استغفار و ترك گناه
- تاریخ انتشار: 24 دى 1392
- تعداد بازدید: 563
منابع مقاله:
کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد دهم
نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان
پوزش خواهى در فرهنگ اسلام فروپاشى ساختمان گناهان است؛ به گونهاى كه هر كس بايد در هر لحظه، كه به سوى غفلت گام برمىدارد از استغفار دست برندارد؛ زيرا نسبت به جلب رحمت و گذشت ربّ جليل بسيار مفيد است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و معصومان عليهم السلام كه در تمامى حركات و حالتهايشان هيچ لغزشى صادر نمىشد، به طلب مغفرت مىپرداختند.
امام على عليه السلام فرمود:
تَعَطَّرُوا بِالْاسْتِغْفارِ لاتَفْضَحْكُمْ رَوائِحُ الذُّنُوبِ. «1»
با آمرزش خواهى، خود را خوشبو كنيد تا بوى گناهان شما را رسوا نكند.
و نيز فرمود:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الْاسْتِغْفارُ. «2»
از كسى كه مأيوس است در شگفتم، در حالى كه با او استغفار است.
و نيز فرمود:
أَفْضَلُ التَّوَسُّلِ الإِسْتِغْفارُ. «3»
بهترين وسيله و پيوند، آمرزش خواهى است.
رسول اللّه صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
طُوبى لِمَنْ وُجِدَ فى صَحِيفَةِ عَمَلِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ. «4»
خوشا به حال كسى كه روز قيامت در نامه اعمالش، زير هر گناهى جمله استغفر اللّه يافت شود.
و نيز فرمود:
إِنَّ الشَّيْطانَ قالَ: وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ يا رَبِّ لا أَبْرَحُ اغْوِىَ عِبادَكَ ما دامَتْ أَرْواحُهُم فى أَجْسادِهِمْ، فَقالَ الرَبُّ: وَ عِزَّتى وَ جَلالى لا أَزالُ أَغْفِرُ لَهُمْ ما اسْتَغْفَرُونى. «5»
همانا شيطان گفت: به بلند مرتبه و بزرگيت سوگند اى پروردگار! تا بندگانت جان در بدن دارند، از گمراه كردنشان دست نمىكشم. پروردگار متعال فرمود: به عزّت و منزلتم تا زمانى كه از من آمرزش بطلبند آنان را مىآمرزم.
و نيز فرمود:
خَيْرُ الْإِسْتِغْفارِ عِنْدَ اللَّهِ الإِقْلاعُ وَ النَّدَمُ. «6»
بهترين درخواست آمرزش نزد خداوند، ترك گناه و پشيمانى است.
استغفار، همانطور كه درمان بسيارى از بيمارىهاى روحى و روانى مانند سياهى گناه و اندوه و افسردگى و فشار فقر و فلاكت است، گشاينده درهاى رحمت رزق و بركتهاست كه در اثر جنايت نفس بر روى انسان بسته شده است.
اميرمؤمنان عليه السلام در اين باره مىفرمايد:
وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ الْإِسْتِغْفارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقالَ سُبْحانَهُ:
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا* يُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَيْكُم مّدْرَارًا* وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهرًا» «7»
فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَءاً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقالَ خَطيئَتَهُ وَ بادَرَ مَنِيَّتَهُ. «8»
و خداوند سبحان، توبه را به سبب فراوانى روزى و رحمت بر خلق قرار داد و فرمود: «پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغها و نهرها قرار دهد.» پس رحمت خدا بر كسى كه توبه را استقبال كند، و از گناهانش پوزش خواهد، و پيش از فرا رسيدن مرگ به اعمال شايسته بپردازد.
استغفار و رفع اندوه و فقر
«عربى باديه نشين از سختى زندگى و تنگدستى و عيالوارى به حضرت على عليه السلام شكايت كرد.
حضرت فرمود: بر تو باد به آمرزش خواهى؛ زيرا خداى عزوجل مىفرمايد: از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد كه او بسى آمرزنده است.
آن مرد بعد از مدتى نزد امام عليه السلام برگشت و گفت: يا اميرمؤمنان! من از درگاه خدا بسيار آمرزش طلبيدم، اما گشايشى در كار خود نمىبينم.
حضرت فرمود: شايد راه درست استغفار كردن را نمىدانى.
گفت: به من ياد دهيد.
حضرت فرمود: نيّت خويش را خالص كن و از پروردگارت اطاعت كن و بخوان:
اللَّهُمَّ إِنّى اسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ قَوَّى عَلَيهِ بَدَنى بِعافِيَتِكَ ... «9»
خداوندا! بىگمان از هر گناهى كه بدنم به واسطه تندرستى دادن تو قدرت بر آن پيدا نمود، آمرزش مىطلبم ...
سپس آن عرب گفت: من به اين ترتيب بارها استغفار كردم و خداوند اندوه و تنگدستى را از من برطرف ساخت و روزيم را گشايش داد و رنج و گرفتاريم را زدود.» «10» حضرت على عليه السلام فرمود:
خداى عزوجل هر گاه اراده مىكند كه به زمينيان عذاب رساند، مىفرمايد:
اگر نبودند كسانى كه به واسطه بزرگى و شكوه من با يكديگر مهر مىورزند و مسجدهاى مرا آباد مىسازند و در سحرگاهان آمرزش مىطلبند هر آينه عذابم را فرو مىفرستادم. «11» و حضرت لقمان هم در اندرزهاى خود به فرزندش مىفرمايد:
فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگتر باشد كه هنگام سحر كه تو در خوابى، او برمىخيزد و آمرزش مىطلبد. «12»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 6/ 22، باب 20، حديث 18؛ الأمالى، شيخ طوسى: 372، حديث 801.
(2)- نهج البلاغه: حكمت 87.
(3)- غرر الحكم: 195، حديث 3825.
(4)- بحار الأنوار: 90/ 280، باب 15، حديث 15؛ ثواب الأعمال: 165.
(5)- كنز العمال: 1/ 476، حديث 2072؛ مسند احمد بن حنبل: 3/ 29.
(6)- مجموعة ورّام: 2/ 123.
(7)- نوح (71): 10- 12.
(8)- نهج البلاغه: خطبه 143.
(9)- إقبال الأعمال: 2/ 143؛ فلاح السائل: 237.
(10)- كنز العمال: 2/ 258، حديث 3966.
(11)- بحار الأنوار: 70/ 382، باب 139، حديث 4؛ علل الشرايع: 2/ 521، حديث 1.
(12)- مستدرك الوسائل: 12/ 146، باب 93، حديث 13744.