براى توضيح اين مطلب، ناچاريم مخالفت بعضى از محافل كليسايى را، در دروانهاى متمادى، با علم اشاره كرده، وسپس خطر پيدايش بدبينى به اسلام را براى جامعه بشريت تذكر دهيم، آنگاه به مزيّت اسلام بر تمام اديان و قوانين بپردازيم.
زمانى كه رياست كليسا، به «پاپ گرگوارى» نهم منتهى شد، مأمورانى را براى تفحص از حال مردمى كه مظنون به تمرّد از برنامههاى كليسا هستند قرار داد. آنان متهم را در محكمه حاضر مىكردند، كسى كه او را به مخالفت با كليسا و موافقت با دانشمندان، متّهم كرده بود را با او روبرو نمىكردند، علاوه بر آن اجازه گرفتن وكيل مدافع به او نمىدادند و اگر انكار مىكرد و مىگفت: من موافق با علم خود، يا دانشمندان نيستم، با شكنجههاى سخت از او اقرار مىگرفتند.
هرگاه از عقيده خود توبه مىكرد گرفتار عقوبت سخت نمىشد؛ اما اگر زير بار توبه نمىرفت، يا توبه خود را مىشكست، مجازاتش سوختن در آتش بود.
در عهد «سن لوئى» يك بار صد و هشتاد و سه نفر كه مخالف با گفتههاى كليسا بودند را سوزاندند، و در طى مدت محكمه تفتيش عقايد، ميليونها نفر دانشمند و بى گناه، به جرم مخالفت با برنامه آنان، يا كشته شدند يا در آتش سوختند.
محاكمه «گاليله» دانشمند ايتاليايى و سوزاندن «انى انى»، «ميشل سرده» و «جيور دانو برلواز» از برنامههاى كليساهاى جهان غرب بود.
نتيجه اين محاكمهها، سوزاندنها و كشتنهاى بىجا اين شد كه مردم اروپا بويژه عدهاى از دانشمندان، به طور كلى روى از دين بر تافته و حملات سخت خود را به هر نوعى كه مىتوانستند، به صورت يك مسئله كلى كه شامل همه اديان شود، متوجه دين نمودند.
منبع : پایگاه عرفان