فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

موعود در ادیان دیگر (1)

 موعود در ادیان دیگر (1)

سوشیانت موعود زرتشت و مقایسه آن با موعود ادیان بزرگ ( یهود، مسیحیت، اسلام)

قسمت اول:

طرح مساله - روش

موضوع این مقاله سوشیانت (موعود دین زرتشت) و بررسی شباهت ها وتفاوت ها میان این موعود و سایر موعودها در ادیان بزرگ جهان (اسلام – مسحیت - یهود) است.

مقاله از دو فصل تشکیل شده است:

در فصل اول ( سوشیانت کیست)، سرفصل ها طوری انتخاب شده که ضمن ذکر نکات مهم درباره ی وی، حداکثر اطلاعات مفید ارائه شود و به سبب ماهیت موضوع تحقیق که اسطوره ای مقدس در دین زرتشت می باشد، از ذکر هرگونه تفسیر خود داری شده است.

اما در فصل دوم، جای توضیح دارد که گفته شود بررسی تطبیقی به صورت ذکر دقیق شباهت ها و تفاوت ها به سبب وسعت کار نیاز به بستری وسیع تر دارد که گنجایش آن در مقاله حاضر نیست.لذا بخش دوم از سرفصل هایی تشکیل شده که ضمن برقراری ارتباط مفهومی با هم بتوانند در یک نگاه منسجم به نظر آمده و حداکثر اطلاعات کلی را درباره موعود سایر ادیان به خواننده ارائه نماید.در این بخش نیز توضیح هر سرفصل عینا از روی منابع و ماخذ ذکر شده و کمترین اظهارنظری در مورد آن ها به کار نرفته است.بنابراین هرنوع تحلیل و تفسیر به بخش نتیجه گیری موکول شده است.

در این باب نیز بهتر است گفته شود که دین شناسی تطبیقی در دو مورد به کار می رود:

1 - منشا مشترک ادیان

2 - آمیزش و اقتباس ادیان از هم ( باهنر: 1361: 14)

از آن جایی که تحقیق با محوریت اسطوره می باشد، در هیچ کجا به دنبال اثبات منشاء مشترک یا اقتباس ادیان از هم نبوده ایم.

در بخش نتیجه گیری هم برای جلوگیری از ادغام مطالب، نتایج سرفصل بندی شده اند.روش کار نیز در این قسمت بررسی مقایسه ای میان موعود های ادیان در چند مقوله کلی است.جای تاکید است که نگاه کلی در همه جای مقاله حضود دارد و بخش نتیجه گیری هم از این قاعده مستثنی نیست.

اما در بخش نتیجه گیری با توجه به«تئوری اشتراک ذهنی بشری در طول تاریخ لوی استروس» سعی در تحلیل مطالب داشته ایم.

بخش اول: سوشیانت کیست؟

1 - 1 به وجود آمدن جهان

آفرینش گیتی در دین زرتشت:

سه هزاره ی اول: دوره مینوی یا روحانی

سه هزاره ی دوم: دوره گیتی یا مادی

سه هزاره ی سوم: دوره آلایش یا آمیزش ظلمت ونور

سه هزاره چهارم: دوره ظهور نجات بخشان ایزدی و پالایش گیتی از رنج و بیداد و ناپاکی ( متوسلیان: 1375)

در آئین مزدیسنا طول جهان 12000 سال داشته شده که به 4 دوره ی 3 هزار سالی تقسیم گردیده است.

پیش از آن که اهورامزدا جهان مادی بیافریند، عالم روحانی را که آن را عالم فروهر گویند، آفرید.یعنی آن چه بایستی هیئت مادی به خود بگیرد. از پیش صورت معنوی یا فروهر آن آفریده شده است واز روی صور عالم فروهر ترکیب جسمانی پذیرفته، به جهان در آمدند. (3000 سال دوام عالم معنوی)

در هنگام 3 هزار سال، جهان مادی، دوراز هرگونه کژند وآسیب به سر برد. ولی پس از گذشتن این روزگار اهریمن خروج کرده و آفرینش ناپاک خویش آلوده ساخت و جهان را دچار تیرگی و مرگ و جانوران زیان آور کرده و به تباه کردن مخلوقات ایزدی پرداخت.

این دوره نیز 3 هزار سال به طول انجامید تا آن که اهورا مزدا از برای نجات و رستگاری جهان زردشت را به رسالت و پیامبری خویش بر گزید و او را راهنما و رهاننده یجهان نادانی گردانید. این دوره ی 3 هزار ساله دوره زردشتی و عهد سلطنت روحانی پیغمیبر ایران شمرده می شود.

در آغاز هریک از این 3 هزاره ی اخیر، یک تن از رهانندگان سه گانه که هرسه ی آن ها از نطفه ی خود پیامبر دانسته شده اند، به فاصله ی یک هزار سال از یکدیگر پدیار می شوند و قیامت برانگیخته و مردگان برخیزانند و جهان تازه سازند و آفرینش اهورامزدا را به کمال خواهند رساند. ( مصطفوی50: 1361)

1 - 2 سوشیانت در لغت

«این کلمه از ریشه «سو» که به معنی بهره و منفعت است می باشد. کلمه ی سود فارسی از همین ریشه وبنیان است.» (همان: 53)

«این واژه در فارسی میانه سوشیانس و در فارسی نو سوشانس / سوشیانت و در فارسی زرتشتی، ساوشیوش، سوشیوش / سیاوشاس و... نیز ظبط شده است. کلمه سوشیانت در اوستا نیز به صورت سوشیانت آمده است.» (محصل: 4)

1 - 2 - 1 معنای سوشیانت

سوشیانت در لغت به طور عموم به کسی گفته می شود که از وجودش به مخلوقات سود وثمر رسد و یا این که مردم را از ذلت و خواری و بدبختی برهاند، خواه ذلت و ظلم و ستم باشد یا ظلمت و جهل و نادانی.

سوشیانت صفت است، به معنی سودمند یا سود رساننده و سودبخش. کلمه سو و سوه که در تفسیر پهلوی اوستا، سوت (سود) ترجمه شده در نامه ی مقدس بسیار به کار آمده است.

در «گات ها»کلمه سوشیاتت به صیغه مفرد، به معنی رهاننده یا نجات دهنده ذکر شده و پیامبر ایران، «زرتشت» خود را «سوشیانت»نامیده است. ( مصطفوی: 1361: 53و54)

1 - 2 - 2 کلمه نوکننده در لغت ( همان)

در آئین مزدیسنا،«پایان زندگی جهانی» یا «آخرالزمان»، «فرشوکرتی یا فرشوچرتر» نامیده شده است.

در اوستا این لغت به معنای «فرشوچرتر»، (فرش: فراز، پیش – چرتر: از فعل کردن) است.

این کلمه در پهلوی «فرشکرت» و در پازند «فرشکرد» گویند.

فرشوکرتی را می توان به معنی رستاخیز روز پسین و قیامت و یا هنگامی که آفرینش ایزدی و مخلوقات مینوی به درجه کمال می رسند و به سوی جهان پایدار و همیشگی و جاودانی گرایند، نیز در نظر گرفت.

به عبارت دیگر، نو نمودن جهان، تازه کردن گیتی، زندگی مینوی آراستن، خرم ساختن زندگانی، رسالت سوشیانت ها همین است که جهان را تازه و خرم کرده و از شدت آسیب اهریمنی بکاهند.

فرشوکرتی چنانچه در زبان پهلوی آمده، در آن هنگامی خواهد بود که گیتی از کم و کاستی رهیده، به اوج ترقی رسند و از هرگونه آلایشی پاک و منزه شوند.

این زمان در آئین مزدیسنا آن گاه خواهد بود که پدر آسیب ها، رنج ها، تیرگی ها یا اهریمن بدکنش شکست یافته، نابود گشته و نیز یاران نابکار وی چون دیو خشم، دیو دروغ، دیو آز و دیو تیرگی از میان بروند.چون چنین شود، جهان بهشت برین گردد.

1 - 3 سوشیانس در اوستا ( همان)

سرچشمه ی مطالب درباره ی سوشیانت نخست خود اوستا است.دوم نامه های دینی مزدیسنا از پهلوی و پازند و پارسی – چون بندهش، دینکرد، دادستان دینیک (داتستان دینیک)، وچکرت دینیک، شگفتی های سیستان، زند بهمن یشت، مینوی خرد، جاماسب نامه، صد در بندهش و روایات داراب هرمزدیار و...

در اوستایی که امروزه در دست داریم، مطالب زیادی در باره سوشیانت برجای نمانده است، اما در اوستایی که در روزگار ساسانیان در دست داشتند، مفصلا از سوشیانت سخن رفته بود.

در قسمت های مختلف «یسنا» هم از این مساله سخن به میان آمده و بر وجود سوشیانت ( به صورت مفرد) تاکید شده است که از آن، آخرین موعود برداشت شده است. در اوستا به آن «استوت ارت» گفته می شود.

در وندیداد هم سوشیانت آخرین آفریده و مخلوق اهورامزدا دانسته شده و ضمنن به محل ولادت وی که کیانسه است نیز اشاره گردیده است.

در«فروردین یشت» و «زامیاد یشت»که هردو از قدیمی ترین اجزای اوستا به شمار می روند نسبتا بیشتر از موعود های مزدیسنا صحبت شده است. در این دو یشت نام های سه موعود، نام های مادران و زادگاه و چگونگی ولادت آن ها و نام های برخی از یاوران و همراهان جاودانی آخرین موعود محفوظ مانده است

در قسمت های دیگر اوستا مانند گات ها، سوشیانت به صورت صیغه جمع آمده و از آنان به صورت یاوران دین سخن به میان آمده است. به عبارت دیگر جانشینان زرتشت و افرادی که از آنان سودی خواهد رسید و مردم را به راه راست راهنمایی کنند و دین مزدیسنان را بیارایند، «سوشیانت ها»نامیده شده اند. شاید هم مقصود از آنان سه موعود مزدیسنا یا پسران آینده زردشت اند که سرانجام هریک به نوبه خود ظهور خواهند کرد.( همان: 59)

در «فروردین یشت» دو برادر «استوت ارت»که پیش از آمدن وی ظهور می کنند، اولی را هیشدر بامی (خشیت ارته)به معنای فزاینده، بالنده، ترقی دهندهی راستی و درستی، پروراننده ی قانون مقدس و دومی را هشیدر ماه (خشیت نمه) به معنای فزاینده، بالنده و ترقی دهنده ی نماز یا نیایش پروردگار نامیده اند. (همان: 63) اما هرکجا که سوشیانس مطلق آمده منظورهمان موعود است.

بنا به مندرجات «زامیاد یشت» فره ایزدی مختص ایرانیان است و تورانیان هرچند که کوشیده اند به داشتن آن موفق نشدند.رستگاری و پیروزی وموفقیت های پی در پی ایرانیان در طول تاریخ از پرتو همین فر بوده و پس از «کی گشتاسب» - دوست و پشتیبان و حامی زرتشت – دیگر فر به کسی نپیوسته است.

اهورامزدا آن را برای ایرانیان ذخیره نمود تا این که رهانندگان، یعنی سوشیانت ها ظهور کرده و به آنان تسلیم نماید.(همان)

البته شاید این دوره ی 12 هزار ساله که بنا به سنت، مدت طول عمر جهان دانسته شده به معنی حقیق خود نیست و از ان به نوعی دیگر هم می توان برداشت کرد.

شاید بتوان گفت منظور از 12 هزار سال، 12 میلیون سال یا 12 میلیارد سال ست. زیرا این گونه استعارات در اسناد کتب قدیمی ایران خیلی نظیر دارد.

در اوستا هم از «روزان» یعنی زمانه بیکران سخن رفته است و آغاز و پایانی از برای جهان شناخته نشده است.به هرحال عدد 12 هزار سال و تقسیم آن به 4 دوره ی 3 هزار سالی، هرمعنی و مفهومی که داشته باشد و هرمعنی از آن اراده گردد، از سنت های بسیار کهن ایران است. (همان)

1 - 4 سوشیانس در دینکرد ( آموزگار: 1375: 49و50)

دینکرد به معنای کتاب اعمال است.در اصل مشتمل بر نه کتاب بوده است. کتاب اول و دوم و بخشی از کتاب سوم از میان رفته است. این کتاب که نوعی دانشنامه دین زرتشتی است، در قرن 3 ه.ق (9 م)بر پایه ی نوشته های گوناگون در زمینه های مختلف دین زرتشتی تدوین یافته است. کتاب هفتم شرح احوال کسانی است که پیش از زرتشت الهام ایزدی به آنان رسیده است.پس ازآن شرح زندگی زرتشت می آید و سپس حوادث پس از زرتشت و فرزندان او (اوشیدر – اوشیدرماه و سوشیانت) تا پایان جهان نقل می گردد.

در فصل دهم از کتاب هفتم، مخصوصا به تولد سوشیانت پرداخته می شود.

1 - 5 سوشیانس در بندهش

در کتاب بندهش در باره سوشیانت نکته ای نیست وتنها به مطلبی اشاره می کند که طی آن انتقال حادثه ی مرگ ضحاک از عصر اوشیدر ماه به دوره ی سوشیانس است.( متوسلیان: 1375)

1 - 6 زرتشت، اوشیدر و اوشیدرماه و نسبت آنان با سوشیانس

در روایات آمده که زردشت 3 بار با همسر خود«هووی» (دختر فرشوشتر، وزیر کی گشتاسب HVOVI)))نزدیکی می کند و هووی هر بار خود را در آب کیانسه (هامون) می شوید و نطفه های زردشت از طریق هووی وارد این آب می شود.

«ایزدنریوسنگ» آن نطفه ها را در اختیار می گیرد وبرای نگهداری به ایزدبانو«اردوی آناهیتا» می سپارد، تا زمان مناسب آن برسد وبا نطفه ی مادران فرزندان موعود بیامیزد.برای نگهداری از این نطفه ها 99999 فروهر مقدس گماشته می شود. ( آموزگار: 1376: 76) (‌کلمه نریوسنگ که در اوستا«نئیریوسنگهه» آمده اسم خاص نرسی از آن برداشت شده است و ایزدی است که به پیامبری اهورامزدا گماشته شده است و در واقع پیک اهورامزدا است. دربندهش بزرگ آمده که ایزد نریوسنگ موظف است که پیام های ایزدی را به کیان ویلان برساند. هم چنین از ایزد نریوسنگ یک قسم آتشی اراده شده است که بنابرعقیده ی ایرانیان باستان، در ناف فرمانروایان جای دارد.)

1 - 6 – 1 اوشیدر یا هوشیدر ( بهار: 1375، آموزگار: 1376، اورنگ، پورداورد)

سی سال مانده به پایان سده ی دهم، از هزاره زردشت، دوشیزه ای از پیروان دین به ( زرتشتی) به نام «نامیگ پد» که نسبش به زرتشت می رسد، در آب کیانسه می نشیند و از آن می خورد.نطفه زرتشت وارد بدن او می شود و وی اوشیدر یا هوشیدر را به دنیا می آورد.

چون اوشیدر به سی سالگی می رسد، خورشید ده شبانه روز در اوج آسمان، در همان جای که در آغاز آفرینش، آفریده شده بود، می ایستد و فرو نمی نشیند تا همه از ظهور او باخبر گردند.اوشیدر به مقام گفتگو با اورمزد می رسد و به برکت این کار، سه سال برای گیاهان بهار مداوم خواهد بود.انواع گرگ ها در یک جا گرد می شوند و همه به صورت گرگ واحدی در می آیند، دروج( دیو) چهارپایان نابود می شودو زهر این حیوان تا یک فرسنگ به زمین و گیاه می رسد وآن ها را می سوزاند.از آن دروج، جهی به شکل ابر سیاه بیرون می آید و سپس وارد وجود مار می شود..

از رویدادهای مهم این دوره آمدن «دیو مرکوس یا ملکوس» است.این دیو در پایان هزاره ی اوشیدر سرما و بارانی سخت ایجاد می کند و سرانجام با نیایش بهدینان، ملکوس نابود می شود.

1 - 6 - 2 اوشیدرماه یا هوشیدر ماه ( همان)

سی سال مانده به پایان هزاره اوشیدر، دوشیزه بهدینی به نام «ده پد» که نسبش به زرتشت می رسد، در آب کیانسه آب تنی می کند و از آن می خورد و نطفه زرتشت وارد بدن او می شود و اوشیدر ماه به دنیا می آید.

چون اوشیدر ماه به سی سالگی می رسد خورشید به مدت بیست شبانه روز در اوج آسمان می ایستد تا بهدینان بدانند که هزاره اوشیدر به پایان رسیده است.

به برکت گفتگوی اوشیدر ماه با اورمزد خوبی ها وخوشی ها ی فراوانی موجودات این سرزمین را در برخواهد گرفت.ماری بزرگ در این دوران به وجود خواهد آمد که دروج ماران و نماینده ی همه ی خزندگان آزار دهنده است.

در این هزاره، ضحاک از بند فریدون آزاد می شود و فرمانروایی خود را از سر می گیرد. اورمزد همراه امشاسپندان به نزد روان فریدون می رود تا او را برای نابودی ضحاک برانگیزاند.روان فریدون از این کار احساس ناتوانی می کند.پس این ماموریت به عهده ی «گرشاسب» گذاشته می شود.کی خسرو گرشاسب را بیدار می کند و نهایتا او با تیری، ضحاک را از بین می برد.

1 - 6 - 3 سوشیانت

سی سال مانده به پایان دهمین سده از هزاره اوشیدر ماه، دوشیزه بهدین 15 ساله ای از زرتشت به نام «گواگ پد» در آب کیانسه آب تنی می کند و از آن می نوشد و از این طریق نطفه ی زرتشت وارد بدن او می شود و سوشیانس بعد گذشتن 9 ماه به دنیا می آید.

سوشیانس مانند خورشید درخشان است، با 6 چشم به هرطرف می نگرد تا راه کامل نابودی دروج ها رابیابد.

سوشیانس دارای فر کیانی است.غذای او سرچشمه مینوی است. در سی سالگی به مقام گفتگو با اورمزد و امشاسپندان می رسد و به برکت این گفتگو،خورشید به مدت سی شبانه روز در میان آسمان می ایستد وظهور سوشیانت را بشارت می دهد.در بازگشت از این گفتگو، کی خسرو سوار بر ایزد وای (ویو) به پذیره ی سوشیانت می آید و از کارهای نیک پیشین خود که بتکده کنار دریاچه ی چیچست را نابود کرده و افراسیاب را از میان برده است یاد می کند. سوشیانت از کی خسرو می خواهد که دین به را بستاید.کی خسرو این دین را می ستاید وبدین ترتیب، او فرمانروا می شودو سوشیانت، موبد موبدان می گردد.

او سپاهی برمی انگیزد و به کارزار دیو اشموغی (اهلموغی) یعنی بدعت می رود وبرای موفقیت در این کار نیایش می کند وآن دیو به بالا وپائین زمین می دود و شهریور امشاسپند برای این سوراخ فلز گداخته می ریزد و او را محبوس می کند تا سرانجام به دوزخ افتد.( همان)

«پس از بستن سوراخی که اهریمن از آن بیرون آمده است، زمین هموار می شود و با هموار شدنش و تحقق اتحاد آرمانی تن وروان در انسان، باردیگر همه ی آفرینش تلفیق کاملی از روح وماده خواهد بود. همان گونه که اراده ی خداوند بوده است.» ( جان هیلز: 1379: 107)

سوشیانت، بدکاران را عقوبت می کند و نیایش به جای می آورد و همه ی دیوان نابود شوند.دیو آزنخست، دیو خشم و سپس دیوان دیگر را می بلعد و بعد ایزد سروش، دیو آز را نابود می کند.

این دوره، دوره تکامل موجودات اورمزدی است.همه ی دیوان، از نسل دوپایان وگیاهان، همه سرسبزند و آفریدگان در خوشی به سر می برند.همه ی مردم دین بردار می شوند، همه با هم دوست و مهربان شده و هیچ انسانی بعد از آن زمان نمی میرد.

سوشیانت وظیفه ی برانگیختن مردگان را دارد.در بامداد، او با یاران جاودانی خویش نماز صبح به جای می آورد و آن گاه مردگان زنده می شوند.هرکدام از این مردگان در طی زمان و پس از گذراندن داوری انجامین در

حضور مهر و سروش و رشن، از«پل چینود» (پلی است حدفاصل این جهان و آن جهان که بر بالای قله دائیتی جای دارد.)می گذرند.این پل برای نیکوکاران فرسنگ ها پهن و برای گنهکاران هم چون تیغ است.نیکوکاران را ایزد دین به هیئت زیبارویی خوشبو پذیره می شود ودر منازل بهشت که ستاره پایه، ماه پایه، خورشید پایه و «گرزمان» (یا گردتمان: محل سرودها وروشنایی های بی پایان)نام دارند، قرار می گیرد وبدکاران که آن ها را عفریته ای پذیرا می شود در طبقه ی دوزخ که آخرین طبقه ی آن محل تاریکی بی پایان است، جای می گیرند.

روان ها دراین منازل تا روز رستاخیز و بازسازی جهان جای خواهند داشت. چون دوزخی بودن ابدی برای پیروان آئین زرتشت متصور نیست.

سوشیانس 5 روز آخرماه اسفند در 5 نوبت نیایش به جای خواهد آورد تا مردگان زنده شوند.مردگان برخواهند خاست و یکدیگر را باز خواهند شناخت. ( بهار: 1375، آموزگار: 1376، اورنگ، پورداورد)

«خطاست اگر این رویداد را پایان جهان بنامیم، زیرا در دین زردشتی چنین نیست.اگر چنین باشد پایان جهان به معنی پیروزی اهریمن خواهد بود.بهتر است که آن را «بازسازی جهان» بخوانیم، همان گونه که خود زرتشتیان آن را می نامند.جهان دوباره به وضع کاملی که پیش از حمله ی اهریمن از آن برخوردار بود، بازسازی می گردد.اما این حوادث حتی معنایی والاتر از این هم دارد.امور درست به حالت پیشین خود بازنمی گردد، زیرا در این زمان اهریمن دیگر وجود ندارد و اورمزد نه تنها به عنوان خیر مطلق و دانای مطلق، بلکه در این زمان به عنوان قادر مطلق نیز فرمانروایی کند.» ( جان هیلز: 1379، 107)

1 - 7 مادران موعود

بر طبق اوستا مادران موعود عبارتنداز:

سروتت فذری، ونگهوفذری، ارت فذری که معنای لفظی این سه دختر چنین است:

- سروتت فذری: یعنی کسی که پدرش نامی ومشهور است.وی مادر هوشیدربامی خواهد بود.

- ونگهوفذری: یعنی کسی که از پدر شریف و نیک و ستوده و بزرگ است.او مادر هوشیدر ماه خواهد بود.

- ارت فذری: یعنی کسی که مایه آبروی پدر است و یا کسی که پدرش برومند است.او مادر سوشیانت (استوت) خواهدبود. دومین نام این دختر «ویسپ تئوروئیری» به معنای شکست دهنده می باشد. ( مصطفوی: 1361: 65)

این مادران دارای خصوصیات مشترکی هستند که از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: : بهار: 1375)

1) مادران موعود نه پیش از بارگرفتن ونه پی از آن به مردی پیوسته اند.( با این که سن وی 15 ساله است، پیش از آن هرگز همبستر نشده است.پس از آن نیز هنگامی که حامله می شود با هیچ کس نزدیکی نکرده است. – ادیان زنده جهان. ص 331)

2) در سنین جوانی یعنی 15 سالگی به موعود آبستن شده اند.

3)مادران سوشیانت ها دوشیزگانی از خاندان وهوروچ بهروز پسر فریان اند که سلسله شان به ایسترواستر(پسر زرتشت) می رسد.

1 - 8 یاران سوشیانس ( پور داورد، بهار: 1375)

در مندرجات اوستا، از یاران سوشیانت هم نام برده شده است که آن ها در نو نمودن جهان با او همراهی خواهند کرد.

بندهش در فصل 30 فقره 17، از 15 مزد و15 زن که معاونین او در نو نمودن جهان به شمار می روند، سخن گفته است.

اسامی برخی از این معاونین در بندهش و سایر کتب ضبط شده است.مانند:

کی خسرو، نرسی، طوس، پشوتن، اشاوزد، اغریرث، گرشاسب،نریمان و...

اسامی زنان در جایی ثبت نشده است.

1 - 9 مکان ظهور ( مصطفوی: 1381 و بهار: 1375)

خود اوستا مکان ظهور موعودان را معین نموده است:

در فرگرد 19 وندیداد آمده:

«زرتشت گفت ای اهریمن ناپاک، من مخلوقات آفریده ی دیو را خواهم برانداخت، من «خن تائیتی پری» را خواهم برانداخت.من عفریت نسا (اشه ومردار)آفریده ی دیو را خواهم برانداخت تا آن که سوشیانت پیروزمند از «آب کالن اوایه» ازطرف مشرق، از طرف مشرق متولد شود. (هووی دختر فرشوشتر وزیر کی گشتاسب پادشاه مشرق زمین بوده است بنابراین بسیار منطقی است که موعودهای آخرالزمان مزدیسنا در مشرق پا به عرصه ی وجود گذارند.)

در زامیاد یشت فقره ی 66 آمده:

«فرتوانا را می ستائیم که در آینده به آن کسی مختص خواهد شد که از ناحیه ی کانس اوایه سلطنت خواهد برانگیخت. «روز هئوتومنت» کلمه ای اوستایی برای رود هیرمند است که در شاهنامه از آن به هیرمند یاد شده است.هیرمند لفظن به معنی سد وبند است.

درآن می ریزد و کوه اوشیدا ( شاید همان کوهی باشد که در کتب متاخرین کوه خدا نامیده شده ومسکن پارساسان وپرهیزکاران قرار داده شده است.)در کنار آن واقع است واز آن آب فراوان به دریاچه ی کانس اوایه می ریزد.نام این دریاچه در پهلوی «کیانسه» یا «کیانسو» آمده است.

بندهش در فصل 13 فقره ی 16 می نویسد:

کیانسه درسکستان واقع است.اصلن مخلوقات موذی مانند مارها و وزغ ها در آن دریا نبود و آبش بسیار شیرین بود.بعدها شور شد و دگر باره پس از نوشدن جهان نیز شیرین خواهدشد.

راین باره درکتاب سوشیانت موعود مزدیسنا آمده است: «بی شک کیانسه همان دریاچه ای ست که در سیستان در سرحد ایران وافغانستان واقع است و آن را امروزه دریاچه «هامون» گویند. آب این دریاچه امروزه شور نیست ولی بسیار بدمزه است.

در اسطوره سوشیانت نیز می خوانیم: «.سیستان را همین افتخاربس که موعودهای نجات بخش ایران در آینده از آن سرزمین برخواهند خاست و دوشیزگان باکره ی سیستانی، مادران آینده ی نجات بخشان ایران خواهند گردید ودر یک کلمه «سیستان سرزمین موعود» و انتظار است.به همین سبب هنوز هم دختران سیستانی به امید به دست آوردن نطفه ی مقدس زردشت از آب دریاچه هامون، در ایام نوروز خود را به زیارتگاه های کوه خدا که امروزه کوه خواجه نامیده می شود رسانده، پس از به جای آوردن مراسم نیایش، در آن تن می شویند تا مگر باشد که در شمار باکرگانی باشند که موعودهای سه گانه ی ایران خواهند زایید.»

1 - 10 علائم ظهور( متوسلیان: 1375)

کتاب زاداسپرم در بخشی از مندرجات مفصلن به حوادث عصر سوشیانس پرداخته است.

سی شبانه روز خورشید بر بالای آسمان می ایستدو در آن هنگام سپهر بجنبد و گردش ماه و مهر واختر دگرگون شود.از زمین چون چشمه های آب آتش بجوشد و آب رو به کاستی نهد و باران از بارش بایستد.پس چون 3 ماه به رستخیز مانده پیکاری بزرگ درگیردو هم چون آغاز آفرینش 90 روز با اهریمن کارزار باشد.اما این نبرد سترگ همان سان که در آغاز با بارش آب و وزش باد بود در پایان تابش و تف آتش خواهد بود.

در این باره در دینکرد نیزآمده است:

در 57 سال حکومت وی:

1 - دروغ دوپای تخمه نابود گردد.

2 - بیماری، پیری، درد، مرگ، بدی، ستم، کفر از میان می رود.

3 - گیاهان همواره پرطراوت وخرم باشند.

4 - همه ی آفرینش به شادی در آیند.

5 - 17 سال خوراک گیاه، 30سال خوراک آب، 10 سال خوراک مینوی باشد.

1 - 11 جهان پس از ظهور ( همان)

سوشیانس پس از ظهور در خونیره پیشوای دینی گردد و همراه یارانش بر 7 کشور حکم راند. سوشیانس به همراه 6 فرشکرد کردار برای برخاستن همه ی آفریدگان اورمزدی یشت فرشکرکرداری سراید و چون یشت انجام شد سوشیانس به مردگان گوید برخیزید.خیزش مردگان جفت جفت باشد پس صف دین باوران از دین ستیزان جدا گردد وآن گاه همه ی مردم به یکباره ناله کنند واشک ریزند.

ادامه دارد......


منبع : bashgah.net
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بازکاوی تاریخ و آموزه‌های آیین زرتشت
اهورا مزدا
موعود در ادیان دیگر (1)
موعود در ادیان دیگر (2)

بیشترین بازدید این مجموعه


 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^