گروه اندیشه: همه ائمه نور واحد هستند، اما بر اساس موقعیت و جو حاکم بر زمانه خودشان ماموریت خاصی را نیز داشتهاند. قبل از امام باقر(ع) نیز هر یک از امامان متناسب با موقعیت خاص خود اقداماتی را انجام داده بودند. امام حسن(ع) صلح، امام حسین(ع) قیام و امام سجاد(ع) با توجه به جو خفقان پس از واقعه عاشور با استفاده از سلاح دعا یاران، اصحاب و شاگردان خود را تربیت کرده و به هدایت مردم میپردازند.
در دوران امام محمدباقر(ع) سستی بنیامیه و بنی مروان آغاز شده است و آنها دیگر مانند سابق قدرت نداشتند. امام از این فرصت استفاده میکند و همانطور که پیامبر (ص) خبر داده بودند، به عنوان باقر العلوم وارد عرصه شده و در بحثهای علمی دانشگاه بزرگی را پایهگذاری میکند که یکی از محصولات آن شکل دادن به تفکر شیعه است. مطرح شدن شیعه به عنوان یک مذهب از زمان امام محمد باقر (ع) آغاز میشود و در زمان امام صادق (ع) به اوج خود میرسد.
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: ایشان لایههای تازهای از علم دین را به مردم عرضه میکنند و علم را همان گونه که پیامبر(ص) بیان کرده بود، پس از این که رویش را پوشانده بودند، به جامعه باز میگرداند. این خصوصیت ایشان در حدیث جابر پیشبینی شده بود. جابربن عبداللهانصاری میگوید پیامبر به من گفتند که زندگی طولانی خواهی داشت و یکی از فرزندان من که هم اسم من است را خواهی دید و سلام من را به او برسان. که جابر امام را دیده و سلام پیامبر را به او میرسانند.
در زمان امام محمد باقر(ع) مطالب نو و غبارآلودی از سوی یونان و غلات و افرادی که از هند وارد شده بودند، در جامعه پخش شده بود و حضرت با روشی نوینی که برای شاگردانش عرضه کرد و با استفاده از قرآن و احادیث پیامبر به مبارزه با این بدعتها پرداخت.
موسوی با اشاره به نقش امام محمد باقر(ع) در شکل گیری مفهوم امامت، گفت: تا زمان امام محمد باقر(ع) شیعه به عنوان تشکلی شناخته شده نبود. در زمان علی(ع) عدهای از جمله سلمان، کمیل و ابوذر و ... ایشان را به عنوان امام قبول داشتند، اما عامه مردم تنها محبت ایشان را به عنوان یکی از صحابه های پیامبر (ص) داشتند، اما برخی از مواقع افراد دیگری را به ایشان ترجیح میدادند.
وی تصریح کرد: بنابراین مردم ائمه (ع) پیش از امام باقر (ع) را به عنوان امام آن طور که امروزه برای ما مطرح است، نمیشناختند. در سه امام اولیه شیعه (ع) جایگاه امام به عنوان جایگاهی واجب الاطاعه که باید از ایشان اطاعت شود برای مردم مطرح نبود و تنها یک عدهای از اصحاب خاص ائمه(ع) از این مساله آگاه بودند.
در زمان امام باقر (ع) با مجاهدات ایشان جایگاه امام در مذهب شیعه به نقطه اصلی خود رسیده و امام به عنوان شخصی واجب الاطاعه تثبیت شد. ایشان در این زمینه به اعزام نمایندگانی به اقصی نقاط جامعه اسلامی جریان اصیل امامت را معرفی کردند.
همانطور که میدانید در زمان امام محمدباقر(ع) عباسیان بحث آلالله را مطرح و با عنوان کمک به ائمه دعوتهایی را شروع کرده و از آموزه مهدویت به نفع خود و به صورت انحرافی استفاده میکردند. در همین راستا ایشان خلیفههای خود را به عناوین حضرت مهدی (عج) مانند منصور و مهدی میخواندند.
امام محمدباقر(ع) در برابر ایشان آموزههایی را مطرح ساخت تا جلوی سواستفاده از آموزه مهدویت را بگیرد. ایشان در همین زمینه اصل بحث مهدویت را پیش کشیده و غیبت حضرت مهدی (عج) و بحث تولد مخفیانه ایشان را مطرح کردند تا کسانی که خود را مهدی میخواندند رسوا شوند.
وی با بیان اینکه امام محمدباقر(ع) در مرحله بعدی برخی از علائم و نشانههای آخر الزمان عنوان کردند، گفت: در این میان طرح صیحه آسمانی به عنوان مقدمه ظهور اهمیت خاصی دارد. حتی امروز نیز نمیتوان با صحیه آسمانی در آن واحد مطلبی را به گوش همگان رساند.
مردم با شنیدن این احادیث به دروغین بودن مدعیان مهدویت پی میبردند. مساله بعدی بحث سفیانی است. سفیانی به ابوسفیان اشاره دارد و ایشان خروج سفیانی را علامت ظهور اعلام کرد و هدفش آن است که بگوید کسانی که مقابل امام هستند از بنیامیهاند که نوعی مبارزه با بنیامیه را نیز به دنبال داشت. حضرت با مطالب گوناگونی از جمله تولد، نام، کنیه و جزئیات غیبت زمینه سواستفاده از این آموزه را از بین بردند.
میریوسف موسویکهنمویی،
منبع : iqna