جهان موجودات با عجايب حيرت انگيزى كه دارد، در پرتو نظامات ثابت و لايتغيرى در حركت و تكاپو است، و تمام ابعاد مشابه و اجزاء مختلف آن، با هم پيوسته اند، و هر حادثه اى كه در كيان هستى واقع مى شود، واقع شدنش حتمى و خلاف ناپذير است.
انواع بديع و گوناگون مخلوقات، كه محصولات اين كارگاه عظيم و فراورده هاى اين سازمان پهناورند، هر يك مجهز به جهازات و نيروهايى هستند كه با مقاصد حياتى و هدف هاى كمالى آنها، كمال مناسبت دارد و به هر يك آنچه لايق بوده داده شده است، و راه راستى در مسير كمالى آن قرار گرفته است.
اما سير و حركت انسان بر صراط مستقيم، با سائق طبيعت انجام نمى گيرد؛ بلكه چون اين نوع در تحصيل مقاصد حياتى خويش با اراده و علم و انتخاب سفر مى كند به ناچار صراط مستقيم او صراط عملى است و با قائد علم و انديشه پاك مى تواند در جاده مستقيم سعادت قدم گذارد.
«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً» .
«ما انسان را از نطفه آميخته و مختلطى [از مواد و عناصر] آفريديم و او را از حالتى به حالتى و شكلى به شكلى [از نطفه به علقه، از علقه به مضغه، از مضغه به استخوان تا طفلى كامل ] درآورديم، پس او را شنوا و بينا قرار داديم».
تمام مبانى حيات انسان، بر اصول و قواعد عملى است.
منطقه خواسته هاى عملى بشر بر دو قسم است: يا خواسته هاى عملى مطابق با رضايت خالق است، يا مطابق نيست در هر دو صورت خداى متعال دانا در قرآن مى فرمايد: هيچ عملى از شما سرنمى زند مگر اين كه من حافظ آن هستم، اگر عمل در صراط مستقيم حق انجام گيرد انسان به سعادت اصلى رسيده و اگر در غير راه حق، انسان دچار هلاكت شده است.
اين است كه خداى متعال مأمورانى به نام «رقيب» و «عتيد» بر انسان گماشته كه تمام اعمال انسان را در دفتر مخصوص و مربوط ثبت كنند به طورى كه چيزى از نظر آنان پنهان نخواهد ماند.
«إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ» .
«بلكه پرونده نيكان در عليّين است».
«إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ» .
«يقيناً پرونده بدكاران در سجّين است».
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» .
«پس هركس هم وزن ذره اى نيكى كند، آن نيكى را ببيند.* و هركس هم وزن ذره اى بدى كند، آن بدى را ببيند».
منبع : پایگاه عرفان