در كتاب «كافى» و تهذيب آمده است: مردى بر امير مؤمنان على عليه السلام وارد شد، و چند روز به مهمانى آن حضرت به سر برد، سپس براى محاكمهاى كه آن را با اميرمؤمنان عليه السلام در ميان نهاده بود، در معيت طرف دعوا به محضر قضا آمد.
على عليه السلام چون او را در آن محضر يافت، فرمود: آيا براى محاكمه اينجا آمدهاى؟ مرد گفت: آرى، حضرت فرمود: هم اكنون از ميهمانى من دست بردار؛ زيرا رسول خدا از پذيرايى يكى از طرفين دعوا، بدون حضور ديگرى نهى فرمود.
شايد محتاج به توضيح نباشد، كه راندن مهمانى براى شخصى كريم، آن هم براى كريمى مثل على عليه السلام، چقدر دشوار است؛ ولى چه بايد كرد، مسئله عدالت بالاتر از همه اينهاست.
قاضى نبايد از ارباب رجوع هديه بپذيرد؛ زيرا ماهيّت اين هديه جز رشوه چيز ديگرى نيست، و اين عمل از نظر اسلام چنان ناپسند است كه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
لَعَنَ اللَّهُ الرَّاشِىَ وَالْمُرْتَشِىَ فِى الْحُكْمِ .
«خدا لعنت كند رشوهدهنده و رشوهگيرنده در حكم را».
و امام صادق عليه السلام رشوه گرفتن در حكم را به منزله كفر به خدا به حساب آورده و مىفرمايد:
امَّا الرِّشا فِى الْحُكْمِ فَهُوَ الْكفْرُ بِاللَّهِ .
آيا با گرفتن رشوه مىتوان جانب حق را رعايت كرد؟ هرگز! زيرا وقتى شخص پذيراى رشوه شد، ديگر عقل او در اثر مداخله هواى نفس، قدرت حكومت عادلانه را از دست خواهد داد، و انسان قادر به تميز حق از باطل نخواهد بود.
منبع : پایگاه عرفان