ابراهیم احمدیان ملا محمدباقر مجلسی، مشهور به علامه مجلسی، در کتاب «الاعتقاد» تفسیری نغز از حدیثی معروف به دست داده است که جایگاه پیامبران - به ویژه پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه وآله - در سیرمعنوی انسان و جهان هستی را به نیکی باز می نماید.حدیثی که او شرح و تفسیرش را برعهده گرفته است، درجلد نخست کتاب اصول کافی، از امام باقرعلیه السلام نقل شده است و ترجمانش چنین است:«چون خداوند عقل را بیافرید، بدو فرمود: پیش آی.عقل پیش آمد، سپس فرمود: بازگرد. عقل،بازگشت. سپس فرمود: به عزت و جلالم سوگند،چیزی گرامی تر از تو نیافریده ام...»
تفسیر علامه مجلسی از این حدیث، مبتنی براین حقیقت است که دریافت علوم و معارف الهی از گذر وحی مستقیم و بی واسطه، برای تمام آدمیان ممکن نیست. خداوند بنابه مصلحتی،چنین توانی را در انسان ننهاده است.
وظیفه دریافت وحی و ابلاغش به آدمیان،برعهده پیامبران علیهم السلام است. هرچند پیامبران ازنوع انسانند، ولی با دیگر انسانها تفاوت های بنیادین دارند. این پاک نهادان، دارای دو جنبه اند:یکی جنبه ملکوتی; و دیگر جنبه بشری.
این که «جنبه ملکوتی » پیامبران علیهم السلام چیست وچگونه است؟ برماپوشیده است، لیک آنچه معلوم است، این است که پیامبران علیهم السلام به وسیله آن باخداوند، گونه ای ارتباط فراهم می سازند و از گذروحی، حقایق و معارف آسمانی را دریافت می کنند.به عبارتی دیگر، «جنبه ملکوتی » پیامبران علیهم السلام راهی است برای سرازیر شدن معارف الهی به سوی آنان. این راه، تنها در پیامبران دریافت می شود و دردیگر آدمیان موجود نیست. جنبه دیگرپیامبران علیهم السلام «جنبه بشری » است.پیامبران علیهم السلام به وسیله این جنبه، با آدمیان ارتباط برقرار می سازند و معارفی را که از خداوندگرفته اند، به آنان می رسانند. اگر این جنبه درپیامبران علیهم السلام نمی بود، مردم قدرت دریافت حقایق آسمانی از پیامبران نداشتند. جنبه بشری،مردم را توانا می سازد تا با پیامبران علیهم السلام انس یابندو کلام آنان را بپذیرند و از آنان نگریزند. خداوندبزرگ نیز در قرآن کریم، براین حقیقت تصریح کرده و فرموده است: «واگر پیامبر را از جنس فرشتگان قرار می دادیم، بازهم او را به شکل بشر به سوی مردم گسیل می کردیم.» (انعام،9)
این آیه کریمه براین اشارت دارد که آدمیان، تنهااز گذر موجودی چون خود می توانند به حقایق آسمانی راه یابند. علامه مجلسی می گوید: مراد از«عقل » در حدیثی که ذکر شد، وجود مقدس پیامبراکرم صلی الله علیه وآله است و این که خداوند به اومی فرماید: «پیش آی.» به این معناست که پیامبرصلی الله علیه وآله به نهایت مقامات و مراتب کمال نایل شود و جنبه ملکوتی یابد و برای ارتباط با خداوندآماده گردد و این که به او می فرماید: «بازگرد. » به این معناست که پس از دریافتن جنبه ملکوتی، به میان مردم بازگردد و به عبارتی دیگر، جنبه بشری یابد وسرانجام، آنچه را از خداوند گرفته، به آدمیان رساند. احادیث بسیاری دیگر نیز هست که بردرستی این مدعای علامه مجلسی گواه است.
اگراین احادیث را در کنار یکدیگر نهیم،نتایجی توجه برانگیز حاصل می آید. از این احادیث است دو حدیثی که در یکی از آن هامی فرماید: «اول ماخلق الله نوری.»; یعنی نخستین آفریده خدا، نور من است.
حدیث دیگر می فرماید: «اول من خلق الله العقل »; یعنی نخستین آفریده خدا، عقل است.چون این دو حدیث را در کنار هم می نهیم، به ظاهر،متناقض می نمایند; زیرا حدیث اول، برآن است که نخستین آفریده خدا، پیامبراکرم صلی الله علیه وآله است وحدیث دوم، نخستین آفریده را عقل دانسته است;ولی با تفسیری که علامه مجلسی به دست داده است، این تناقض ظاهری، از میان می رود; زیراء;ءآشکار می گردد که «عقل »، همان «پیامبراکرم صلی الله علیه وآله »است. علامه مجلسی، براین حقیقت، آیه ای دیگر ازقرآن کریم نیز به گواه می گیرد. در این آیه کریمه،خداوند می فرماید: «قدانزل الله الیکم ذکرارسولا» (طلاق، 10 و 11)
یعنی: «به راستی که خداوند به سوی شماتذکاری فرو فرستاده است; پیامبری که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت می کند.» چنان که پیداست، خداوند در این آیه شریفه، ماده «انزال » رابرای رسول به کار برده است; یعنی فرموده است که ما رسول را نازل کردیم. علامه مجلسی برآن است که شاید مراد از «انزال رسول »، این باشد که پیامبراکرم صلی الله علیه وآله برای رسانیدن حقایق آسمانی به مردم، از مراتب والای ملکوتی اش فرو آمده است.
البته، باید توجه داشت که پیامبراکرم صلی الله علیه وآله،تنها میان خداوند و آدمیان در رسانیدن وحی واسطه نبوده است، بلکه آن حضرت و نیزجانشینان معصومش در نزول هرگونه فیض الهی واسطه بوده و هستند. به عبارتی دیگر، وجود وهستی و هر فیض و برکتی، به واسطه آن بزرگان پاک نهاد به آفریدگار می رسد. هرموجودی، درهرآن، وجود خویش را وامدار وساطت آنان است. ازاین روست که در روایات آمده است که چون حاجتی از خداوند می طلبید، برپیامبراکرم صلی الله علیه وآله وآلش علیهم السلام درود(صلوات) فرستید. در واقع، کسی که بر آنان درود می فرستد، فیض الهی را به سوی خویش سرازیر می کند; زیرا با صلوات، فیض خداوند به پیامبرصلی الله علیه وآله و خاندانش علیهم السلام می رسد وسپس از آن گذر، به سوی شخص مورد نظر گسیل می شود. باری فهم و درک این حقایق عرفانی، خودتوفیقی آسمانی می خواهد و هرکسی شایسته آن نیست. اگر کسی بدین مرتبت برسد و بدین حقایق ایمان آورد و آن ها را در جان خویش برنشاند، آن گاه می توان او را از شیعیانی دانست که خداوند قلبش را آزموده و استواری بخشیده است.
منبع : پايگاه حوزه