سيرى ناپذيرى نفس در جهت خوب و بد
اهل بصيرت، اشتها و معده نفس را بسيار گسترده مىدانند و بيانشان اين است كه اين گستردگى از آيات، معارف الهيه و روايات استفاده مىشود.
اگر نفس با حسنات تغذيه شود، پس نمىزند و تا هنگامى كه صاحب نفس زنده است، با اشتهاى كامل و به صورت موجود گرسنه كامل، خواهان تغذيه با حسنات است.
اين عدم سيرى او در دنياى بعد نيز ادامه دارد، لذا در قرآن مجيد مىفرمايد:
هنگامى كه در بهشت و نعمتهاى خدا قرار مىگيرد، در آنجا حالتش، حالت:
«ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ»
است؛ يعنى بىنهايتخواه است. نمىگويد به آنچه كه موجود است قناعت كن، بلكه مىفرمايد: آنچه كه مىخواهيد، براى شما فراهم است.
اگر مىفرمود: به آنچه در بهشت موجود است، قناعت كنيد و غير از آن را نخواهيد، دليل بر محدوديت معده و گرسنگى نفس و محدوديت نعمتها بود.
اما از يك طرف مىفرمايد:
«ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ»
و از يك طرف مىفرمايد:
«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها»
«عدن» يعنى بهشتهاى جاويد هميشگى كه زمان در آنجا وجود ندارد و نعمتها در آنجا بىشمار است.
اين يك طرف داستان نفس است. طرف ديگرش نيز اين است كه اگر با زشتىها تغذيه شود، باز هم سير نمىشود و پس نمىزند. دائم درخواست دارد.
منبع : پایگاه عرفان