
به درگاه خداى عزوجل توبه بريد و به حلقه محبت او درآييد؛ زيرا خداوند عزوجل توبه گران و پاكان را دوست مى دارد. و مؤمن توبه گر است.
و در نامه اى به امام حسن مجتبى عليه السلام در بازگشت از صفين فرمود:
وَ فَتَحَ لَكَ بابَ الْمَتابِ وَ بابَ الْإِسْتيعابِ، فَإِذا نادَيْتَهُ سَمِعَ نِداءَكَ وَ اذا ناجَيْتَهُ عَلِمَ نَجْواكَ، فَافْضَيْتَ الَيْهِ بِحاجَتِكَ، وَابْثَثْتَهُ ذاتَ نَفْسِكَ، وَ شَكَوْتَ الَيْهِ هُمُومَكَ، وَ اسْتَكْشَفْتَهُ كُرُوبَكَ وَاسْتَعَنْتَهُ عَلى امُورِكَ، وَ سَالْتَهُ مِنْ خَزائِنِ رَحْمَتِهِ ما لايَقْدِرُ عَلىْ اعْطائِهِ غَيْرُهُ، مِنْ زِيادَةِ الْأَعْمارِ وَ صِحَّةِ الْابْدانِ وَ سَعَةِ الْارْزاقِ. «11»
باب توبه و باب خشنوديش را به رويت گشوده، هرگاه او را بخوانى صدايت را بشنود، چون با او به راز و نياز برخيزى رازت را بداند، پس نياز به سوى او مى برى و راز دل با او در ميان مى گذارى، از ناراحتى هايت به او شكايت مى برى و چاره گرفتارى هايت را از او مى خواهى، بر امورت از حضرتش يارى مى طلبى، از خزائن رحمتش چيزهايى را مى خواهى كه غير او را بر عطا كردنش قدرت نيست، از قبيل زياد شدن عمرها، سلامت بدن ها و گشايش رزق ها.
حضرت سيدالساجدين عليه السلام در مناجاتش از خداوند درخواست نوشاندن آب توبه نموده و مى فرمايد:
خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، ما را از آنان قرار ده كه درخت هاى گناهان را در برابر ديدگان دل خود نشاندند و با آب توبه سيرابشان كردند تا آن كه برايشان ميوه پشيمانى به بار داد. پس ايشان را از پوشيده هاى عالم برين آگاه ساختى و از ترس ها و اندوه ها و درختان ايمنشان گردانيدى. «12» به خواست حضرت محبوب و لطف و عنايت جناب دوست، در شرح دعاى سى و يكم كه در باب توبه و انابه است، مطالب لازم به طور مفصّل خواهد آمد.
مكاره اى كه به واسطه حوادث طبيعى، همچون زلزله، سيل، طوفان و يا مشكلات اجتماعى و اقتصادى به انسان رو مى كند، گره اش با حوصله و صبر و دعا و درخواست از حق قابل گشوده شدن است.
صبا اگر گذرى افتدت به كشور دوست |
بيار نفخه اى از گيسوى معنبر دوست |
|
به جان او كه به شكرانه جان برافشانم |
اگر بسوى من آرى پيامى از بر دوست |
|
وگر چنانكه در آن حضرتت نباشد بار |
براى ديده بياور غبارى از در دوست |
|
من گدا و تمنّاى وصل او هيهات |
مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست |
|
دل صنوبريم همچو بيد لرزان است |
ز حسرت قد و بالاى چون صنوبر دوست |
|
اگر چه دوست به چيزى نمى خرد ما را |
به عالمى نفروشيم مويى از سر دوست |
|
چه باشد ارشود از بند غم دلش آزاد |
چو هست حافظ مسكين غلام و چاكر دوست |
|
(حافظ شيرازى)
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- زمر (39): 53.
(2)- توبه (9): 104.
(3)- أنعام (6): 54.
(4)- مائده (5): 39.
(5)- بحار الأنوار: 13/ 352، باب 11، حديث 45؛ الكافى: 8/ 129، حديث 98.
(6)- بحار الأنوار: 60/ 183، باب 3؛ مستدرك الوسائل: 5/ 375، باب 40، حديث 6131.
(7)- فتح (48): 2.
(8)- المحجة البيضاء: 7/ 17.
(9)- بحار الأنوار: 6/ 29، باب 20، حديث 35؛ الكافى: 2/ 443، حديث 1.
(10)- بحار الأنوار: 6/ 21، باب 20، حديث 14؛ الخصال: 2/ 623.
(11)- نهج البلاغه: نامه 31.
(12)- بحار الأنوار: 91/ 127، باب 32، حديث 19.
منبع : پایگاه عرفان