فارسی
شنبه 12 آبان 1403 - السبت 28 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

به او میگفتم نه!


نقل صحيح است كه علّامه حلّى عليه رحمة الخفىّ والجلىّ در وقت احتضار كلمات فرج به او تلقين مى‌كرده‌اند مى‌گفته: لا، پسرش بسيار مضطرب شده و از غايت اضطراب به جناب احديت استغاثه كرد و درخواست نمود كه شيخ را افاقه حاصل شود تا حقيقت حال ظاهر گردد، شيخ را از استغاثه پسر فى الجمله افاقه حاصل شد، از او پرسيد كه من‌ هر چند شهادتين به تو عرض مى‌كردم مى‌گفتى: لا وجه اين چيست؟
شيخ فرمود: تو شهادتين عرضه مى‌كردى و شيطان لعين خلاف او را تلقين مى‌كرد من به او مى‌گفتم: لا، نه به تو، هرگاه علامه حلّى با وجود مناعت شأن در آن وقت از دست او خلاصى نداشته باشد واى به حال ديگران كه چه شود و چه خواهد شد؟!


منبع : پایگاه عرفان
  • شیطان
  • به او مى‏گفتم نه!
  • علامه حلی
  • وقت احتضار
  • تلقین
  • حکایت تکان دهنده
  • 0
    100% (نفر 1)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    پس ستاره آفرين كجا شد؟!
    شعور حيوانى‏
    حکایتی از دعاى مستجاب
    مقامى از مقامات اوليا
    جايگاه زن در غرب‏
    عبادت اميرالمؤمنين عليه السلام‏
    اين هم نتيجه پاكى!
    كداميك بهتر است؟
    باز هم بپرس‏
    سخط الهى‏

    بیشترین بازدید این مجموعه

    بردبارى مرحوم كاشف الغطا
    دو حكايت در اسراف‏
    حكايت گرگان و كرمان‏
    داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
    رضايت بر فقر
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    اينان اولياى حقند
    سخط الهى‏
    كداميك بهتر است؟
    پس ستاره آفرين كجا شد؟!

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^