خداوند چقدر زيبا در قرآن مىفرمايد:
«فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ* فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ»
«وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ* لِسَعْيِها راضِيَةٌ»
«فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ»
«فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ»
«وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ* وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ»
اينها وقتى از قبر درمىآيند:
«وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ»
فرشتگان از هر طرف هجوم مىآورند و مىگويند:
«سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»
مسابقه مىدهند كه به اينها سلام كنند. سلام ملائكه كه تمام مىشود، به آنها مىگويند: چه جايگاه عاليى داريد. وقتى وارد بهشت مىشوند، روى آن تختهايى كه خدا مىفرمايد:
«عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ»
مىنشينند و تكيه مىدهند. آن وقت صداى خود خدا را مىشنوند كه:
«سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»
به جاى اين كه ما موجود خاكى به خدا سلام كنيم، تعجبى ندارد، اما خدا با آن همه صفات بىنهايتش به ما سلام مىكند، خيلى عجيب است.
ايها الناس! جهان جاى تن آسايى نيست |
مرد دانا به جهان داشتن ارزانى نيست |
|
خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر |
حيوان را خبر از عالم انسانى نيست |
|
روى اگر چند پريچهر و زيبا باشد |
نتوان ديد در آيينه كه نورانى نيست |
|
عالم و عابد و صوفى همه طفلان رهند |
مرد اگر هست بجز عالم ربانى نيست |
|
خانه پر گندم و يك جو نفرستاده به گور |
غم مرگت چو غم برگ زمستانى نيست |
|
سعديا! گر چه سخندان و مصالح گويى |
به عمل كار برآيد، به سخندانى نيست |
|
منبع : پایگاه عرفان