ازبهترين داروهاى بيمارى هاى قلب و از برترين عناصر جلا و صفاى دل رفاقت و همنشينى با صالحان و شايستگان است، آنان كه با قرائت و تلاوت قرآن براى رشد و تربيت خود انس دارند، آنان كه از هر حرامى مى پرهيزند و كم خورى را شعار خود قرار داده اند، آنان كه شب را به قيام و عبادت و تهجد و طاعت مى گذرانند و از ناله و زارى در سحر لذت مى برند.
آرى؛ اينان براى مس قلب، كيميا هستند و براى بيمارى هاى دل، دارو و درمانند.
اينان كسانى هستند كه از معاشرت و رفاقت با آنان بركت و نعمت و هدايت و حركت و كرامت و نور پديد مى آيد.
شما در جهان طبيعت حتماً به اين نكته توجه داريد كه حضرت حق ميان بدن انسان و همه نعمت هاى مادى رفاقت و هماهنگى ايجاد كرده، هنگامى كه نعمت ها در بدن قرار مى گيرند و با بدن همنشين مى شوند، سبب حفظ سلامت بدن و رشد و تربيت و تكامل و قدرت بدن مى گردند و اگر چيزى چون خار سخت بيابان، گياه زهردار، غذاى مسموم، هواى آلوده و... با بدن همنشين شود بدن آزرده مى شود، سلامتش به خطر مى افتد، اعصاب بدن دچار خلل مى گردد، خون بدن آلوده مى شود و هزار درد و مصيبت ديگر.
همنشين صالح هم مانند نعمت هاى هماهنگ شده با بدن وقتى كنار انسان قرار گيرد، عقل و انديشه رشد مى كند، معنويت انسان رو به كال مى رود، ايمان آدمى محكم تر مى شود، اخلاق و رفتار ملكوتى مى گردد، منش و روش در گردونه صدق و درستى قرار مى گيرد و نهايتاً انسان از بركت همنشين صالح، صالح مى شود و تبديل به عبدى مورد رضايت و خوشنودى حق مى گردد.
پيش از پيروزى انقلاب اسلامى ايران در سال (1356- 1357) كه اوج تظاهرات خيابانى و درگيرى مردم با حكومت طاغوت بود، يكى از پاسبان هاى محل ما زياد به مردم حمله مى كرد و آنان را با وسائلى كه در اختيار داشت كتك مى زد و مورد ضرب و شتم قرار مى داد و به رهبرى انقلاب و كارگردانان تظاهرات ناسزا مى گفت.
پس از پيروزى انقلاب از جمله كسانى كه دستگير شد و در زندان انقلابيون گرفتار آمد، همان پاسبان بود، او مدتى در زندان به سر برد و سپس با عفو اسلامى آزاد شد و با رأفت اسلامى به محل كار خود بازگشت تا بقيه دوران خدمتش راكامل كند.
در مأموريت هاى پس از انقلاب با جوانانى پاك و شايسته برخورد كرد، و همنشينى با آنان در او مؤثر افتاد، از گذشته اش توبه كرد و به اسلام و ياران اسلام علاقه مند شد، با شروع جنگ تحميلى عراق بر ضد اسلام به عشق دفاع از دين و كشور به جبهه رفت و جانانه با دشمن جنگيد و عاشقانه به شرف شهادت و جان باختن در راه خدا نائل شد!
دوستان و معاشران شايسته نه فقط در دنيا سبب ظهور بركت و رحمت و هدايت و نورند بلكه در آخرت هم، كشاننده انسان به سوى بهشت و رضوان الهى هستند.
ابن عباس كه در تفسير قرآن از بهترين شاگردان اميرالمؤمنين على عليه السلام است، در تفسير آيه شريفه:
[يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ...] .
[ياد كن ] روزى را كه هر گروهى از مردم را با پيشوايشان مى خوانيم...
مى گويد: چون قيامت شود خداى عزوجل امامان هدايت و چراغ هاى پر فروغ ضد ظلمت و نشانه هاى تقوا و پرهيزكارى، اميرالمؤمنين و حسن و حسين عليهم السلام را مى طلبد سپس به آنان مى گويد:
شما و پيروانتان از صراط عبور كنيد و بدون حساب وارد بهشت شويد سپس پيشوايان فسق و فجور را- كه به خدا سوگند يكى از آنان يزيد است- مى خواند و مى گويد: دست پيروانت را بگير و بدون حساب در دوزخ آتش جهنم درآى.
منبع : پایگاه عرفان