قضاوت در اسلام، از خطيرترين مسئوليتهاى شناخته شده است، و قبول اين امر مهم در شأن هر كسى نيست.
قبول مسئوليت در برنامهاى كه در خور انسان نيست، از بزرگترين گناهان شمرده شده است، نبى بزرگ اسلام مىفرمايد:
مَنْ تَقَدَّمَ عَلَى الْمُسْلِمينَ وَهُوَ يَرى انَّ فيهِمْ مَنْ هُوَ افْضَلُ مِنْهُ فَقَدْ خانَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالْمُسْلِمينَ .
«كسى كه امرى از مسلمين را عهدهدار شود، در حالى كه بداند برتر از او در ميان مردم است، به خدا و رسولش، و به همه مسلمين خيانت كرده است».
و نيز فرمود:
مَنْ امَّ قَوْماً وَفيهِمْ مَنْ هُوَ اعْلَمُ مِنْهُ وَافْقَهُ لَمْ يَزَلْ امْرُهُمْ الى سَفالٍ الى يَوْمِ القِيامَةِ .
«كسى كه رهبرى قومى را بپذيرد در حالى كه داناتر و فقيهتر از او در ميان مردم باشد، علت بدبختى و سقوط قوم تا قيامت به وسيله آن رهبر ناشايست است».
و نيز فرمود:
انَّ الرِّئاسَةَ لاتُصْلِحُ الّا للَّهِ وَلِاهْلِها وَمَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ فى غَيْرِ الْمَوْضعِ الذى وَضَعَهُ اللَّهُ فيهِ مَقْتَهُ اللَّهُ وَمَن دَعا الى نَفْسِهِ فَقالَ انا رَئيسُكُمْ وَلَيْسَ هُوَ كَذلِكَ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ الَيْهِ حَتَّى يَرْجِعَ عَمَّا قالَ وَيَتُوبَ الَى اللَّهِ مِمَّا ادَّعى .
«رياست و ولايت مخصوص خدا و واجدين شرايط است، هر كس در منصبى كه لايق او نيست قرار بگيرد خدا بر او خشم خواهد كرد، كسى كه ادعاى رهبرى كند ولى شايسته نباشد خدا به او نظر نمىكند؛ مگر از ادعايش توبه كند و به خداى بزرگ بازگردد».
با توجه به اين روايات منصب قضا كه از اعظم منصبهاست، و در رابطه با جان، آبرو و مال مردم است، فقط بايد به اهلش واگذار شود و جداً كسى كه اهليت قضاوت را ندارد، به هيچ عنوان نبايد تن به قبول اين برنامه دهد.
امام على بن ابيطالب عليه السلام به شُريح قاضى فرمودند:
يا شُرَيْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لايَجْلِسُهُ الّا نَبِىُّ أوْ وَصِىُّ نَبِىٍّ أوْ شَقِىُ .
«اى شريح جائى نشستهاى كه در آن جايگاه جز پيامبر يا وصى او يا شقى نمىنشيند»!!
امام ششم فرمود:
اتْقُوا الْحُكُومَةَ فَانَّ الْحُكُومَةَ انَّما هِىَ لِلْامامِ الْعالِمِ بِالْقَضاءِ الْعادِلِ فِى الْمُسْلِمينَ، كَنَبِىٍّ اوْ وَصِىِّ نَبِىٍ.
«از قضاوت بپرهيزيد كه آن مخصوص پيشواى آگاه به موارد قضا و عادل مسلمين است، مانند پيامبر يا جانشين او».
پيامبر بزرگ اسلام اين مقام را آن چنان خطرناك مىداند كه در بيانى چنين هشدار مىدهد:
مَنْ جُعِلَ قاضِياً فَقَدْ ذُبِحَ بِغَيْرِ سِكِّينٍ .
«قبول منصب قضا بريدن سر خود بدون كارد است».
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
القُضاةُ ارْبَعَةٌ: ثَلاثَةٌ فِى النّارِ وَواحِدُ فِى الْجَنَّةِ رَجُلٌ قَضى بِجَوْرٍ وَهُوَ يَعْلَمُ فَهُوَ فِى النّارِ، وَرَجُلٌ قَضى بِجَوْرٍ وَهُوَ لايَعْلَمُ فَهُوَ فِى النّارِ، وَرَجُلٌ قَضى بِالْحَقِّ وَهُوَ لايَعْلَمُ فَهُوَ فِى النّارِ، وَرَجُلٌ قَضى بِالْحَقِّ وَهُوَ يَعْلَمُ فَهُوَ فِى الجَنَّةِ «1».
«قضات چهار دستهاند؛ سه گروه آنان در آتش و يك دسته در بهشتاند:
كسى كه به ظلم قضاوت كند و بداند، كسى كه به ظلم قضاوت كند و نداند و كسى كه به حق قضاوت كند و نداند، هر سه در آتشاند، تنها كسى كه در بهشت است كسى است كه به حق قضاوت كند و به موارد قضا آگاه باشد».
و نيز فرمود:
مَنْ حَكَمَ فى دِرْهَمَيْنِ بِغَيْرِ ما انزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَهُوَ كافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظيمِ .
«كسى كه در دو درهم به غير قانون خدا قضاوت كند، نسبت به خداى بزرگ ناسپاسى ورزيده است».
قاضى در تمام زمينههاى قضاوت، بايد متكى به قرآن و روايات باشد و گرنه مرتكب گناهى بزرگ شده است. در قرآن آمده است كسانى كه به غير قانون خدا حكم كنند كافر، ظالم و فاسقند.
آرى! حكم برخلاف قواعد الهى، حكمى ظالمانه و كافرانه است، و زبان حاكمِ به غير مقررات خدا، دچار عذاب سختى خواهد شد؛ امام صادق عليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
«خداى متعال زبان را به عذابى دچار كند كه هيچ يك از اعضاء و جوارح به چنان عذابى دچار نشوند، زبان مىگويد: اى خدا! مرا گرفتار عذابى كردهاى كه چيزى را اين چنين دچار ننمودهاى! خطاب مىرسد كلمهاى از تو صادر شد و آن كلمه به مشرق و مغرب رفت و به سبب آن خون محترمى ريخته شد، و مال محترمى به غارت رفت، و به ناموس محترمى لطمه وارد آمد، به عزّت و جلالم قسم آنچنان تو را عذاب كنم كه چيزى از اعضاى بدن صاحبت را اين گونه عذاب نكنم!!» .
منبع : پایگاه عرفان